احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:نوریه نزهت، سخنگوی وزارت معارف/ دو شنبه 3 جدی 1397 - ۰۲ جدی ۱۳۹۷
جنگ بر ادبیات، گفتار و رفتارِ جوانانِ دانشگاهی و رسانهییِ ما نیز بیاثر نبوده است. یکی از شبها در برنامۀ یک تلویزیونِ جاافتاده و جهانی در بحثی در حوزۀ معارف حضور یافتم و در دفاع از موقفِ معارف به سخن پرداختم. در برنامه، مهمانِ بزرگوار دیگری نیز با ما حضور داشت. در لابهلای برنامه پرسشِ عجیبی از سوی گردانندۀ محترم مطرح گردید. ایشان با ادبیاتِ جنگی و بسیارخشن خطاب به مهمانِ دومی گفتند که «شما چرا از خانم نوریه حمایت میکنید؟»
مطرح شدنِ این پرسش من را به شدت متأثر ساخت. گویا مجری برنامه انتظار داشت که آقای تحلیلگر یا مهمانِ دومی با گیلاسی که روی میز در جلوش بود، بر سرِ من بکوبد و دلایلی که من آورده بودم را با خشونتِ فیزیکی نقد کند! حال آنکه اصولِ خبرنگاری چنین نیست. من بیشتر از شش سال به عنوان خبرنگار در رسـانههای مختلف کار کردهام و افزون بر خبر، در بخش پیشبرد میزگردهایی تلویزیونی و برنامههای ویژه تجربۀ کاری دارم. گاهی چنین اتفاق میاُفتـد که دلایلِ مطرح شده از سوی مسوولان حکومتی، قناعتِ مهمانِ دومی را که اکثراً برای تحلیل کارشناسانۀ موضوعاتِ مورد بحث دعوت میگردند، فراهم میکند. بنابراین، گردانندۀ برنامه نباید با مطرح کردنِ پرسشهای غیرمسلکی طرف را جَبراً وادار به واکنشِ منفی سازد.
پرسشهای رسانهیی باید چهارچوبی و در قالبِ موضوع مطرح شوند. معمولاً در رسانههای افغانستان برای داغ ساختنِ بحثها از دو مهمانی دعوت بهعمل میآید که اختلافِ دیدگاه داشته باشند. البته کارِ نیکی است؛ چون تا زمانیکه اختلاف و انتقاد رونما نگردد، خلاها و اصلاحات نیز مجالِ ظهور نمییابند. اما این مسأله بستهگی به شناخت مسوولانِ تنظیم برنامههای تلویزیونی (تهیه کننده + اجرا کننده) دارد.
مسوولان تنظیمِ برنامه باید پس از انتخاب موضوعِ مورد بحث، در مورد مهمانانی که قرار است به برنامه دعوت شوند، اندکی مطالعه کنند، پیشینۀ کاریشان را مرور کرده و در مورد اینکه آیا دیدگاهِ دو مهمان مخالف است یا موافقِ هم، اطلاعات جمعآوری کنند. بر مجری برنامه لازم است که قبل از بحث، خود را از تمامی جوانبِ موضوع آگاه بسازد تا باشد که برنامه را آگاهانه مدیریت کند و بالای موضوع اشراف و حاکمیت داشته باشد. اما متأسفانه شماری از افرادی که در ابتـدای آغاز به کارِ رسانههای خصوصی پس از فروپاشی رژیم طالبان در افغانستان به عنوان مجریان برنامههای تلویزیونی به کار گرفته شدند، فرهنگِ ناپسندی در این حوزه از خود به میراث گذاشتند که اکنون نیز دنبالهروهایی دارد.
مطرح کردنِ پرسشهایِ کوتاه در حد عناصر خبری «چه، چرا، چگونه، کی، کَی، کجا» و تأکید بیشتر روی این پرسشها سبب میشود بحثها بدون نتیجه پایان یابند و محتوای اثربخش نداشته باشند. و ظاهراً مطرح کردنِ پرسشهایی از این دست و پافشاری روی آنها نشان میدهد که مجری برنامه روی بحث تسلط ندارد و نسبت به چهارپهلویِ موضوع آگاهی لازم را کسب نکرده است.
این پرسشها بیشتر در تهیۀ اخبار و مصاحبههای کوتاه خبری که در قالب ۳۰ الی ۶۰ ثانیه در جریان پخش خبر مطرح میشوند، کاربرد دارد. از دید من به عنوان فردی که تجربۀ کم اما مسلکی در حوزۀ خبرنگاری دارم، بر مجریان بحثهای تلویزیونی نیاز است که روی ادبیات و فرهنگِ برخورد با مهمان در بحث و همچنان معلوماتِ خود کار کنند و کار رسانهییشان را حرفهییتر بسازند.
شاید بخشی از جامعۀ جنگزدۀ افغانستان لحنِ خشن، ادبیاتِ جنگی و برخورد غیرمسلکی با مهمان را بپذیرد اما برای اکثریتِ شهروندانِ کشور دورۀ جنگ سپری شده و اکنـون بر «نسل جوان» است تا رفتار و ادبیات جنگی را به ادبیاتِ صلح و آشتی تبدیل کرده و در جامعه آن را ترویج دهند. ادبیاتِ صلح همان فرهنگِ درخشان و مملو از مهربانی و خلاقیت است که میباید برای نسلهای مابعدِ خود به میراث بگذاریم.
آنچه من از خبرنگاری خواندهام و تجربه دارم چنین بیان میکند که خبرنگاری مادرِ مسلکهاست و از کسانی که در این حوزه کار میکنند، میخواهد که پیرامون تمام مسایل معلومات کسب کنند و متعهدانه بنویسند و سخن بگویند. هرچند میپذیرم که بخشی از این مشکل برمیگردد به حوزهبندی نشدنِ خبرنگاران (خبرنگار ورزشی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی) و نیز میدانم با توجه به دشواریهای حاکم در جامعۀ ما، برای خبرنگار دشوار است که روی تمامی موارد وقتِ خود را هزینه کند و معلومات کافی اخذ نماید؛ اما خبرنگار مسلکی میباید حداقل یک ساعت از وقتِ خود را به موضوع مورد بحث و مهمانانِ خود اختصاص دهد.
Comments are closed.