سلام درود خدمت تمام حضار گرامی!
تجربۀ بشری نشان می‌دهد که بزرگترین تهدید برای حکومت‌های مردم‌سالار و دموکراسی حتا بیشر از گروه‌های مخالف مسلح، حضور حاکمان مستبد و غیرمشروع است.
با آنکه این حکومت‌ها نزد مردم اعتماد و اعتباری ندارند و به اساس مصلحت‌های مقطعی به میان آمده‌اند؛ بنابراین تمام ارزش‌ها از قانون گرفته تا شریعت را پامال می‌کنند.
چنین حاکمیت‌هایی هیچ‌گاه به اساس خواست مردم ایجاد نشده‌اند و دوام نمی‌آورند. چنین حکومت‌ها از ارزش‌های مانند آزادی بیان، مشارکت زنان و نسل جوان و همچنان هویت‌ ملی استفاده ابزاری می‌کنند؛ بنابراین هیچ‌گاه طبق میل مردم رفتار نمی‌کنند که متأسفانه یکی از این نوع حاکمیت‌ها، از آغاز تا به اکنون، حکومت وحدت ملی است، شما به یاد دارید که این حکومت چگونه تشکیل و بالای مردم حاکم شد و با زدوبندهای درونی، روند دموکراسی را زیر سوال قرار داد. این حکومت مشکلات زیاد حقوقی و قانونی را مرتکب شده است.
اول، قانون‌شکنی و دور زدن قانون، همۀ شما شاهد هستید که چندی پیش اتحادیۀ حقوق‌دانان افغانستان، به گونۀ اعتراض تابوت قانون حمل کردند، چون بیشتر «ماده‌های قانون اساسی توسط رییس‌جمهور و تیم حاکم نقض» شده است.
در نهادهای دولتی، برای زنان مصونیت وجود ندارد، شما گواه هستید که فساد جنسی در ارگ تمام دنیا را متعجب ساخته است. اما کسانی که در این فساد دست دارند به جای معرفی شدن به نهادهای عدلی و قضایی، به کرسی خود لم داده‌اند، در حالی که زنان باعزت افغانستان با مبارزات نفس‌گیر چندین ساله، این سمت را به دست آورده‌اند، اما اکنون در عقب‌گرد قرار گرفته‌اند و حکومت با سر دادن شعارهای میان تهی بسنده کرده و هیچ‌ گام عملی را در این عرصه نبرداشته است.

سیاست تفرقه، میان اقوام افغانستان
استفادۀ ابزاری از جوانان و سرکوب کردن دیگران در دستگاه حکومت کنونی به یک فرهنگ تبدیل شده است، در حالی تعریف جوان؛ داشتن موهای سیاه و چهرۀ قشنگ نیست، تعریف جوان داشتن فکر و اندیشۀ جوان است. اما عدالت در میان گزینش جوانان وجود ندارد.
متأسفانه حکومت وحدت ملی با استفادۀ ابزاری از جوانان تلاش کرده است که صبعۀ قومی، سمتی، زبانی را در میان جوانان که با اندیشه‌های این قشر مخالف برجسته سازد. در حالی که در جامعۀ کنونی افزایش تبعیض قومی نگرانی جدی را ایجاد کرده است. تفوق‌طلبی قومی سازمان یافته از طرف برخی حلقات، این کشور را سال‌ها به عقب می‌برد و دست‌آوردهای اخیر در این عقب‌گرد از بین می‌روند.

آقای اشرف غنی!
من به عنوان نزدیکترین همکار شما و عضو کابینۀ پیشین حکومت و مهمتر از آن در انتخابات دور پیش با این دید که شما هم مانند من یک انسان اکادمیک هستید و با درد این ملت آشنایی دارید با تمام تلاش از شما حمایت کردم، اما برگۀ امتحان امروزۀ شما نزد مردم به تمام معنا ناکام است، شاید شما از معدود سیاست‌مدارانی هستید که بدون هیچ شبکۀ خاص بر خلاف آنچه که می‌گفتید و خط مش قرار داده بود، عمل گردید.

دکتر صاحب اشرف غنی!
کار شما پس از یک دورۀ متشنج و ناکارا به اساس یک مصلحت سیاسی، نه مشروعیت مردمی درج تاریخ می‌شود. تداوم این نوع حکومت، پس از تکمیل موعود قانونی آن، تکلیف جدی برای جامعۀ مردم‌سالاری است.
جناب اشرف غنی، همان طور که گفتم، من به عنوان وزیر پیشین شما که حاضر هستم از هر لحظۀ کارم برای مردم و ملت پاسخ ارایه کنم. به‌خاطر دارم که بعد از اصلاح نظام کانکور و ایجاد سیستم بایومتریک در زمان مسوولیت من در وزارت تحصیلات عالی، رسانه‌های کشور از اعم مطبوعات و رسانۀ ‌شنیداری و دیداری، کانکور را یگانه دست آورد حکومت دانستند. اما افتضاح مدیریت شما در انتخابات پارلمانی، روی هر افتضاحی را در انتخابات‌های جهان سفید کرد. گذشته از همۀ این‌ها، من به عنوان شهروند مسوول و فرزند این کشور، چند وعدۀ شما را به عنوان مشت نمونۀ خروار یاد آور می‌شوم، برگۀ شما نزد ما همچنان سفید و بدون دست آورد است.

سیاست احساسی و مقطعی
شما سیاست احساسی و مقطعی را به جای سیاست استراتژیک و واقعی انجام می‌دهید. زندانی ساختن خود در حلقۀ فاسدان و چاپلوسان که برخلاف تعهدتان به ملت است. شما خود در گزینش متملقان و چاپلوسان مسوول هستید که مداحان دربارتان شده‌اند و شما را از متن جامعه و حکومت‌داری دور نگه‌داشته اند. دوم، پدید آوردن دولت از افراد فاقد توان و پاسخ‌گو برای مردم، برجسته‌ کردن شکاف‌های قومی، تقلیل هویت‌های ملی و زدوبندهای سیاسی که خود تهدید جدی برای نظام و مردم است.
سوم، حکومت شما تن چند از مردمانی که از متن جامعه نیامده‌اند و با درد مردم آشنا نیستند تشکیل شده است. حکومت شما از فقدان مراجعه با مردم و بزرگان سیاسی رنج می‌برد. شما با آنچه در منشور انتخاباتی‌تان نوشتید و با آنچه در حکومت تان عمل می‌کنید تفاوت بسیار دارید. شما هر قدر از حق و عدالت شعار دهید، دردی را دوا نمی‌کند و تنها راه پایان به این هرج و مرج سیاسی، پایان دادن به حکومت غیرقانونی و غیرمشروع شماست و در نهایت برگزاری انتخابات سراسری، شفاف و عادلانه است. انتخاباتی که در آن فردی بتواند از طرف مردم، برای مردم و در خدمت مردم روی کار آید.

جناب اشرف غنی!
تاریخ و مردم شما را قضاوت خواهند کرد، اجازه بدهید که به عنوان یک استاد دانشمند، آخرین خاطرۀ ملت از شما زمینه‌سازی برای یک حکومت فراگیر و مردمی در نتیجۀ انتخابات باشد؛ نه سیاست‌مدار احساساتی و تشنۀ قدرت که به‌خاطر خواهشات تن چند، یک ملت به ورطۀ سقوط سوق دهد.