احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:یکشنبه 25 قوس 1397 - ۲۴ قوس ۱۳۹۷
«در پایتخت فراموشی» کتاب خاطرات و حاشیهنویسیهای محمد حسین جعفریان فلمساز ایرانی، به کابل و پنجشیر است.
این کتاب در نمایشگاه کتاب هرات جزو آثار پُرفروش قرار گرفت و اهل کتاب و مطالعه در افغانستان از آن استقبال خوبی کردند.
کتابِ «در پایتخت فراموشی»، یادداشتهای یکی از آن سفرهای محمدحسین جعفریان به کابل با بهروز افخمی برای شرکت در اولین سالگرد شهادت احمدشاه مسعود، قهرمان ملی افغانستان از جمله آثاری است که مورد استقبال مخاطبان در نمایشگاه هرات قرار گرفته است.
جعفریان در مقدمۀ این کتاب مینویسد: «احمد شاه مسعود نهم سپتمبر ۲۰۰۰ یا بیستم شهریور ماه ۱۳۸۰ ترور شد. من تیرماه همان سال به مدت یکماه میهمانش بودم و سریال مستند «حماسۀ ناتمام» یا «شیر دره پنجشیر» را در بارۀ او ساختم. حمایت چند روز زندهگی او در خطوط مقدم جبهه. این مستند پاییز همان سال از شبکۀ یک تلویزیون ایران پخش شد. اوایل تابستان ۱۳۸۰، طالبان بیش از ۹۰ درصد افغانستان را تصرف کرده بودند. تنها استان بدخشان در شمالشرق این کشور در کنترل مخالفان به فرماندهی احمدشاه مسعود بود. مسعود را دو خبرنگار عرب با ملیت الجزایری و تونسی و با گذرنامۀ بلژیکی در یک عملیات انتحاری ترور کردند.
پیامد ترور مسعود، حادثۀ یازده سپتمبر بود و پس از آن امریکا به افغانستان حمله کرد. امریکا و همپیمانانش طومار طالبان را در هم پیچیدند و در کنفرانس «بن» مقرر شد، حامد کرزی رییسجمهور افغانستان شود.
در شهریور ماه(سنبله) ۱۳۸۱ دولت افغانستان و بنیاد تازه تأسیس «احمدشاه مسعود» نخستین سالگرد شهادت او را در مراسمی با شکوه گرامی داشتند. در حالی که تنها چند ماه از استقرار حکومت جدید در کابل میگذشت. این مراسم در سالهای بعد هم ادامه یافت. اما نوبت اول آن به دلایل بسیار، اهمیتی مضاعف داشت. صدها چهرۀ بینالمللی از سراسر جهان به افغانستان و کابل دعوت شدند که قریب یک دهه در آتش جنگهای خانمانسوز داخلی سوخته بود. نگارنده نیز آن سال و چند نوبت دیگر به این مراسم دعوت شده و دوبار در آن شرکت کرده است، از جمله در نخستین سال برگزاری آن در شهریور ۱۳۸۱ این کتاب رهآورد آن سفر است. تابستان سال ۸۰ من در شمال افغانستان مستندی از زندهگی احمدشاه مسعود ساخته و میهمان او شده بودم و یک سال بعد در حالی به این کشور بر میگشتم که میهمان مراسم سالمرگ او بودم».
این کتاب در شش فصل نوشته شده است. فصل اول که «از تهران به کابل» نامیده شده است با عناوینی مانند من آخرین نفر بودم، دکتر مشاهد؛ سفیر مهربانی در تهران!، مدیر اعتبار، با کت و شلوار و کراوات، هو بیا در جان! منع است! و … روبهرو هستیم. فصل دوم هم با عنوان «کابل؛ چندماه پس از خروج طالبان» هم روایتگر نایت کلوپ در کابل، دوزخ بلند چقدر باید سوزد، ای دوتا مرتکه از ادان آمدن!، لیفههای بیشمار یک افغانی سوییسی و چندین فصل دیگر است. فصل سوم به آغاز سیمینار باز میگردد و از خاطرات رییسجمهور تا هومرتکه! مه «گل ممد» و به پیام نامریی آقای خاتمی به سیمینار مسعودشناسی میرسد.
«از کوتۀ سنگی تا پارک زرنگار» هم فصل چهارم این کتاب است و از مخملبافها در کابل، برمک و سمیرا، چنگیزخان یک آدم ایلیایی است، بسمالله خان کپی احمدشاه مسعود است تا چند بخش دیگر را دربر میگیرد. «سفر به پنجشیر» با نگاهی به سفر جبهه قوماندان بصیر و ملابرادر، جعل عنوان در بازار کابل، تحفه تهران در پنجشیر، فلم فارسی همه جا هست و فصل ششم به «بازگشت به کابل و حکایت آخرین روزها» با بیان ضیافت شام در سفارت ایران، جادوی بهروز افخمی در پس کوچههای شبانه کابل تا خداحافظ کابل! خداحافظ شاه مسعود پیش میآید و کتاب در ۲۴۶ صفحه به پایان میرسد.
در بخش «فلم فارسی همه جا هست» میخوانیم: احمدشاه مسعود در روستای پدری خود بهنام «جنگلک» در اوایل درۀ پنجشیر مدفون شده است. بناست که در آنجا مراسمی برپا شود و سپس یکی از رهبران احزاب سخنرانی کند. کاروان مدعوین از هر دهکدهیی که میگذرند، مردم با احترام و صمیمیت بسیار، دست به سینه در دو سوی کنار جاده ایستادهاند. منظره تماشایی و منحصر به فردی است! پارچه سیاه از همه جا آویخته و تصاویر گوناگونی از مسعود را به در و دیوار چسباندهاند.
ما در همین حال به بخش وسیعی از دره میرسیم. سمت راست ما، در آن سوی رودخانه عدۀ زیادی مشغول کارند. چادر باشکوهی برپاشده و کمی آن سوتر صدها دیگ و آشپزهای فراوانی که اطراف هر دیگ سرگرم کار اند. گویا مراسم مردمی در این جا برگزار میشود و اهالی دره برای محفل سالگرد و صرف ناهار خود را به این مکان میرسانند. در راه، یکی از افغانهای همراه من دربارۀ سخنرانی چنگیز پهلوان میپرسد. قبلاً برای شما از سخنرانی ایشان گفتم.
جعفریان آغاز سفرش به افغانستان را چنین بیان میکند: «بهروز افخمی در این سفر همراه من شد. او در آن روزگار نمایندۀ مردم تهران بود. همراهی او در این سفر هم برای من مغتنم بود و هم او. تجربه سفر به کابل، چند ماه پس از آنکه از طالبان پس گرفته شده بود و شرکت در چندین محفلی چیزی نبود که افخمی با روحیاتی که دارد از خیر آن بگذرد، البته در آن محفل بزرگوارانی دیگر نیز از ایران میهمان بودند. چون استاد فرهیخته، بزرگوارانی که گاه یادی از آنها شده است. نخستین ماه های حکومت حامد کرزی و شروع تاریخ افغانستان پس از جنگ است».
Comments are closed.