احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:اِرین بِیکِر/ برگردان: عرفان ثابتی - ۲۵ جوزا ۱۳۹۸
بخش نخست/
پیش از آن که ربایندهگان لیبیاییِ ساندِی یاباروت بر صورت او داغ زنند، او دو بار فرار کرده و سه بار فروخته شده بود. زخم سوختهیی که بخش عمدۀ سمت چپ صورتش را میپوشاند شبیه به عدد سهیی است که سردستی نوشته شده باشد. زندانبان او با چاقویی حرارتدیده در آتش صورتش را برید و بر آن داغ نهاد.
یاباروت در فبروری ۲۰۱۶ نیجریه را ترک کرد تا به شمال آفریقا برود و به کمک قاچاقچیها به اروپا برسد. او از دوستانش در فیسبوک شنیده بود که در اروپا کار فراوان است. او بیش از ۲۵۰۰ مایل را طی کرد، از کورهراههای بیابانیِ نیجر و از نواحی بیقانون قبیلهنشین جنوب لیبی گذشت تا به کرانۀ جنوبیِ دریای مدیترانه رسید. اما هیچ وقت از این دریا عبور نکرد. در عوض، به محض این که به لیبی رسید، به اسارت درآمد و به مردان مسلحی فروخته شد که گروهی از مهاجران آفریقایی را به اسارت گرفته بودند و با استثمارشان آنها را به بیگاری وامیداشتند یا برای آزادیشان باجخواهی میکردند.
او میگوید داغی که بر صورتش نهادهاند هم نوعی مجازات است و هم نشانۀ تعیین هویت. این گروه در سال ۲۰۱۷ چند ماه در انبار متعفنی در بنی ولید در لیبی اسیر بودند. بر صورتهای چهارده نفر دیگری هم که در پی فرار برآمدند، به شکلهای گوناگون داغ نهادند. یاباروت، که بیسواد است، نمیدانست که آیا این نشانهها عدد اند یا حرف یا صرفاً خطخطیهای دیوانههایی که اسرای سیاهپوست را حیواناتی میدانستند که به درد خرید و فروش میخورند. یاباروت ۳۲ ساله، که اهل بنین سیتی در نیجریه است، به نشریهی تایم میگوید، «انگار ما آدم نبودیم.»
یاباروت یکی از حدود ۶۵۰ هزار زن و مردی است که در پنجسال گذشته به امید زندهگی بهتر در اروپا از صحرای بزرگ آفریقا گذشتهاند. بعضی از آنها از جنگ و آزار و اذیت میگریزند. بعضی دیگر، مثل یاباروت، روستاهایی را ترک میکنند که به علت اختلال اقتصادی و بارش نامنظم، شغل یا حتا غذای کافی در آنها پیدا نمیشود. آنها برای انجام این سفر عجیب و غریب دست به دامن قاچاقچیانی میشوند که علاوه بر اسلحه، مواد مخدر و دیگر کالاهای قاچاق، آدمها را هم از این سو به آن سوی صحرای بزرگ آفریقا میبرند و پول در میآورند.
اما در طول راه هزاران نفر مثل یاباروت میبینند که قاچاقچیان با آنها نه تنها مثل بار بلکه مثل مایملکِ خود رفتار میکنند. بنا به گزارشهای «سازمان بینالمللی مهاجرت» و «ادارۀ مبارزه با مواد مخدر و جنایت سازمان ملل»، این مهاجران در چرخۀ اخاذی، زندان، بیگاری و تنفروشی گیر میافتند. کارلوتا سامی، سخنگوی منطقهیی «کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندهگان» در جنوب اروپا، میگوید: «قاچاقچیان علاوه بر رفتار غیرانسانی با پناهندهگان به خرید و فروش آنها میپردازند.» در واقع، آنها برده هستند: انسانهایی که به اموالی با ارزش مشخص تقلیل یافتهاند، بسته به این که اخاذی یا به بیگاری و تنفروشی واداشتن آنها-بهویژه در مورد زنان- چه مبلغی عاید صاحبانشان کند.
ممکن است فکر کنیم که بردهداری به تاریخ پیوسته است. اما به گزارش «سازمان بینالمللی کار»، اکنون تعداد بردهگان سه برابر تعداد کسانی است که در دوران ۳۵۰ سالۀ بردهداری در اروپا و آمریکا اسیر و فروخته شدند. سازمان بینالمللی کار میگوید در «بردهداری جدید» ۲۵ میلیون نفر به علت قرض و بدهی و ۱۵ میلیون نفر در ازدواجهای اجباری گیر افتادهاند. بردهداری کسبوکاری غیرقانونی است اما پس از قاچاق مواد مخدر و اسلحه سودآورترین تجارت دنیا است و هر سال ۱۵۰ میلیارد دالر نصیب شبکههای تبهکار میکند. سیدارت کارا، اقتصاددان در «مرکز کار برای سیاست حقوق بشر»، میگوید: «اکنون بردهداری مدرن بسیار بیشتر از هر زمان دیگری در تاریخ بشر سودآور است.»
بردهداری در مسیر نیجریه، پرجمعیتترین کشور آفریقایی، به سواحل مدیترانه در شمال بسیار پُرسود است. در حالی که جنگ، تغییرات اقلیمی و عدم فرصت، شمار فزایندهیی از مردم را به عبور از مرزها وا میدارد، سیاستهای سختگیرانۀ اتحادیۀ اروپا برای جلوگیری از مهاجرت، مهاجران را به طرف بردهداران مدرن سوق میدهد. بردهداری در لیبی از هر جای دیگری مشهودتر است و سازمانهای امدادرسانی و روزنامهنگاران حراج بردهگان را به طور مستند ثبت کردهاند. اما اکنون بردهداری در حال سرایت کردن به جنوب اروپا نیز هست-بهویژه ایتالیا، جایی که مهاجران آسیبپذیر را به بیگاری در مزارع و چیدن گوجه فرنگی، زیتون، مرکبات و تنفروشی وامیدارند.
ابوبکر سوماهورو، یکی از اعضای اتحادیههای کارگری که ۱۷ سال پیش به امید زندهگی بهتر از ساحل عاج به ایتالیا آمد، میگوید: «دیگر لازم نیست که بردهدارها برای به دام انداختن طعمه به آفریقا بروند. طناب درماندهگی جایگزین غل و زنجیر آهنین شده است. حالا آفریقاییها با پای خودشان به اروپا میآیند و برده میشوند.»
وقتی یاباروت به مرز جنوبیِ لیبی رسید، یک رانندۀ تاکسیِ ظاهراً صمیمی به او پیشنهاد کرد که وی را رایگان به پایتخت، ترابلس، ببرد. اما او را به قیمت ۲۰۰ دالر به یک «لیبیایی سفیدپوست» یا عرب فروختند. او مجبور شد که برای بازپرداخت «بدهی»اش بنّایی کند. هر بار که او را باز/فروختند، این ماجرا تکرار شد. او از اتاق تاریک هتلی متروکه در بنین سیتی، که دولت نیجریه از آن برای اسکان قربانیان نجاتیافته از قاچاق انسان در لیبی استفاده میکند، با تایم حرف میزند: «اگر از کار کردن خودداری کنید، ]بردهدارها[ شما را میزنند. اگر فرار کنید و گیر بیفتید…». صدایش محو میشود. زخم روی صورتش به اندازۀ کافی گویا است.
در سال ۲۰۱۶، همان سالی که یاباروت نیجریه را ترک کرد، تعداد مهاجرانی که از لیبی به ایتالیا رسیدند با افزایشی چشمگیر به ۱۶۳ هزار نفر رسید. این امر واکنش سیاسیِ منفیِ اتحادیهی اروپا را در پی داشت و این اتحادیه عزم خود را جزم کرد تا به هر قیمتی از ورود مهاجران جلوگیری کند. در فبروری ۲۰۱۷، این اتحادیه تعلیم و تجهیز گارد ساحلیِ لیبی را شروع کرد تا قایقهای قاچاقچیان را متوقف و مهاجران را بازداشت کنند.
دو سال بعد، تعداد مهاجرانی که به ایتالیا میرسند ۸۹ درصد کاهش یافته است. اما این سیاست آن سوی مدیترانه را در تنگنا قرار داده و بحران انسانیِ پایداری ایجاد کرده است. «سازمان بینالمللی مهاجرت» تخمین میزند که اکنون نزدیک به نیم میلیون مهاجر اهل جنوب صحرای بزرگ آفریقا در لیبی گیر افتادهاند و در معرض استثمار گروههای مسلح و مسوولان فاسد قرار دارند. جولی اوکاه-دونلی، مدیر کل «موسسۀ ملی مبارزه با قاچاق انسان» در نیجریه، پارسال بعد از این که شنید نیجریهییها در «شرایط بردهوار» به سر میبرند برای کشف حقیقت به لیبی رفت. او به تایم میگوید آنچه دید، تهوعآور بود. «در بعضی از اردوگاهها تعداد زیادی از مردها را برای بیگاری به مزارع و کارخانهها برده بودند. در آن اردوگاهها مثل برده با آنها رفتار میکنند.»
در نوامبر ۲۰۱۷ وقتی سی.ان.ان تصاویری از خرید و فروش مهاجران آفریقایی در یکی از اردوگاههای لیبی را پخش کرد، خشم جهانیان برانگیخته شد. شورای امنیت سازمان ملل «سوءاستفادههای شنیع» را محکوم کرد، اتحادیۀ اروپا خواستار «اقدام فوری» شد و امانوئل مکرون، رییسجمهور فرانسه، خواهان عملیات نظامی برای نجات این افراد شد.
اما کمی بیش از یک سال بعد، چندان کاری برای جلوگیری از این سوءاستفادهها انجام نشده است. کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا سرگرم تأکید مجدد بر متوقف کردن مهاجران آفریقایی در خطوط ساحلی لیبی هستند. هبه مرایف، مدیر بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در سازمان عفو بینالملل، میگوید: «پناهندهگان و مهاجران در لیبی همچنان در شرایط ناگواری به سر میبرند. سیاستهای بیرحمانۀ کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا برای جلوگیری از ورود مردم به این قاره، همراه با حمایت ناچیز آنها از کمک به تأمین امنیت پناهندهگان، سبب شده که هزاران زن و مرد و کودک در لیبی گیر بیفتند و در معرض سوءاستفادههای هولناک قرار گیرند بیآن که راه فراری داشته باشند.»
در اوت ۲۰۱۷ وقتی جوی، یک دانشجوی ۲۳ سالۀ کامرونی، به شهر ساحلیِ صبراته در لیبی رسید، فکر میکرد که بهزودی به فرانسه خواهد رسید و رؤیای مدل شدن در دنیای مُد را تعقیب خواهد کرد. اما گروهی از شبهنظامیان وابسته به دولت، که بر اثر حمایت اروپا از مبارزه با قاچاق مهاجران دل و جرأت پیدا کرده بودند، به محل اقامت او حمله کردند. جوی به دست یکی از گروههای رقیب افتاد و چند ماه با تعداد زیادی از دیگر زنان در اتاقی حبس شد. ربایندهگان توقع داشتند که این زنان تنفروشی کنند و بعضی از آنان را به فاحشهخانهها فروختند. در بیشتر اوقات با جوی کاری نداشتند چون حامله بود، اما اوضاع «غیرانسانی» بود.
جوی، که فرانسویاش مثل یک زن تحصیلکرده بیعیب و نقص است، میگوید دستور اتحادیۀ اروپا مبنی بر جلوگیری از ورود مهاجران نه تنها سبب جسارت لیبیاییهای فاسد شده بلکه تعصب عمیق آنها علیه آفریقاییهای سیاهپوست را هم تشدید کرده است. او اکنون در یک سرپناه مخصوص زنان قربانیِ قاچاق در لاگوس، پایتخت نیجریه، به سر میبرد و نوزادش را در آغوش گرفته است. جوی به تایم میگوید، «اتحادیۀ اروپا در اصل دارد به این شبهنظامیان برای سوءاستفاده از ما، برای تجاوز به ما، برای کشتن ما و برای فروختن ما پاداش میدهد.»
مهاجرانی که از مدیترانه میگذرند هم از چرخهی استثمار در امان نیستند. در اوت پارسال در بزرگراهی در پولیا، در جنوب ایتالیا، وانتی پر از مهاجران آفریقایی به یک کامیون حمل بادنجان رومی کوبید و چپ کرد. در این تصادف دوازده کارگر مهاجر، که از کار شاق روزانۀ برداشت محصول بر میگشتند، جان باختند. این دومین تصادف مشابهی بود که در دو روز متوالی رخ داد. در مجموع، در آن دو روزِ پایان هفته ۱۶ غنایی، گینهیی، گامبیایی، نیجریهیی، مالیایی، مراکشی و سنگالی از دنیا رفتند.
آنها در دام «کاپورالاتو» اسیر شده بودند-نوعی نظام قدیمیِ بیگاری که به کشاورزان اجازه میدهد تا در ازای پرداخت مبلغ مشخصی به واسطهها کارگران را به کار بگیرند، بیآنکه مالیات بر حقوق بپردازند، ملزومات ایمنیِ محیط کار را رعایت کنند یا حداقل دستمزد قانونی را بپردازند. این نظام گسترده غیرقانونی است و از جرایم سازمانیافته به شمار میرود. بر اساس یکی از گزارشهای سال ۲۰۱۸ اتحادیههای کارگری ایتالیا، حدود ۱۳۲ هزار کارگر از بدترین جنبههای استثماریِ کاپورالاتو ((caporalato از جمله عدم دریافت دستمزد و تحمل خشونت جسمانی، رنج میبرند. اکثر آنها را مهاجران اروپای شرقی و جنوب صحرای بزرگ آفریقا تشکیل میدهند.
به قول ایوان سانیت، یک کامرونی ۳۳ ساله و از فعالان مبارزه با بردهداری که از سال ۲۰۱۰ در ایتالیا به سر میبرد، «کاپورالاتو از مدتها پیش وجود داشته اما این نظام به علت آسیبپذیریِ مهاجران از آنها سوءاستفاده میکند. آنها اجازهی اقامت ندارند، از حقوقشان آگاه نیستند و چارهای جز پول درآوردن ندارند.»
سانیت با این وضعیت به خوبی آشنا است چون وقتی در یکی از آزمونهای دانشگاهی مردود و کمکهزینۀ تحصیلیاش قطع شد، در دام کاپورالاتو افتاد. دوستی به او گفت که میتواند از طریق برداشت گوجه فرنگیِ تابستانی در پولیا پول درآورد اما وقتی به آنجا رسید اسیر نظامی شد که برای حداکثر کار حداقل دستمزد را میپرداخت.
کاپو، یا همان رییس، به سانیت گفت با پر کردن جعبهها از بادنجان رومی میتواند روزی ۳۳ دالر درآورد. اما نگفت که هزینهی حمل و نقل به مزرعه و هزینۀ آب و غذا را از دستمزدش کم خواهد کرد. سانیت میگوید، «در نهایت، روزی چهار و نیم دالر درمیآوردم. این کار نبود. بردگی بود. اما اکثر آدمها چارهیی نداشتند.»
Comments are closed.