احمد ظاهر

گزارشگر:استاد وحید قاسمی - ۲۴ جوزا ۱۳۹۸

mandegarتاریخ تولد: یکشنبه ۲۴ جوزا سال ۱۳۲۵خورشیدی برابر با ۱۴ ماه جون سال ۱۹۴۶میلادی
تاریخ وفات: چهارشنبه ۲۳ جوزا سال ۱۳۵۸ خورشیدی برابر با ۱۳ جون ۱۹۷۹میلادی
احمد ظاهر در شهر کابل دیده به جهان گشود پدرش داکتر عبدالظاهر در زمان سلطنت محمد ظاهر به حیث صدراعظم کشور ایفای و ظیفه می‌نمود. ماندولین نخستین سازی بود که او در ایام کودکی با آن آشنا گردید و این هدیۀ بود از طرف پدرش برای احمد ظاهر. او در سنین نوجوانی تنبور هم می‌نواخت و به دنبال آن نواختن اکوردیون را به شیوه خود آموز فرا گرفت.
در سال ۱۹۶۵ میلادی نخستین گروه موسیقی آماتوران توسط شاگردان لیسه جبیبه ایجاد گردید. هنرمندان این گروپ قرار ذیل بودند:
احمد ظاهر: آواز خوان و اکوردیون نواز
عثمان پیلوتی، زمری صدیق زاد و اکبر نایاب: پیانو نوازان
فرید زلاند: نوازنده بانگو درم
نبیل مسکینیار: درم نواز
احمد ظاهر در نخستین کنسرت خود در لیسه حبیبیه با آهنگ ای بلبل شوریده مورد استقبال جوانان قرار گرفت.
گرایش جوانان شهرنشین به شنیدن موسیقی غربی روز تا روز بیشتر می‌گردید وشنیدن آهنگ‌های هنرمندان مشهور غرب چون تام جونز، الویس پریسلی، گروه بیتل‌ها، هانری کماسینز، آهنگ‌های هندی سیگل و دیگران در بین جوانان رواج پیدا کرده بود.
جوانانی که کم‌وبیش به موسیقی دسترسی داشتند همه به این آرزو بودند تا با یک جنبش تازه زیر نام هنرمندان موسیقی پاپ هنرنمایی کنند و هر کدام آنها جداگانه تلاش می‌ورزیدند تا از طریق اجرای آهنگ‌های کاپی غربی و یا هندی صاحب شهرت و محبوبیت گردند. برنامۀ ویژۀ رادیو کابل برای گروه آماتوران یک شب در هفته به معرفی و نشر آهنگ‌های هنرمندان جوان می‌پرداخت، ولی از این جمع کثیر چند اسم خاص در بین مردم به شهرت رسید:
احمد ظاهر، ظاهر هویدا، احمد ولی، رحیم جهانی، جمال معصومی، حامد شکران، ساربان، پران ناتهـ، ناشناس و شاید دو سه اسم دیگر.
برخی با آفریدهای تازه و برخی دیگر به بازخوانی آهنگ‌های افغانی، هندی و غربی پرداخته به فعالیت‌های هنری ادامه می‌دادند تا آرام آرام مورد قبول و استقبال مردم به‌خصوص قشر جوان قرار گرفتند.
در این جمع آهنگ‌های احمد ظاهر به مقایسۀ دیگران، شور و حال و نو پردازی بیشتر داشت و هوادارانش در کنسرت‌ها از او چنان استقبال گرم می‌نمودند که شهرت و محبوبیتش روز تا روز در میان اقشار جامعه بیشتر می‌گردید.
در سال ۱۹۶۷میلادی دکتر ظاهر به حیث سفیر افغانستان در هندوستان مقرر گردید و احمد ظاهر با خانواده‌اش رهسپار کشور هند گردیدند. در سال ۱۹۶۹ میلادی احمد ظاهر دوباره به کشورش بازگشت نمود و در دارالمعلمین عالی کابل به ادامۀ تحصیلات پرداخت. بعد از ختم تحصیل در موسسۀ نشراتی کابل تایمز ایفای وظیفه می‌نمود و بعد از مدتی از کابل تایمز به ریاست افغان‌فیلم تبدیل گردید.
در اوایل دهۀ هفتاد میلادی احمد ظاهر با استفاده از یک بورس تحصیلی از سوی ریاست تعلیم و تربیه رهسپار هندوستان گردید و برای مدتی کمتر از دو سال در هند به سر برد.
در اواسط دهه هفتاد میلادی دیپارتمنت موسیقی از سوی وزارت اطلاعات و کلتور ایجاد گردید و احمد ظاهر برای مدتی کوتاه مدیر مسوول این دیپارتمنت مقرر گردید، ولی نسبت مصروفیت‌های هنری این وظیفه را ترک کرده به فعالیت‌های هنری خویش مشغول گشت.
ایجاد ستدیوهای شخصی و فعالیت‌های آنها در عرصه تولید موسیقی زمینه را برای رشد و معرفی هنرمندان و اثار آنها مساعد گردانید. نوارها در سراسر افغانستان در مغازه‌ها برای فروش گذاشته می‌شد و مردم با هنرمندان و آهنگ‌های‌شان بیشتر آشنا می‌گردیدند.
ستدیوهای افغان موزیک، موزیک سنتر، آریانا موزیک، فرهاد موزیک و برخی هم در ولایات کشور همه در فضای دوستانه و رقابت سالم در کنار همدیگر فعالیت می‌کردند.
احمد ظاهر از اوایل دهه هفتاد میلادی جایگاهش را به حیث محبوب‌ترین و مشهورترین آوازخوان در بین مردم اختیار کرد و تا دم مرگ به همان جایگاه باقی ماند.
او برای ضبط آهنگ‌هایش بیشترین مبلغ را از صاحبان ستدیوها تقاضا می‌کرد. دست‌اندرکاران ستدیوها نیز با جبین گشاده خواست او را لبیک می‌گفتند، زیرا می‌دانستند که از فروش آهنگ‌هایش سود می‌برند.
احمد ظاهر در آفرینش میلودی‌ها و ساختن آهنگ‌ها صاحب سلیقۀ زیبا، توانایی ذاتی و فطری بود. او هر چه می‌آفرید برخاسته از احساس و عاطفۀ راستین خودش بود. احمد ظاهر یکی از هنرمندان صاحب سبک منحصر به خود بود.
آهنگ‌سازان معروف ما بهترین آثارشان را برای احمد ظاهر پیشکش می‌کردند، ولی در جمع آهنگ‌هایش بیشترین و بهترین‌ها از آفریده‌های خودش می‌باشد…
– گر کنی یک نظاره می‌زیبد: این آهنگ را احمد ظاهر نا خود آگاه بر بنیاد راگ شیوا رنجنی آفریده است. ساختار آهنگ و بافت نوت‌ها روی عواطف موسیقیایی و شیوه کار خودش استوار می‌باشد.
– باز آمدی ای جان من! جان‌ها فدای نام تو/ جان من و صد همچومن قربا ن تو قربان تو: این آهنگ را بر بنیاد راگ کروانی آفریده است که برگرفته از هیچ آهنگ و قطعه دیگر نمی‌باشد.
احمد ظاهر مرد خوش روح و شاد بود. وقتی اشعار را برای ساختن آهنگ‌هایش انتخاب می‌کرد، دنیا و زندهگی را لبریز از شادی می‌دید و تا امروز بیشترین آهنگ‌هایش به شنونده شادی و سرور می‌بخشد.
– ز همراهان جدایی مصلحت نیست/ سفر بی روشنایی مصلحت نیست
– بیایید که گلزار دمیده بیایید که دلدار رسیده…
همخوانی آهنگ با پیام شعر برای شنونده احساس شادمانی می‌بخشد.
خاطرات انسان‌ها همیشه با موسیقی پیوندهای نا گسستنی دارد. به گونۀ مثال، آهنگی را که در ایام کودکی شنیده باشیم، هر گاه بعد از گذشت سالیان دراز دوباره همان آهنگ را بشنویم، همان خاطرات کودکی را به ذهن ما تازه می‌سازد. این هم می‌تواند یکی از دلایل ماندگاری آهنگ‌های احمد ظاهر باشد، زیرا این آهنگ‌ها با خاطرات لبریز از خوشی و دوره‌های آرامی مردم در کشورشان پیوند خورده است.
وقتی آهنگ تازه‌یی را می‌آفرید آن را در مجالس شبانه و در بین نزدیکترین حلقۀ دوستانش چندین بار اجرا می‌کرئ تا دیدگاه شنونده را در بارۀ آهنگ جدیدش دریابد. بعد از نتیجه‌گیری به تنظیم موسیقی و ضبط آهنگ می‌پرداخت .
احمد ظاهر با مردمش رفتار نیکو و مهربانانه داشت؛ او از هیچ‌کسی هراس نداشت و به همین دلیل برخی‌ها با او درگیر می‌شدند. نه با دولتیها کاری داشت و نه با زورمندان و هیچ‌گونه سفارش تحمیلی را نمی‌پذیرفت و یکی از دلایل مرگش نیز همین بود. او با هنرش صادقانه بر خورد می‌کرد. او هیچ‌گاه به‌نام فرزند صدر اعظم یا اشراف زاده خودنمایی نمی‌کرد بلکه از نام و شهرتی که از راه موسیقی به دست آورده بود، فخر می‌کرد. او یک چهره و یک شخصیت ثابت داشت و هیچ وقت خودش را بالاتر از دیگران جلوه نمی‌داد. گرچه رازهای موفقیت خود را در کنار هم‌قطارانش به خوبی می‌دانست.
دوستان نزدیک احمد ظاهر مردمان عادی جامعه بودند، ولی از یاران قدیمی و همیشه‌گی او اینها بوده‌اند:
حیدر کاکو دوست و هم‌دورۀ مکتبش، صمد پسر کاکایش، عبدالله حمیدی معروف به عبدالله بهارستان، صفی‌الله ثبات، محبوب‌الله پادشاه، محمد آصف برادرش، اسرائیل رؤیا نقاش و میناتوریست، صادق افضل‌یار، ستار جفایی، صمد دار دار و احمد شاه علم…
هندو باوران کشور نیز از هوداران احمد ظاهر بودند و گاه‌گاهی احمد ظاهر در جشن‌ها و مراسم آنها اشتراک می‌کرد.
کنسرت‌های احمد ظاهر همیشه با بیرو بار هواداران و شنوندهگانش همراه بود، برنامه‌های زیادی کنسرتی را اجرا نمود، ولی خاطره دو کنسرت او برای علاقه‌مندانش فراموش ناشدنی می‌باشد یکی از این کنسرت‌ها در تالار کابل ننداری برگزار گردید که هواداران و مشتاقان احمد ظاهر دور هم جمع شده بودند و شمار زیادی از دوشیزهگان از خوشی بیهوش گردیدند. کنسرت دومی را در زندان دهمزنگ کابل اجرا کرد که برای مدت بیشتر از چهار ساعت برای زندانی‌ها افتخاری آواز خواند.
نوازندهگان و هنرمندانی که که با احمد ظاهر همکار بودند:
عمر سلطان: گیتار نواز در ثبت نخستین آهنگ‌هایش
اکبرنایاب: پیانو نواز در ثبت نخستین آهنگ‌هایش
فرید زلاند: بانگو درم نواز در ثبت نخستین آهنگ‌هایش
استاد ننگیالی: ترمپت نواز
استاد اسماعیل اعظمی: سکسفون نواز
نبیل مسکینیار: پرکاشن(ضرب) نواز
خلیل راغب: ضرب نواز
شاه ولی ولی ترانه‌ساز(آهنگ‌ساز و ترانه‌سرا)
فضل احمد نینواز(آهنگ‌ساز و ترانه‌سرا)
گروه ستاره‌ها: در آلبوم احمد ظاهر با ستاره‌ها
استاد نسیم: طبله نواز
مسحور جمال: نوازندۀ آرگن و فلوت
عبدالله اعتمادی: ضرب نواز
محمد ظاهر: رباب نواز
استاد سراج‌الدین: ستار نواز
فرید بختیاری: گیتار نواز
عمر شکیب: اکوردیون نواز
استاد ناله: فلوت نواز
استاد مجید تنبور نواز
استاد گل علم دهل نواز
چترام سانهی: ضرب نواز
تیموشاه سدوزی: ضرب
وحید قاسمی: گیتار نواز
ولی اشپاری، مسوول ضبط موسیقی در سدتدیوی آریانا موزیک
بریالی حمیدی، مالک ستدیوی موزیک سنتر
یحیی آصفی، مالک ستدیوی افغان موزیک
ظاهر نجوا، مسوول ضبط موسیقی در ستدیوی ۴۸ رادیو کابل
و دیگران
آهنگ‌های قدیمی احمد ظاهر نیز در ستدیوی ۴۸ رادیو کابل توسط علی احمد، سید غریب، ظاهر نجوا و اقبال تخنیکر ضبط گردیده است.
آخرین آهنگش را با مطلع «باده‌ها خالیست» در سال ۱۹۷۸م با گروه آماتوران رادیو در ستدیوی ۴۸ ضبط کرد .
احمد ظاهر یک پسر به اسم رشاد ظاهر و یک دختر به اسم شبنم دارد که هر دو در ایالات متحده امریکا زندهگی می‌کنند و رشاد ظاهر راه پدرش را در موسیقی دنبال می‌کند .
می‌گویند احمد ظاهر بنا به دستور چند تن از قدرت‌مندان دولتی در زمان حکومت حفیظ‌الله امین در راه سالنگ با ضرب گلوله به قتل رسید.
روحش شاد و یادش گرامی باد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.