احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۳۱ سرطان ۱۳۹۸
بخش پنجم و پایانی/
اگر فردی به درخواستِ شما برای بارِ هزارم در یک روز جواب منفی بدهد، چه حسی نسبت به آن فرد پیدا میکنید؟ آیا اگر او درخواستی از شما بکند، با وی همکاری میکنید؟ نه. من هم همینطور!
اگر فرزند شما چیزی را خواست که شما با آن موافق نیستید (به دلایل غیراختیاری)، بهجای گفتن بیمقدمۀ «نه»، بگردید و «بله» را پیدا کنید و انتخابهایی را ارایه دهید که برای هردوی شما قابلقبول است. این نشان میدهد که شما به آنها گوش میدهید و در تلاشید که به آنها کمک کنید. برای مثال، اگر فرزند شما یک اسباببازی میخواهد که شما توان مالیِ خرید آن را ندارید، بهجای بیمقدمه «نه» گفتن، میتوانید بگویید: «حتماً! بیا اسمش را در لیستِ آرزوها بگذاریم و ببینیم چطور میتوانیم آن را بخریم. آیا چیزی برای فروختن یا معاوضه داری؟ آیا چیز دستدومی داری؟ بیا فکر کنیم ببینیم چطور میتوانیم برای خرید آن پول جمع کنیم.»
نمونۀ دیگر این است که فرزند شما میخواهد روی دیوار نقاشی بکشد. گزینۀ عملیِ دیگر این است که برایش توضیح دهید این کار ممکن است باعث آسیب زدن به خانه شود و شما خانه را خوب و زیبا میخواهید. دلایلِ آنها برای نقاشی کردن روی دیوار را جستوجو کنید و سپس گزینۀ قابلقبولِ دیگری پیشنهاد بدهید. ممکن است دریابید که با نوشتن با گچ در حیاط خوشحال میشوند و یا نقاشی روی دیوار گاراژ برای آنها رضایتبخش است.
به آنها نشان دهید که همیشه طرفدارِ آنها و به دنبالِ راهی برای کمک به آنها هستید. این کار اعتماد آنها به شما را قدرتمندتر میکند و شما را تبدیل به شریک میکند نه رقیب.
۱۲. «نه» جواب قابلقبولی است
بسیاری از والدین به من میگویند که «بله، اما گاهی اوقات من واقعاً مجبورم بگویم نه و وقتی این کار را میکنم، نیاز دارم که به حرفِ من گوش کند». این ممکن است یک «نه!» یا «بس کن!» به یک مسالۀ جدی مانند کتک زدنِ خواهر و برادر، قسم خوردن، جیغ زدن در اماکن عمومی یا انجام کارِ خیلی خطرناکی باشد. برخی اوقات میتوان از این موقعیتها با تیزبینی و آگاه بودن اجتناب کرد اما نه همیشه.
وقتی این اتفاق میافتد، بیشتر بستهگی به عکسالعمل فرزندمان در مقابل یک «نه» یا «بس کن»ِ محکم دارد. اگر این موارد کم و با فاصلۀ طولانی است، ما خودمان زمانی که فرزندمان به ما «نه» میگوید، حرفِ او را قبول میکنیم، جای نگرانی نیست. تربیت سنتی به ما میگوید که «نه» گفتنِ کودک به والدین یا هر بزرگتری، بیادبی و غیرمحترمانه است. اما آیا اینکه بزرگترها این «نه» را نمیپذیرند، تنها به خاطر اینکه توسط یک کودک گفته میشود، غیرمحترمانهتر نیست؟ هرچه ما بیشتر «نه» را بهعنوان جوابی قابلقبول بپذیریم، احتمال اینکه فرزندمان به «نه» گفتن ما «بله» بگوید و واکنشی ذاتی و ورای ترس، وظیفه و همدلی نشان دهد، بیشتر است.
۱۳. دارای اطلاعاتِ آموزنده باشید
اگر شما تمامی گامهای بالا را در مورد فرزندتان دنبال کنید، درمییابید که دادن اطلاعات، بازخورد و توصیه ـ بهجای دستور و تقاضا – در گوش دادن آنها به حرفِ شما مؤثرتر است. اما انتظار نداشته باشید که همیشه با درخواست شما همکاری کنند. همانطور که ممکن است شما این کار را انجام دهید، آنها نیز ممکن است به شما «نه» بگویند ولی جایگزین قابلقبولی پیشنهاد بدهند.
این راه و روشها، فرزند مطیعی تربیت نمیکند و شما هم نباید بخواهید که اینطور باشد. اما این فنها فرزندی منطقی، بافکر و مستقل به بار میآورد که ارتباطی قوی با والدینش دارد؛ چیزی که ما باید برایش بهشدت بکوشیم.
منبع:
www.rokna.net
Comments are closed.