احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:عزیز احمد حنیف/ سه شنبه 6 قوس 1397 - ۰۵ قوس ۱۳۹۷
بخش نخست/
پیشنوشت
حزب التحریر یکی از بزرگترین جنبشهای سیاسی-اسلامی معاصر است که در چارچوب اندیشۀ مذاهب فقهی و کلامی اهل سنت بههدف اقامۀ مجدد خلافت اسلامی توسط شیخ تقیالدین نبهانی در سال ۱۹۵۳میلادی در شهر قدس اساس گذاشته شده و امروزه با میلیونها عضو در بیشتر از چهل کشور جهان فعالیت دارد.
حزب التحریر بهلحاظ اینکه سازمان ملل متحد و سایر تشکلات جهانی را توطیۀ کشورهای غربی استعمارگر دانسته و به رسمیت نمیشناسد، از سوی ملل متحد و اکثریت قاطع کشورهای جهان، در فهرست سیاه قرار داشته و اجازۀ فعالیت ندارد؛ به همین دلیل، تشکیلات و فعالیتهای آن خیلی سرِّی بوده و هیچکس بهجز اعضای آن، نمیتواند از درون به شناسایی آن بپردازد. اما قدر مسلم این است که حزب التحریر، بر بنیاد رویکرد فقهی اهل سنت بهوجود آمده و در مقایسه با سایر جنبشهای اسلامی، دارای ویژهگیها و مشکلات است.
هدف اصلی حزب التحریر بازگردانیدن هویت و شوکت سیاسی اسلام از طریق ایجاد وحدت و یکپارچهگی امت و بلند بردنِ سطح آگاهی افراد نسبت بهوجوب داشتن نظام سیاسی-اسلامی مستقل و فعالیتهای فرهنگی و سیاسی گسترده و مستمر به سطح کشورهای عربی و جهان اسلام با پشت سر گذاشتنِ مراحل مختلف تربیتی و آموزشی از سوی افراد آگاه و متعهد میباشد که رسیدن به این هدف، دیدگاههای ویژهیی را در چارچوب حزب شکل میدهد.
فلسفـۀ وجودی حـزب التحـریر
اول: مبنای شرعی حزب
حزب التحریر بهسان سایر احزاب و جنبشهای اسلامی معاصر، دلایل بهوجود آمدنِ این حزب را پارهیی از فرامین قرآنکریم و ارشادت پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم میخواند که مسلمانان را برای اقامۀ حاکمیت عدل الهی در زمین، مسوول و مکلف ساخته است که از آنجمله آیۀ ۱۰۴ سوره آل عمران (باید از میان شما گروهی باشند که (مردمان را) دعوت به نیکی کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند، و آنان خود رستگار اند).
گروه یا جماعت، در آیۀ فوق بهمعنای تشکُّل سیاسییی است که اهداف و فعالیتهای خود را با درنظرداشت وسایل مورد نیاز، تشخیص موثریت و سودمندی، برای حاکمیت سیاسی اسلام، در روشنی نقشۀ دقیق پیریزی کرده و به شکل گروهی با استفاده از وسایل مورد نیاز، آنرا دنبال کند.
دلیل دیگری که مسلمانان را به اقامۀ حاکمیت سیاسی اسلام مأمور ساخته است، آیۀ ۴۹ سوره مائده است (و به تو ای پیغمبر فرمان میدهیم به اینکه) در میان آنان (مردم) طبق چیزی حکم کن که خدا بر تو نازل کرده است، و از امیال و آرزوهای ایشان پیروی مکن).
به باور حزب التحریر، زعیم سیاسییی که از اقامۀ حاکمیت سیاسی اسلام گریز میکند و یا با درنظرداشت چالشهای سیاسی جهان در شرایط فعلی به تطبیق آن باور نداشته باشد، بهحکم آیۀ ۴۴ سوره المائده (وَمَن لَّمْ یحْکُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ) مسلمان نیست.
همانگونه حدیثی از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وسلم نقل شده است که میفرماید: «کسیکه بمیرد و بیعت با امیر مسلمان نداشته باشد، به مرگ جاهلی مرده است» (۵،ج۹/ص۳۹۳ ش۳۴۴۱). و قاعدۀ معروف فقهی «ما لایتم الواجب الا به فهو واجب»، با درنظرداشت آیات سورۀ مائده، این مفهوم را میرساند که ایجاد یک حزب سیاسی و انسجام افراد برای اقامۀ حاکمیت سیاسی اسلام، از دیدگاه فقه اسلامی واجب و بیعت با آن بالای عامۀ افراد نیز واجب پنداشته میشود.
در این باب حدیثی را امام ترمذی روایت کرده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «سوگند به ذاتیکه زندهگیام بهدست اوست، باید امر به معروف و نهی از منکر کنید و یا خداوند متعال بر شما عذابی نازل خواهد کرد که آنگاه اگر دعا کنید، مستجاب نخواهد شد». (۱،ج۴/ص۴۶۸ش۲۱۶۹).
به باور حزب، امر به معروف و نهی از منکر به معنای واقعی آن تا زمانی که بهگونۀ جمعی و از طریق احزاب و تشکلات سیاسی نباشد، ممکن نیست تا جوامع بشری را در بُعد سیاسی تحت پوشش بگیرد؛ چنانچه در مقابل سیل دسایس و توطیههای دشمن که از مشرق و مغرب عالم، جهان اسلام را فراگرفته است و بیگانهگان اشغالگر و سودجو در تبانی با حاکمان وابسته و مزدور داخلی، در سرزمینهای اسلامی، به هرنوع دخل و تصرف دست مییازند، راهی بهجز مقابله و مبارزۀ جمعی، مهندسیشده، سازمانیافته و هدفمندانه در روشنی فکر و عقیدۀ اسلامی، راه دیگری وجود ندارد.
دوم: احیای شوکت سیاسی اسلام
این یک واقعیت مسلم است که در قرنهای اخیر کشورهای اسلامی مورد تهاجم قدرتهای بزرگ جهانی قرار گرفته و استعمار از طریق حاکمان مستبد و مزدور، بر سرنوشت ملتهای مسلمان در هر گوشه و کنار، حکم میراند؛ رشتۀ ایمانی اتحاد و همبستگی میان مسلمانان از طریق مرزکشیهای سیاسی و ایجاد رقابتهای منفی و دشمنی بر سر منافع مادی، قطع گردیده است؛ بر فکر و فرهنگ و ارزشهای اسلامی، پیوسته تهاجم، توطیهپراکنی، تهمت بستن و تبلیغات سوء از سوی دشمنان جریان دارد و تلاش میشود بر دستآوردهای تاریخی و خلاقیتهای تمدنی مسلمانان پرده افکنده شود تا نسلهای واپسین در سرزمینهای اسلامی، هویت و تاریخ گذشتۀشان را فراموش کنند.
در طول تاریخ سیاسی اسلام بهویژه در دو قرن اخیر، جنبشهایی که بهمنظور تجدید حیات امت اسلامی شکل گرفته اند، با چالشهایی متنوع از داخل و بیرون مواجه گردیده اند که ایستادهگی در برابر آن، قربانیهای بیدریغ و خسارات جبران ناپذیری را تقاضا میکرده است.
شرایطی که حزب التحریر در آن شکل گرفته، بدون تردید سیاهترین مقطع تاریخ سیاسی اسلام است؛ چنانچه انحلال خلافت عثمانی در سال ۱۹۲۴، ظهور اندیشۀ جدایی دین از دولت در کشورهای اسلامی، تشکیل دولت اسراییل در سال ۱۹۴۸ در فلسطین و بهرسمیت شناختن آن از سوی سازمان ملل متحد و شکست اعراب در برابر آن و سیطرۀ بیسابقه استعمار بر شهرهای مختلف اسلامی همه میتواند بر چگونگی شکلگیری، اهداف و روش فعالیت حزب التحریر اثر گذاشته باشد.
دشمنان اسلام تلاش میورزند تا بهجای زبان عربی در کشورهای اسلامی، زبانهای غربی را جایگزین کرده و از طریق گسترش زبان، به ترویج فرهنگهای بیگانه و سنتستیزی اسلامی دست یابند. همانطور، در پیوند به تمدن و فنآوریهای غربی، در جوامع اسلامی طوری تبلیغ میگردد که گویی اسلام باعث عقبماندهگی مسلمانان از کاروان تمدن و تکنالوژی گردیده است؛ در حالیکه اسلام همواره در ترقی و سعادت ملتها نقش داشته و علیرغم آنکه هیچ مشکل و مخالفتی با فنآوریهای علمی ندارد، همواره به استفاده از منابع و عناصر طبیعت از راه انکشاف عقلانی و پژوهش در بخشهای مختلف علمی، تشویق و تأکید کرده است.
Comments are closed.