احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۳ جوزا ۱۳۹۸
کشمکشها بر سرِ ریاست مجلس نمایندهگان درحالی ادامه دارد که کمیسیونِ ۲۷ نفرهیی که شاملِ پنج نماینده از طرف آقای رحمانی و پنج نماینده از طرف آقای اصولی و هفده نمایندۀ مستقل بود، پس از تحقیق و بررسیِ دو روزه اعلام کرده که «همۀ اعضای حاضر مجلس نمایندهگان در رایگیری شرکت کردهاند. آرایِ آقای رحمانی با حساب یک رای مشکوک، ۱۲۴ رای است و آرای آقای اصولی نیز ۵۵ رای، آرای باطل نیز ۵۴ رای و ۱۳ رای سفید بوده که نشان میدهد جمعاً ۲۴۶ نفر رای دادهاند و برگۀ نقطهدار هم با توجه به روشهای معمول در گذشته، معتبر است و آقای رحمانی برندۀ انتخابات و رییس مجلس نمایندهگان است».
این عوای دنبالهدارِ انتخاباتی آنهم میان طرفدارانِ دو شخص که فاصلۀ آرا میانشان تقریباً ۱۵۰ درصد است، نشاندهندۀ یک واقعیتِ تلخ است و آن اینکه: در افغانستان فرهنگِ انتخابات و قبولِ باخت از این رهگذر، جا نیفتاده و در هر انتخاباتی تقلا برای تقلب و غشگری قبل و بعد از آن، تبدیل به عرف و رویۀ معمول شده است.
متأسفانه تجاربِ گذشته پیرامون انتخابات به ما میگوید که اگرچه مردم افغانستان از دموکراسی و نقشآفرینیِ آرایشان در سرنوشت سیاسیِ کشور استقبال میکنند، اما اقلیتی در این کشور و آنهم در بدنۀ نظام وجود دارند که انتخابات را در صورتی میپذیرند که پیروزی و سروریِ آنها را تضمین کنند؛ در غیر این صورت بهجای دموکراسی، سلطنتِ مطلقه را ترجیح میدهند.
وجود یک نقطه در یک برگۀ رایدهی، صرفاً یک بهانۀ از پیش آماده است برای گلآلود ساختنِ آب و بر کرسی نشاندنِ تزویر بهجای حقیقت. این نقطه بیش از آنکه از دقت در سلامت و شفافیتِ انتخابات خبر دهد؛ از فرهنگ انتخاباتستیزی خبر میدهد که از صحنِ مجلس تا ایوانِ ارگ ریشه دارد و از اینجا به تمام لایههایِ جامعه تزریق میشود. گویا گزینه و پیشنهاد بعدی در ادامۀ این دورِ باطل ایناست که در هفتۀ جاری در مورد آن برگۀ نقطهدار، رایگیری کنند تا معلوم گردد که اکثر اعضا به ابطال آن رای میدهند یا به صحت آن.
اما این گزینه هم حلالِ مشکل نخواهد بود مادامیکه فرهنگِ غش و تقلب بر انتخابات حاکم باشد. چرا که اگر باری یک نقطۀ سبزرنگ بتواند روزها در مجلس دعوا و زدوخورد بهراه اندازد، بار دیگر یک خطِ آبی میتواند محلِ بهانه و مناقشه و بُنبست واقع گردد. با این حساب، برای مجلس نمایندهگان افغانستان بهترین شیوۀ انتخاباتی، روشِ علنی و آشکار است که در آن هیچ مجالی برای تفسیربهرای و یا هم تشکیل کمیسیون حقیقتیاب فراهم نشود. با انجام این کار، به موازاتِ اینکه دستهای نمایندهگان با کارتهای سبز و سرخشان بالا رفت، برندۀ انتخابات قابلِ تشخیص است.
دردِ بزرگ اینکه: این شیوۀ رایدهی در صحنِ کوچک و یا محدود مجلس امکانپذیر است، اما آیا چنین شیوهیی در انتخابات ریاستجمهوری با رایدهندهگانِ میلیونیِ آن در سرتاسر جغرافیای پهناورِ افغانستان شدنی است؟!… مسلماً پاسخ، یک «نه!»یِ بزرگ است و از این رهگذر باید شدیداً نگرانِ انتخابات آیندۀ ریاستجمهوری در موجودیتِ اقلیتِ انتخاباتستیزی بود که از تالار مجلس تا ایوانِ ارگ ریشه دارند و جامعه را با ذهنها و ایدههای بیمارشان به آشوب میکشند.
انتخابات ریاستجمهوری در پیشِ روست و به گفتۀ مسوولان کمیسیون انتخابات، این نهاد آمادۀ انتقال مواد انتخاباتی به سیوچهار ولایتِ کشور است؛ اما آیا میتوان امیـدی به برگزاری سالمِ این انتخابات در موجودیتِ اشرفغنی و ارگنشینانی داشت که اولاً خود در نتیجۀ تقلب به ایوانِ قدرت راه یافتهاند و ثانیاً انتخاباتِ درونمجلسی را با دخالتهایشان به سخره گرفتهاند و ثالثاً با حضور در تکتهای انتخاباتی، وعدۀ تمام کردنِ فصلهای ناتمام را میدهند؟
اینجاست که بار دیگر طـرح شورای نامزدانِ ریاستجمهوری برای تضمین سلامت انتخابات و نرفتنِ افغانستان در نتیجۀ آن به سمت بحران به میان میآید. این طرح، یگانهطرحی است که میتواند دستِ ارگ را از دخالت در انتخاباتِ پیشِ رو کوتاه سازد و بهجای بحـران، نوید ثبات و سازندهگی را بدهد.
Comments are closed.