احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:الکس گوردون / برگردان: بدری سیدجلالی - ۲۰ دلو ۱۳۹۷
بخش دوم/
رویکرد جدیدی به مرگ
برگزارکنندهگان مراسم تشییع جنازه برای ابراز همدردی و مراقبت از تصویرهای ذهنی زنانه[۱۲] بهره میگیرند، و این در حالی است که ریاست تشریفاتِ سوگواری مرگ و تدفین – در اذهان عمومی – بیشتر چهرهیی مردانه دارد(حتا Grim Reaper به عنوان نماد مرگ در انگلستان یک هویت مردانه است). اما تغییر ظریفی در حالِ رخ دادن است. اکنون عاملان مراسم تشییع و خاکسپاری، نمایندهگان مذهبی و مدیران تشریفات، اغلب خانم هستند و این تصویرها اکنون به عنوان نقشهای زنانه در اذهان عمومی در حال کدگذاری و قانونی شدن است.
به عنوان مثال، انجمن انسانگرایی بریتانیا[۱۳] در وبسایتِ خود توجه خاصی به نمایندهگان زن دارد. به علاوه، بنیانگذار «شرکت مراسم خاکسپاری انفرادی» نیز خانم لوسی جین است؛ واقعیتی که میتواند به مسیر جدیدی برای رویارویی با موضوع مرگ در بریتانیا منجر شود: امری که در واقع دست زدن به یک انتخاب است، نه انتظارات اجتماعی و نه مجموعۀ محدودی از کدهای تعریف شده.
درست به همان روشنی که مرگ یک امر اجتنابناپذیر است، الگوی مراسم تدفین هم همواره یک شکل مرسوم و واضح داشته است: الگوی سیاهرنگ معمول، به همراه رفتارهای متین و حزنانگیز. هرچند اخیراً داغدیدهگان برای برگزاری مراسم سوگواری با گزینههای مختلفی مواجه میشوند، راهحلهایی که با ساختارهایی آشنا در وبسایتهای شرکتهای تدارکاتی فهرستوار ارایه میشوند. به این ترتیب، سازمانهای خیریه و شرکتهای تجاری معروفی مانندAge UK ، Perfect Choice Funeral Plans وlifebeforedeath.com در ایالات متحده [شرکتهای ارایۀ خدمات مراسم تدفین و سوگواری]، در حال تغییر مفهوم واقعی مرگ هستند: تغییر از پیشفرض ناتوانی و استیصال در برابر مصیبت رخ داده، به سمت تسلی دادن یک عزیز به شکلی درست در یک مراسم تشییع سفارشی. غالبِ تشییع جنازهها تمایل داشتهاند که از سنتهای هماهنگشده پیروی کنند، با تابوتها، لباسها و الگوهای استاندارد. در حال حاضر این گرایش به همسویی با قالبهای تعریف شده با تمایل مردم برای انتخابهای فردی و مراسم و تشریفات منحصر به فرد به چالش کشیده میشود. چنین عملکردی با «شکستن قوانین» و تغییر مراسم از نوع متعارف و مرسوم به شکل نوینِ آن صورت میگیرد. این صورتهای بهروز شده در اجرای مراسم ممکن است با تعاریف معتبر و اخلاقی موجود برای عملی کردنِ این تشریفات هیچ همخوانی نداشته باشد.
یکی از نتایج فرعی چنین رویکردی این خواهد بود که جایگاه مدیر مراسم سوگواری از موضع اقتدار و قدرت اجتماعی ـ کدهای هماهنگ ردههای اجتماعی در دورۀ ویکتوریا ـ به جایگاه یکی از شنوندهگان و مخاطبان حاضر در مراسم تبدیل میشود. به این ترتیب، عبارت «ما متخصص هستیم [۱۴]» به عبارت «شما متخصص هستید» برگردانده میشود، همانطور که ساختار سنتی اعمال نفوذ از بالادست به پاییندست شکسته شده، و اینبار تصمیمگیریها توسط عزاداران و یا بر مبنای وصیت فرد در گذشته انجام خواهد شد، به عبارت دیگر، ساختار قدرت از پاییندست به بالادست خواهد بود.
تغییر رنگ
حالوهوای جدی و محترمانۀ مراسم خاکسپاری به شیوۀ سنتی عموماً در فضایی حزنانگیز و با سبکی کسلکننده در ذهن تداعی میشود. این وضعیت بهتدریج جای خود را به رنگها و تِمهای شادتر و دلبازتر میدهد. نمایش تابوت صورتی در مراسم خاکسپاری Heather Trott در سریال پُرمخاطب انگلیسیEastenders، مؤید پذیرفتهگی رو به رشد سبکسریهای دور از عرف است.
یکی از منطقهای رایج این است که از آنجا که غم و اندوه همیشه احساسات غالبِ یک مراسم خاکسپاری است، مردم میخواهند به این مراسم با احساسات مثبتِ خود رنگی ببخشند، و حتا شاید در برخی موارد به نوعی آن را جشن بگیرند، با این دید که این آیین باید برازندهترین مراسم برای پایان یک زندهگی باشد. شامپاین، غذا و نوشیدنیهای مخصوص مهمانی، لبخند و گاهاً خنده از کدهای هنجاریافته رو به رشد هستند، به طوری که در مراسم تشییعی که با مدیریت شرکت Humanist funeral برگزار میشود، از شخص هماهنگ کننده با عنوان «برگزار کنندۀ جشن»[۱۵] یاد میشود که خود به غلبۀ شادی و احساسات مثبت بر اندوه و احساسات تلخ دلالت دارد.
اکنون رفتهرفته به برخورد افرادی عادت میکنیم که به جای ترک مراسم خاکسپاری با سکوت و اندوه، در مورد روند مرگِ عزیز از دست رفتۀشان به روشنی صحبت میکنند. این حرکت فرهنگی معاصر در شکل گستردهتری به سمت جامعۀ شفاف و رسایی پیش میرود که با گروههایی که سطح آگاهی مردم از مرگ را بالا میبرند، نشانهدار میشود. حرکت به سوی یک جامعۀ باز، آزاد و ارتباطی در بریتانیا در نگرشِ ما نسبت به مرگ، مردن و نحوهۀ برگزاری مراسم خاکسپاری منعکس میشود.
امروزه از مقولههای بیماری و مرگ بیشتر سخن به میان میآید، از افراد مبتلا به بیماری آلزایمر مثل تری پراچت[۱۶] [نویسندۀ بریتانیایی خالق داستانهای علمی-تخیلی] گرفته تا دیگرانی که از بیماریهای علاجناپذیر رنج میبرند مانند فیلیپ گولد[۱۷] [مشاور سیاسی بریتانیا] و کریستوفر هیچنز[۱۸] [نویسنده، منتقد و روزنامهنگار انگلیسی – امریکایی]. گروههایی مانند Dying Matters قصد دارند سطح آگاهی عمومی را در این حوزه بالا ببرند، حتا با تصاحب شکلهای فرهنگی سنتی و باستانی مانند روز مردهگان[۱۹]. در ایالات متحده بهتازهگی «کافههای مرگ[۲۰]» – انجمن های خودمانی برای بحث و گفتوگو در مورد مرگ – در حال ظهور و رشد هستند. به زودی مرگ به عنوان مفهومی کدگذاری میشود که باید عمیقاً در موردش تفکر کرد، نه اینکه آن را طرد کرده و از آن فرار کرد.
برنامهریزی برای مرگ
در غربِ سنتی، فکر کردن به مرگ تا آخرین لحظۀ زندهگی آنهم به عنوان یک مکانیسم مقابله به تعویق میافتاده است. هرچند اکنون مفهوم مرگ به عنوان یک واقعیتِ مربوط به «حال و اکنون» روز به روز پُررنگتر میشود. از مردم دعوت میشود تا آنچه را که میخواهند در مورد عزیزانشان که هنوز در قید حیات هستند، صراحتاً بگویند. این نگرش روشنفکرانه به مرگ، دو نتیجۀ عمده دارد: نخست اینکه آن دسته از افرادی که به مرگ خود و یا فرد مورد علاقۀشان فکر میکنند، با دید بازتری میتوانند برای آن برنامهریزی کنند. به این ترتیب، واقعیتِ مرگ برای دلایل عملی به زمان حال آورده میشود. دوم اینکه کسانی که در حال مرگ هستند میتوانند اکنونِ زندهگی خود را – قبل از آنکه بمیرند – با رویدادهای برنامهریزی شده، و اغلب با برجسته کردن شادیها، جشن بگیرند.
با اینکه مراسم خاکسپاری با مرگ تعریف میشود، اما امروزه به شکلی متناقض در حال تبدیل و کدگذاری با نشانههای زندهگی است، حرکت به سوی رشد و نو شدن به جای حالتهای تلخ و حزنانگیز. به عنوان مثال، مدیران Yarden Funeral در هلند، کاشت درخت را پیشنهاد میدهند. همچنین استفاده از رنگ سبز و سایر رنگهای روشن و شاد برای ادوات تبلیغاتی این نوع مؤسسات به شکل قابل ملاحظهیی افزایش یافته است، به عنوان مثال، مفهوم خلاقانۀ اخیرِ Neuma در مجلۀ آیکون (Icon magazine) برای یک نام تجاری خدمات مراسم خاکسپاری.
از گذشته، مرگ به عنوان آخرین کنشِ مخرب در زندهگی انسان به شمار میرفته و با مفاهیمی نظیر پایان و ناپدید شدن کدگذاری میشده است. اگرچه محبوبیت شیوههای نوینی مانند ساخت الماس از خاکسترِ عزیز از دست رفته (به عنوان مثال: Phoenix Diamonds) روز به روز در حال رشد است؛ مرگ با مراسم هنرمندانه و توصیفگر رفتهرفته به عنوان مفهومی سازنده و خلاق در حال کدگذاری شدن است.
Comments are closed.