احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 26 عقرب 1397 - ۲۵ عقرب ۱۳۹۷
ژورنال دیپلوماسی و روابط بینالملل، ایالات متحدۀ امریکا
نویسنده: ایلینور بالدینویک
برگردان: عمرالدین عابد- ماندگار
هفتۀ گذشته نیویارک تایمز خبری را منتشر کرد که حاکی از برگزاری مذاکرات میان ایالات متحدۀ امریکا و طالبان در اوایل ماه جاری میباشد. ایدۀ مذاکرات با طالبان موضوع جدیدی نمیباشد. در حقیقت رییسجمهور افغانستان، اشرف غنی در ماه جون بهطور صریح طی بیانی علاقهمندی و میل خود برای مذاکرات با طالبان را در راستای تأمین صلح برای کشورش اعلام کرد. با این حال، از گذشته بدینسو طالبان از گفتوگو با دولت افغانستان امتناع ورزیدهاند. موضوعی که مذاکرات تازه طالبان امریکا را جالبتر میسازد؛ عدم حضور نمایندهگان حکومت افغانستان یا عدم همکاری آن حکومت در این روند میباشد که در عوض این گفتوگوها بهطور کامل در عدم آگاهی حکومت افغانستان برگزار گردید. علیرغم اینکه روند مذاکرات جدید امیدوار کننده است، این طرح کاری تعبیرات سوء در مقابل هر نوع دستآوردی که در آینده قرار است حاصل شود را ایجاد خواهد کرد.
در حالی که افغانستان از سال ۲۰۰۱ بدینسو گواه جنگ مداوم بوده؛ حکومت این کشور جهت ایجاد مشروعیت نظر به دلایل متعدد مبارزه کرده است. در ابتدا، اولین رییسجمهور آن، حامد کرزی توسط دولتهای غربی منصوب شد و بنابر همین دلیل فاقد یک مشروعیت دموکراتیک بود؛ زیرا قدرت خود را به نظر اپوزسیون از راه مشروع آن بهدست نیاورده بود و یک عروسک (دست نشانده) قدرتهای غربی در بدترین شکل آن بود. بعد از اوج گرفتن اتهامات مبنی بر تقلب در دو انتخابات قبلی، حکومت تازه روی کار آمده را بیاعتبار ساخت. بااین حال، به رسمیت شناختن این کشور توسط کشورها در سطح بینالمللی (و پول) به اندازۀ کافی مشروعیت برای حکومت بخشید تا در قلمرو تحت کنترل خود مالیه اخذ کرده و خدمات ممکن را ارایه بدارد. با توجه به ارزیابی اخیر فعالیت طالبان در ۷۰ درصد از افغانستان، مسایل امنیتی هنوز هم سلطه و توانایی حکومت را برای حکمروایی در آن مناطق تهدید میکند. طالبان برای مدت پنجسال در افغانستان مسلط بودند تا اینکه در سال ۲۰۰۱ با هجوم نیروهای امریکایی و ناتو به افغانستان، از قدرت کنار زده شدند. باوجود اینکه، به دلیل اعمال خشونت مذهبی این گروه در قلمرو حاکمیت شان توسط بیشتر کشورها به رسمیت شناخته نشده بودند، هیچ قدرت سازمان یافته دیگر در رقابت با طالبان در افغانستان قرار نداشت. گرچه دوران طالبان بسیار طاقتفرسا اما با ثبات بود که بر اساس آن امروزه طالبان با روحیه بلند به عنوان آخرین اداره خالصاً افغانی دوباره در پی احیای داعیه مقدس خود میباشند.
از آنجا که دو دولت (یا حداقل دو نهاد که خود را دولت محسوب میکنند) که هر یک در پی رقابت برای کنترل داشتن از طریق درگیری مسلحانه در نبرد هستند، زمینهساز بستر فکری برای جنگ داخلی میباشند، اما حضور مداوم و پُررنگ نیروهای خارجی در کشور از برچسپ زدن (جنگ داخلی) به این درگیریها ما را باز میدارد. حاکمیت دوگانه (هنگامی که دو نهاد ادعاهای مستدل و حمایت برای قرار گرفتن بهعنوان قدرت مشروع در یک کشور میداشته باشند) به عنوان یک مساله بلامنازعه در کشور میان حکومت رسمی افغانستان و طالبان وجود دارد. حاکمیت دوگانه (که یک پیش شرط جنگ داخلی میباشد) میتواند از طریق یک توافقنامۀ مبنی بر تقسیم قدرت یا ریشه کن کردن یکطرف پایان یابد. زمانی که جنگ داخلی با پیروزی نظامی یکطرف به پایان میرسد، احتمال اندک برای تجربه کردن از سرگیری خشونتها در آن کشور وجود خواهد داشت، چون یک قدرت بیرقیب در رأس هرم قدرت باقی خواهد ماند. این موضوع در ابهام واقع خواهد شد؛ زمانی که جنگ از طریق توافق اختتام یابد، به این دلیل که با وصف امضا کردن یک توافقنامه، هر دو جناح بهعنوان منابع فعال و مشروع قدرت باقی میمانند. بنابراین، وضعیت حاکمیت دوگانه باقی خواهند ماند. پیروزی از طریق جنگ نظامی برای هیچ جناحی در افغانستان در آینده متصور نخواهد بود. از اینرو، هر سه طرف علاقه به توافق برای قطع جنگ دارند. بههرحال آنطور که تذکر رفت؛ امضا کردن پای یک توافقنامه، تمام طرفها را مشروعیت داده و آنها را حق حکومت میدهد، بناً این یگانه روزنۀ امیدی برای ادامۀ یک جنگ دراز مدت خواهد بود.
با نپذیرفتن مذاکرات با حکومت افغانستان، طالبان حق حکومت این کشور مبنی بر مشخص کردن آینده افغانستان را نیز قبول نکردند. در عوض، با پافشاری کردن طالبان مبنی بر مذاکره با ایالات متحدۀ امریکا، طالبان این پیام را اذعان کردند که ایالات متحدۀ امریکا آینده افغانستان را رقم خواهد زد نه حکومت افغانستان. موضوع متذکره، این ایده را که حکومت افغانستان دست نشانده نامشروع بوده و قدرت واقعی بهدست ایالات متحدۀ امریکا میباشد را تقویت میکند. با پذیرفتن درخواست طالبان برای مذاکره در عدم حضور حکومت افغانستان، ایالات متحدۀ امریکا مهر تایید بر ادعاهای مبنی بر نامشروع خواندن حکومت افغانستان خواهد زد. رییسجمهور غنی حق مسلم دارد تا از تلاشهای ایالات متحده برای مذاکره بر سر توافق با طالبان که منجر به تضعیف کشورش میشود، اظهار یأس کند. چون ایالات متحده نه تنها اینکه آنها را در این گفتوگوها دخیل ندانسته بلکه گفتوگوها را بدون در جریان قرار دادن آنها آغاز کرده است. ایالات متحدۀ امریکا و حکومت افغانستان برای پایان جنگ در این کشور باید متحد باقی بمانند. در صورتی که طالبان بگویند: دولت ایالات متحدۀ امریکا یک قدرت (شاه ساز) بوده و بعداً یک توافقنامه را بدون دخلات حکومت افغانستان با ایالات متحدۀ امریکا به امضا برسانند، به این معنا خواهد بود که ایالت متحدۀ امریکا یک شاه دیگر (طالبان) را ساخته است.
در واقع، حضور نظامی ایالات متحدۀ امریکا یک نقش سازنده یا مخرب را در معمای توافق بر مذاکرات ایفا خواهد کرد. طرفهای مخالف در یک نبرد تنها زمانی به میز مذاکره حاضر خواهند شد که باور به پیروزی نظامی نداشته و نتوانند یک شکست قطعی را متحمل گردند. حاکمیت دوگانه بر اثر توافق حفظ میشود در حالی که از دست دادن حاکمیت توسط پیروزی نظامی باعث حذف یکطرف میگردد. ایالات متحدۀ امریکا به عنوان انتخاب طالبان برای مذاکره بهجای حکومت افغانستان، نشاندهندۀ اینست که طالبان احساس میکنند؛ آنان میتوانند به یک پیروزی نظامی در مقابل این کشور بعد از خروج ایالات متحده از افغانستان دست یابند. در صورتی که طالبان پس از خروج نیروهای ایالات متحدۀ از افغانستان توافقنامۀ خود را نقض کنند، ایالات متحده و ناتو در شرایط ناگواری قرار خواهند گرفت تا شهروندان کشورشان را دوباره در راستای یک مأموریت تازه برای اشغال افغانستان قانع سازند.
هر سه طرف (ایالات متحدۀ امریکا، حکومت افغانستان و طالبان) توافق نظر دارند بر اینکه؛ پیروزی نظامی به هر طرف درگیر تا زمانی که نیروهای نظامی ایالات متحدۀ در افغانستان حضور داشته باشند، ممکن نیست و یگانه راه برای بیرون رفت از جنگ را با وجود پیشبینیهای بدبینانه نسبت به این موضوع، یک توافق میدانند. بهمنظور ایجاد یک توافق پایدار، ایالات متحده باید ادارۀ رییسجمهور غنی را شامل روند مذاکرات کرده تا باشد از یک رهبری که در یک روند دموکراتیک برگزیده شده است، حمایت و تایید شود. مجزا دانستن حکومت او از این روند، کشور را محکوم به ادامه حاکمیت دوگانه کرده و زمینه از سرگیری جنگ را پس از خروج نیروهای ایالات متحده فراهم خواهد کرد.
Comments are closed.