احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:حامد علمی - ۰۲ دلو ۱۳۹۱
بخش نودونهــم
این کنفرانس مطبوعاتی احمدشاه مسعود که در واقع اولین کنفرانس مطبوعاتیِ او در طول دوران جهاد و مبارزهاش بود، دایر گردید و اینک از میان ۶۴ پرسش و پاسخ، همان قسمتهایی را که مربوط فصل شورای سرتاسری قوماندانان میشود، از نوار پیاده کرده، خدمت خوانندهگان گرامی تقدیم میکنم:
«طوری که حاضرین در جریان قضایای افغانستان قرار دارند و میدانند که زمانی روسها در افغانستان بودند، از نقطهنظر عام جنگ روسها و رژیم در حالت تعرضی و مجاهدین در حالت دفاع به سر میبردند. با خروج یکبارهگی روسها از افغانستان، وضع و حالت طوری شد که چه در داخل و چه در خارج، تقاضا از مجاهدین این بود که هرچه عاجلتر رژیم را ساقط بسازند. در حالی که از حالت مدافعه به حالت تعرض حرکت کردن، وقت و زمان کافی به کار دارد و نمیشود که در ظرف چند روز از حالت مدافعه به حالت تعرضی رفت.
با کمال تاسف بعد ازخروج روسها طی دو سالی که گذشت، رهبران جهادی و مجاهدین موفق نشدند که در قسمت تکمیل کردنِ همین مرحله اقدامات جدی کنند و یک استراتژی نظامی معقول طرح نمایند تا بر اساس آن بتوانند در مدت کوتاه، این مرحله را پشت سر گذرانده و مجاهدین به تعرض استراتژیک در برابر دشمن آماده شوند. فرصتهای بسیار گرانبها صرف کارهای کوتاهمدت و مقطعی شد. با وجود نقاط بسیار مثبتی که مجاهدین داشتند و با وجود ضعفهای رژیم کمونیست کابل، متاسفانه طی این دو سال از نقاط ضعف دشمن استفاده خوبی به عمل نیامد و این سبب شد که رژیم دوام کند و جنگ به یک بنبست برسد.
چون طی دو سال گذشته از منابعی که امیدوار بودیم و آنها عبارت از مراکز تنظیمها بود، تحرک و طرحی در این قسمت به وجود آمده نتوانست؛ بنابران قوماندانان خود در داخل افغانستان در صدد شدند تا یک برنامۀ سیاسی و نظامی درست کنند که بتوانند این رکود را بشکنند و در نهایت انشاءالله رژیم کابل را به سقوط مواجه سازند. به این منظور جلسات خُرد و بزرگ در قسمتهای مختلف کشور بین قوماندانان دایر شد و روی مسایل، مشوره و تفاهم صورت گرفت.
به سلسله جلساتی که صورت گرفت، یک جلسۀ عمده در مرز بین پاکستان و افغانستان صورت گرفت که در آن یک تعداد قوماندانان عمده افغانستان و اگر بعضی مانند اسماعیل خان خودش حضور بههم رسانیده نتوانست، نمایندهگانشان و شخص خودم در آن اشتراک کردیم.
به لطف پروردگار در ظرف چهار روز به نتایج بسیار مطلوب رسیدیم، چون قوماندانان خودشان با واقعیتهای داخل افغانستان تماس مستقیم دارند و میدانند که وضع افغانستان چه است و چه باید کرد. قوماندانان در طی چهار روز مشوره، استراتژی نظامی را طرح کرده روی آن توافق کردند. بدین ترتیب، ما قوماندانان با وجود اینکه از مناطق مختلف بودیم، دورهم جمع شدیم. در این جلسه هم از برادران پشتون و هم از تاجیک و هم از اهل تشیع و هم از تسنن، از شرق افغانستان و از غرب افغانستان نمایندهگان بودند، هم از شمال بودند و هم از جنوب، همه دور هم جمع شده این تصمیم را گرفتیم.
بعضی تبلیغ می کردند که عدهیی به فکر تجزیه افغانستان استند و یک عده هم میگفتند که افغانها نمیتوانند مشکلشان را خودشان حل کنند؛ اما ثابت ساختیم که در ظرف چهار روز میتوانیم بین خود به توافق برسیم. قوماندانان توانستند که هم مسایل زبانی و قومی را بین خود حل کنند و هم مسایل مذهبی را. زمانی که طرح جدید بین قوماندانان به تصویب رسید، لازم این بود که تایید و همکاری رهبران جهادی و بعضی دوستان جهاد افغانستان در قسمت تطبیق این طرح و کمک به آن گرفته شود. با وجود اینکه من قطعاً قصد آمدن به پاکستان را نداشتم و تصمیم داشتم که از سرحد دوباره عازم جبهه شوم، مگر در اثر درخواست و تقاضای مکرر قوماندانان جهادی که اعضای شورای سرتاسری قوماندانان جهادی افغانستان بودند و شخص استاد ربانی و سه بار دعوت حکومت پاکستان، تصمیم گرفتم تا درجهت جریان قرار دادنِ رهبران و گرفتن تاییدشان و دیدن با بعضی دوستان جهاد افغانستان، داخل پاکستان شوم.
خداوند را سپاسگزار هستم که طی جلسات تایید رهبران جهاد افغانستان را در قسمت استراتژی سیاسی و نظامی که طرح نموده بودیم، بگیریم. همچنان طی این مدت چند نشست با استاد ربانی و آقای حکمتیار داشتیم. در اولین جلسه که با حکمتیار داشتیم، در ظرف نیمساعت در قسمت رفع تشنجات به نتیجه رسیدیم و فیصله بر این شد که در قسمت حل مشکل به آرای مردم مراجعه کنیم. هر حزبی را که مردم تایید کنند، حاکمیت همان منطقه را به همان حزب بگذاریم.
طی چند جلسه دیگر، در قسمت مسایل تخنیکی انتخابات، دو طرف توافق کردند و سه روز قبل قرارداد بین استاد ربانی و حکمتیار امضا شد. اگر دوستان سوالی داشته باشند، حاضر هستم.
استراتژی نو شما چیست؟
ـ استراتژی نو ما این است که باید جنگ را از نقاط ضعیف دشمن آغاز کنیم و این جنگ نباید بالای یک نقطه، بلکه بالای اهداف متعدد هماهنگ و همزمان از جناحهای مختلف شروع شود. جنگ چریکی در نقاط مختلف، سبوتاژ در داخل رژیم و قطع راههای اکمالاتی همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.
در ظرف چند سال گذشته استراتژی شما این بود که گاهی به یک نقطه و گاهی به منطقه دیگر حمله میکردید. آیا استراتژی جدید شما با قبل تفاوت دارد؟
ـ استراتژی قبلی ما کوتاهمدت بود و سراسری نبود. بنابران این استراتژی ما با قبل فرق دارد.
شما یک استراتژی معقول گفتید. حمله حزب اسلامی بالای کابل را که آقای حکمتیار با همکاری آی.اس.آی طرح کرده، در کدام کتگوری میآورید؟
ـ طرح حمله بر کابل نواقص زیاد دارد هم از نگاه سیاسی و هم از نگاه نظامی و یک برنامه کاملا معقول نبود. ما طرح حمله بر کابل را جزو پروگرام عمومی خویش قرار دادهایم، اما نه این برنامه اخیر را.
Comments are closed.