احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:وحید مژده - ۰۶ اسد ۱۳۹۸
پس از هفت دور مذاکرات میان طالبان و زلمی خلیلزاد نمایندۀ وزارت خارجۀ امریکا برای صلح افغانستان و مذاکرات بینالافغانی در قطر، زلمی خلیلزاد عازم چین شد تا در نشست سه جانبه میان روسیه، چین و امریکا شرکت نماید. این کار خلاف روال معمول بود که خلیلزاد بعد از هر نشست با طالبان به کابل میآمد و مقامات دولت افغانستان را در جریان پیشرفت مذاکرات قرار میداد.
بعد از نشست سه جانبه میان روسیه، امریکا و چین در ماسکو، قرار بود بیجنگ میزبان نشست بعدی باشد، اما چین خواهان شرکت پاکستان در این نشست بود. از آنجا که روسیه هم میخواست در صورت قبول پاکستان به عنوان عضو این نشست، ایران هم باید مجال شرکت در آن را بیابد، نوعی اختلاف به میان آمد و در نتیجه، چین که باید میزبان دور سوم میبود، این نشست را به تعویق انداخت.
کشمکشهای میان امریکا و ایران در خلیج فارس موجب شد تا فدراسیون روسیه از بیم خرابی روابطش با کشورهای عرب خلیج فارس، از تاکید خود برای شرکت ایران در نشست سهجانبه دست بردارد و در نتیجه نشست سهجانبه در بیجنگ با شرکت پاکستان دایر شد. با این تفاوت که به نمایندۀ روسیه گفته شد این نشست ۳+۱ خواهد بود و نمایندۀ پاکستان در تمام نشستها شرکت نخواهد داشت. اما به هرحال، شرکت حتا نمادین پاکستان در نشست میان سه قدرت بزرگ در مورد افغانستان، موفقیتی برای اسلامآباد بود که حکومت افغانستان هیچ عکسالعملی به آن نشان نداد و دستگاه دیپلوماسی ما حتا این صدا را بلند نکرد که چرا در غیاب افغانستان، از پاکستان در چنین نشست مهمی در مورد افغانستان دعوت میشود و در مورد آیندۀ افغانستان با این کشور مشورت صورت میگیرد.
دیپلوماسی پاکستان اینست تا در مسایل صلح افغانستان نقش داشته باشد و با نشان دادن توان خود در حل معضل جنگ افغانستان، از امریکا امتیاز بگیرد. تلاشهای مکرر عمران خان از آغاز به قدرت رسیدن به عنوان صدراعظم پاکستان این بوده تا اهمیت نقش پاکستان در این مسأله را برجسته سازد و با این بهانه، مجال دیدار مستقیم با دونالد ترامپ را بدست آورد.
در کنار استفاده از گزینۀ دوستی با چین که برای این کشور فرصت شامل شدن در مذاکرات سهجانبه میان قدرتهای بزرگ را فراهم آورد، عمران خان تلاش داشت تا دیدار رسمی با ترامپ داشته باشد، اما وزارت خارجۀ امریکا به این خواست پاکستان جواب مثبت نمیداد.
عمران خان از راه دیگری وارد بازی دیپلوماتیک شد تا با ترامپ دیدار نماید. او از شهزاده محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی تقاضا کرد تا در این رابطه پاکستان را یاری دهد. به نوشتۀ مطبوعات پاکستان، شهزاده محمد دوستی شخصی با جرارد کوشنر داماد دونالد ترامپ دارد. در اینجاست که میبینیم دلیل اینکه شخص عمران خان در سفر شهزاده محمد به پاکستان شخصاً پشت فرمان موتر حامل شهزاه محمد نشست و وظیفۀ رانندهگی موتر وی را به عهده گرفت، چه بود؟! او توانسته بود در دل شهزاده جایی برای خود اختصاص دهد که چند ماه بعد در تدارک دیدار وی با ترامپ موثر افتاد.
جرارد کوشنر که در عین حال مشاور دونالد ترامپ نیز میباشد، به تقاضای شهزاده محمد جواب مثبت داد و زمینۀ دیدار میان عمران خان و ترامپ را در قصر سفید مساعد ساخت در حالی که وزارت خارجۀ امریکا رسماً در جریان این دیدار قرار نداشت.
پاکستانیها که میدانستند مسألۀ پایان جنگ در افغانستان در محراق توجه قصر سفید است، برای جلب توجه ترامپ، موضوع مذاکرات را طوری عنوان نمودند که مهمترین موضوع بحث میان دو طرف در این دیدار، مسألۀ افغانستان است در حالی که موضوع اصلی و مهم برای پاکستان، رفع تحریمها علیه این کشور و ادامۀ کمک امریکاست.
باید اعتراف کرد که پاکستانیها در بازیهای دیپلوماتیک واقعاً استادانه عمل میکنند! جنرال قمر جاوید باجوه رییس ستاد مشترک ارتش پاکستان نیز سفر رسمی خود به امریکا را با سفر عمران خان همزمان ساخت تا به اهمیت این دیدار بیفزاید.
عمران خان در دیدار با ترامپ گفت که قبلاً میخواستم با طالبان ملاقات کنم اما به دلیل مخالفت دولت افغانستان از این کار صرفنظر کردم. «اشارۀ او به جریانات چند ماه قبل بود که پاکستانیها اعضای دفتر سیاسی طالبان در قطر را برای مذاکره به اسلامآباد دعوت نمودند، اما حکومت افغانستان به این دلیل که نام اعضای دفتر در لیست سیاه سازمان ملل متحد قرار دارد، به شورای امنیت سازمان ملل از پاکستان شکایت کرد که در نتیجه این دیدار لغو شد.»
عمران خان گفت اما زمانی که از امریکا برگردم، با طالبان دیدار خواهم داشت و از آنها خواهم خواست تا با دولت افغانستان به مذاکره بنشینند.
به نوشتۀ رسانههای پاکستانی، عمران خان به ترامپ وعده داده است تا دو گروگان امریکایی که نزد طالبان اسیر اند، آزاد گردند. همچنان عمران خان در مورد رابطۀ صلح و انتخابات در افغانستان ظریفانه مطلبی را عنوان کرد که میتواند مخالفت با انتخابات مطابق به خواست حکومت افغانستان باشد؛ او گفت که انتخابات افغانستان باید همهشمول باشد و طالبان نیز باید در آن فرصت شمول داشته باشند.
مشخص است که تا زمانی که برنامۀ صلح میان امریکا و طالبان نهایی نشده است، طالبان حتا حاضر به قبول حکومت موقت نیز نیستند و این خواست عمران خان به این معناست که باید انتخابات افغانستان تا نهایی شدن پروسۀ صلح به تعویق بیفتند.
در کابل و واشنگتن بسیاری به این باور اند که پاکستان میتواند نقش تعیین کننده در صلح افغانستان داشته باشد و پاکستان تاکنون از این باور به خوبی برای رسیدن به اهداف خود استفاده کرده است. اگر چنین باوری در مورد پاکستان در قصر سفید وجود نمیداشت، شخصی چون دونالد ترامپ وقت خود را برای ملاقات با صدراعظم کشوری ضایع نمیکرد که متهم به دسیسه علیه امریکا در افغانستان است.
در شرایطی که اشرف غنی در دوران ریاستجمهوریاش تاکنون موفق نشده حتا برای چند دقیقه با ترامپ در قصر سفید ملاقات رو در رو داشته باشد، اما عمران خان چنین فرصتی را بهدست میآورد، نشان از موفقیت سیاست خارجی پاکستان در مقایسه با افغانستان است.
اما بخش دیگر موفقیت عمران خان در این دیدار به سخنانی مربوط است که ترامپ بر زبان آورد. ترامپ گفت که من میتوانم جنگ افغانستان را در یک هفته به پایان برسانم، اما نمیخواهم ده میلیون نفر را بکشم. میتوانم افغانستان را از نقشۀ گیتی محو کنم، اما این کار را نمیکنم.
این رجزخوانیهای ترامپ، اگر از یک طرف نمایانگر مأیوسی کامل وی از پیروزی در جنگ افغانستان بهشمار میآید، اما از جانب دیگر این سخنان در برابر صدرعظم کشوری بیان شد که متهم اصلی دخالت در جنگ افغانستان است، این سخن ترامپ میتواند برای پاکستان بسیار خوش آیند و یک سند مهم برای رفع اتهام باشد. وقتی ترامپ از کشتن ده میلیون نفر و یا محو افغانستان از صحنۀ گیتی سخن میگوید به این معناست که قیام ضد امریکا در افغانستان منحصر به طالبان نیست که پاکستان به حمایت از آنها متهم است بلکه این قیام سراسری و افغانستانشمول بوده و به قول ترامپ یگانه راه ممکن برای پیروزی در این جنگ، نابودی کامل افغانستان از روی نقشۀ جهان است.
پاکستانیها موفق شدند تا در یک موقعیت حساس یعنی زمان مذاکرات صلح میان امریکا و طالبان، روابط میان افغانستان و امریکا را دچار تنش سازند. محمداشرف غنی بارها گفته بود که موفقیت بزرگ وی در قبال پاکستان اینست که این کشور را دچار انزوای سیاسی ساخته است اما سفر عمران خان به امریکا و دیدار وی با ترامپ و پیامدهای منفی این سفر برای افغانستان خلاف این مسأله را ثابت ساخت.
کاپیتان سابق تیم کرکت پاکستان با این قدم نشان داد که میتواند در میدان دیپلوماسی نیز خوب عمل کند، اما نخبههای سیاسی ما با ادعاهای داشتن دکترا در روابط بینالملل، هنوز نمیدانند که پاکستان با چه راهکارهایی، بازی باخته را برای خود به برد مبدل میسازد. نخبههای سیاسی ما که پروتوکول و تشریفات را معیار پیروزی در دیپلوماسی میدانند، شادمان از این بودند که در میدان هوایی در واشنگتن، از مقامات رسمی وزارت خارجۀ امریکا کسی به پیشواز عمران خان نیامده بود و او را سوار لیموزین نکردند، اما بعد از شنیدن سخنان ترامپ علیه افغانستان، جلوی دوربین رسانهها ظاهر شدند تا تاریخ پنج هزارسالۀ افغانستان را به وی گوشزد نمایند! وای بر ما که هنوز اندر خم یک کوچهایم!
Comments are closed.