احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:عبدلاحد هادف - ۰۱ دلو ۱۳۹۷
یکی از زیباییهای بیبدیل دموکراسی، ایجاد متناوب فرصت و یا فرصتهای جبران است. به همین دلیل است که گفته اند «دموکراسی خود را اصلاح میکند». این اصلاح معطوف به شانسها و فرصتهایی است که دموکراسی برای دولت و برای احزاب و افراد فعال در عرصۀ سیاسی فراهم میسازد تا کاستیها و اشتباهات گذشتۀ خود را جبران کنند؛ درست همانند بازیهای ورزش تیمی که اعضای تیم پس از هر بازی به داوری نقاط قوت و ضعف خود میپردازند و در بازیهای جدید که حتماً تکرار میشود، برای جبران نقاط ضعف خود تلاش میورزند.
تصور کنید که اگر بازی تکرار نشود و یا سیستم بازی طوری باشد که مجال تکرار نداشته باشد، چهقدر زشت خواهد بود؟ استبداد سیاسی و یا فساد در امر دموکراسی دقیقاً چنین دورنمایی را دارد. در نظامهای غیردموکراتیک و یا در فضایی که فساد بر دموکراسی چیره شده است، یا فرصتها تکرار نمیشوند و قدرت فرد یا گروه حاکم مثلاً مادامالعمر است و یا اینکه فرصتها به غلط مدیریت میشوند و نتیجۀ مطلوب در جهت جبران و یا تعدیل کاستیها و اشتباهات به ارمغان نمیآورند.
نمونۀ نظامهای استبدادی و غیردموکراتیک در جهان زیاد است که اکثراً در شرق میانه و کشورهای جهان سوم از سعودی گرفته تا ایران و چین و غیره هنوز حاکم اند، اما برجستهترین نمونۀ دموکراسی فاسد را در کشور خود ما میتوان سراغ کرد و دید. در افغانستان عوامل زیادی وجود دارد که در تلاش مهار و مدیریت دموکراسی است و در رأس آن میتوان به هژمونی قومی برعلاوه فساد افراد و حلقات نیرومند در احزاب و گروههای سیاسی مطرح اشاره کرد. فاشیسم قومی از دموکراسی مبتنی بر رأی و رضای اکثریت در موارد تناقض با برتریجویی قومی خود هراس دارد و افراد و حلقات فاسد سیاسی هم وقتی منافع شخصی خود را در خطر میبینند، در تلاش تأثیرگذاری بر روند دموکراسی میشوند.
ما در همه دورههای قبلی تجارب دموکراسی در افغانستان ِ مابعد طالبان، کارکرد و عواقب دخالت این دو نیروی مخرب را دیدیم که چگونه فرصتها را ضایع کردند و دموکراسی را به گند کشیدند و تبعات آن را برای ملت خیلی زیانبار ساختند که مهمترین آن عدم اعتماد به خود دموکراسی بوده است. حتا ادبیات سیاسی در افغانستان به همین دلیل دچار افت و سقوط شد و نام و نشان گوسفند و تقلب و غیره وارد ترمینالوژی انتخاباتی ما گردید.
دموکراسی اما قدرت خود را در یک چیز هرگز از دست نمیدهد و آن عبارت از تکرار فرصت است که بس بزرگ نعمت است برای کسانی که به ارزش و اهمیت «فرصت» پی میبرند. این فرصت حالا برای همه فراهم شده است؛ در این راستا فرقی میان حکمتیار و بقیه نیست. شما دقت کنید که کسی چون حکمتیار بعد از چهل سال خونریزی، حالا مودبانه و بیسلاح پشت میز ثبت نام مینشیند و با لبخند به خبرنگاران پاسخ میگوید و آزادانه و بیپرده مدعی میشود که خودش از هزارهها در تکت انتخاباتیاش نمایندهگی میکند. این یعنی همان «فرصت دموکراتیک» که سرشار از زیبایی و جذابیت است.
فرصت استثنایی برای منسوبین حوزۀ جهاد و مقاومت نیز تکرار و فراهم شده است تا کاستیها و اشتباهات گذشتۀ خود را جبران کنند. تا کنون این حوزه در مرحله ماقبل انتخابات خوب درخشیده که مهمترین آن همانا تلافی «سقوط اعتبار» است. دادن یک و یا چند کاندیدای مستقل با داشتن تیمهای نسبتاً نیرومند که ایکاش در نهایت یکی شوند، برعلاوه حضور در تیمهای مطرح دیگر، نشان میدهد که قدر فرصت را دانسته اند و میخواهند از آن استفادۀ خوب کنند و گذشته را جبران نمایند.
این قصه اما در یک صورت «مفت» معلوم میشود که نهادهای انتخاباتی را مسکوت بگذاریم و دست اصلاح به طرف آنها دراز نکنیم. تشکیل تیمهای درخشان و نیرومند و احتمال راهاندازی کارزارهای بسیار گرم و پُرجوش انتخاباتی میان این تیمها در سراسر افغانستان، اهمیت فوقالعاده و استثنایی این فرصت را نشان میدهد، اما اگر کمیسیونهای انتخاباتی همینها باشند که هستند، از پیش باید به ضایعشدن فرصت مطمین بود. مهمترین دستاورد احتمالی فرصت جدید این است که برای خود دموکراسی اعادۀ حیثیت کنیم و اعتماد مردم به مردمسالادی را جلب نماییم که این امر فقط و فقط از طریق تضمین شفافیت انتخابات ممکن است.
Comments are closed.