احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۴ جوزا ۱۳۹۸
سالهاست که مسوولان محلیِ ولایت غور و فرهنگدوستانِ کشور به حکومت مرکزی خبر میدهند که منار تاریخی جام که از جمله میراثهای فرهنگی جهان به شمار میرود، در معرض سقوط و نابودی قرار دارد؛ اما تا هنوز هیچ کارِ بنیادییی برای ترمیم و نگهداشتِ آن از خطرِ سیلابها صورت نگرفته است.
امسال اما که یک سالِ پُرآبوباران است، طغیانِ هریرود به حدی رسیده که منار جام در محاصره قرار گرفته و سیلابها در حالِ تخریب دیوارهای محافظتی منار و در نهایت سقوط شرمبارِ آناند. این گزاره نه یک گزافۀ ژورنالیستیست و نه یک پیشداوری عجولانه، بل واقعیتیست قابل لمس و مشاهده که در سایۀ بیاعتناییهایِ حکومتِ مرکزی اگر در سیلابهای امسال اتفاق نیفتد، در سیلابهای سالِِ آینده رقم خواهد خورد.
برای درکِ این خطر کافیست که بدانیم منار جام در مجاورتِ هریرود قرار گرفته و با گذشت زمان این رودخانه با تخریب ساحلِ جنوبی خود، بستر خود را به سمتِ این اثر تاریخی گسترش داده است؛ چنانکه پنجاه سال پیش نیز در نخستین آزمایشها توسط کارشناسان ثابت شده که منار جام به اندازۀ ۲ درجه به سمتِ شمال (یعنی هریرود) میلان پیدا کرده است. اگر از حکومتهای کودتایی و طالبانی و کارهایِ نکردۀشان در این زمینه بگذریم، در هجده سالِ گذشته بهترین فرصتها برای حکومتِ افغانستان میسر بود تا به این شاهکارِ معماری دورۀ غوریان توجه کرده و با بازسازی و مرمتِ اساسی آن، راه را برای ترمیم و نگهداری سایر آثار و نمادهای باستانی هموار کند. چرا که این هجده سال، سالهایِ سخاوتِ جهان برای مردم افغانستان و مطالباتشان بوده؛ فقط به این شرط که در حکومت کسانی یافت شوند که بهجای شبنشینی و خیالپردازی، این نیازها را با نقشه و برنامه به جامعۀ جهانی پیشکش کنند و پول و امکانات در اختیار بگیرند.
از دورۀ حکومتداریِ آقای کرزی میگذریم، به این دلیل که او خانزادهیی است که به جای تفکر و برنامهریزی، خانزادهها را برای قصهگویی و قصهبافی گردِ خود جمع میکرد و همهگی کمکهای جامعۀ جهانی را در دوبی و امریکا هزینه یا ذخیره میکردند. به حکومتِ آقای غنی میپردازیم که اولاً ادعای تفکر و نابغهگی دارد؛ ثانیاً یکسره از تاریخ پنجهزارساله سخن میگوید و آن را دلیل جاودانهگی افغانستان میشمارد؛ ثالثاً میگوید اهلِ برنامه و تدبیر علمی است، نه بیبرنامهگی و قوماندانسالاری.
چنین آدمی اما برای منار جام و سایر آبداتِ تاریخی و درخشان در این ولایت و ولایات هرات و غزنی چه کرده است؛ درحالی که از تمام این ولایتها تخریب آثار و نمادهای فرهنگی و تاریخی به گوش میرسد؟!… کارِ او را میتوان از این وضعیت قیاس گرفت که مردم و مسوولانِ غور در ابتدای تشکیل حکومت وحدت ملی به آقای غنی گفته بودند که برای نجات منار جام کاری صورت دهد؛ آقای غنی اما نه بر بنیاد طرح و برنامۀ مدون بلکه در قالبهای شفاهی، وعدههای بزرگ مبنی بر ترمیم و بازسازی تمام آثار تاریخی در این ولایتها داد؛ وعدههایی که هیچگاه عملی نشده و نمیشوند.
آقای غنی در کابل به اعمار مجددِ قصرهای دورۀ امانی و عبدالرحمنخانی حتا از بودجۀ ملی فرمان داده و جریان این بازسازیها را مردم کابل به چشمِ سر میبینند. اما بازسازیِِ این بناها که قدمتی یکصدساله و هویتی غربی دارند، زمانی ارزشمند تلقی میشود که بناهای اصیلِ هشتصدساله و پنجصدساله چون منارِ لرزیدۀ غور و منارِ خمیدۀ هرات فراموش نشوند.
اما گویا حکومتهای مرکزی در افغانستان و اشخاصی چون آقای غنی این نمادهای تاریخی و کهن را لایقِ صرفِ هزینه بهسانِ قصر دارالامان نمیدانند و برای پاسداشتِ هویت تاریخی مردم افغانستان، علیرغم شعار تاریخِ پنجهزارساله، نمیتوانند از دوصدوپنجاه سال پیشتر بروند.
یقیناً فرسایش و تخریبِ بناهایی چون منار جام غور و منارههای مصلای هرات، به معنای استقبالِ عامدانۀ حکومت از گسست تاریخی و ایجاد خلای هویتی برای مردم افغانستان است؛ چنانکه وزارت اطلاعات و فرهنگ میگوید: یکماه بعد! هیأتی را برای بررسی وضعیتِ منار جام به ولایت غور اعزام میکند.
Comments are closed.