احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:عبدالرحیـم رسولی - ۳۰ سنبله ۱۳۹۸
جامعۀ افغانستان سه دور انتخابات ریاستجمهوری را با ناکامی و نارضایتی پشتِ سر گذراند و اکنون در دورِ چهارمِ آن قرار داریم که میسِزد برای پیشگیری از تکرار تجاربِ تلخِ گذشته، اینبار قبل از رای دادن، بر ویژهگیهایِ نامزدان مکث و تأمل کنیـم؛ زیرا یگانهراه برای پیـروزیِ جمعی در انتخابات، شناختِ مردم از نامزدان بر اساسِ پایگاههای اجتماعی و ویژهگیهای شخصیتیشان است؛ شناختی لیاقتمحور و فارغ از تعصب.
احمدولی مسعود پس از سالها فعالیت فکری و فرهنگی در قالب طرح و تدوینِ برنامه و نقشۀ راه، با رایزنی با تمام متحدین، همفکران و همرزمانِ خویش، خود را آمادۀ کارزارِ انتخابات ریاستجمهوری نمود و تعهد اکثریتِ آنان را بهصورتِ فردی و جمعی گرفت. چنین حضوری، خبر از لیاقت و کاردانیِ او میدهد.
از این رهگذر باید گفت که احمدولی مسعود دارای ویژهگیهایِ منحصر به فرد در میان تمامِ چهرههای سیاسیِ حوزۀ جهاد و مقاومت است که آن ویژهگیها را میتوان در سه مورد خلاصه کرد:
برنامهمحوری: احمدولی مسعود قبل از هر عملی، اهلِ اندیشه و تدبیر است. او از سکویِ اندیشه به سیاست ورود میکند و میداند منهای اندیشه، برنامهیی در کار نیست و بدون برنامه نیز پیروزییی در کار نخواهد بود. از همینروست که محور «وفاق ملی» و پیش از آن، «آجندای ملی» را برای گردهماییِ نخبهگان و اندیشهورزانِ سرتاسر کشور شکل داد و از تضارب آرایِ آنان، برنامههای مدون و افغانستانشمول استخراج کرد. او سالها از عمرش را صرفِ پختهکردنِ ایدههای نخبهگان و پیدا کردنِ یک نسخۀ نجات برای افغانستان نمود؛ همان سالهایی که دیگران به دنبالِ چوکی و معاملاتی گشتند که در آن جز منافعِ خودشان، هیچ دغدغۀ ملیِ دیگری راه نداشت.
پایداری بر اصولِ مقاومت و ارزشهای آن: مقاومتِ ملت و مردمِ افغانستان که نمای بزرگی از غرورِ آنان محسوب میشود، دارای اصول و ارزشهایی بود که بهخاطرِ آن هزاران انسانِ این سرزمین به شهادت رسیدند و احمدشاه مسعود سپهسالارِ جهاد و مقاومت و قهرمان ملیِ کشور نیز در مسیرِ همین اصول و ارزشها جان فدا کرد. اصول مقاومت در کلامی ساده، آزادهگی و اهتمام به ساختنِ افغانستانی آزاد و آباد بود. متأسفانه پس از شهادت مسعود بزرگ، کسانی به نمایندهگی از مقاومت این اصولِ طلایی را در مراوده با جامعۀ جهانی به حراج گذاشتند و حوزۀ مقاومت را خلعِ سلاح سیاسی کردند. اما احمدولی مسعود علاوه بر اینکه برادر احمدشاه مسعود بود، یگانه مرد و سیاستمداریست که با درکِ درست از اندیشه و باورهای قهرمان ملی دربارۀ دولتداری و حکومت، به این اصول پایدار ماند و هیچگاه همانندِ دیگران به سمتِ سراب ندوید و اطمینان داشت که کلیـد نجاتِ افغانستان در دستِ خود مردم است، نه امریکا و جامعۀ جهانی.
در حکومتهای گذشته از او درخواست کردند که در رأس وزارتخانهها قرار بگیرد و مأمور حکومت شود، و در انتخاباتهای گذشته از او خواستند که به صفت معاون در تکتها شرکت کند؛ اما او تمامِ این پیشنهادها را رد کرد، به ارزشهای مقاومت وفادار ماند و بر بنیاد آموزههای مسعودِ بزرگ به مبارزۀ فکری و سیاسیِ خویش ادامه داد.
نگاه اخلاقی به سیاست: آنهایی که در این هجده سال به نامِ رهبر یا سیاستمدار بر افغانستان حکم راندند، غایتشان از سیاست دستیابی به قدرت و ثروت بود؛ قدرت و ثروتی در خدمت به آنها و خانوادههایشان، نه مردم و نه آرمانهای بزرگ. به همین خاطر، مردم در نهایت چهرۀ حقیقیِ آنها را در آزمونهای متفاوت مشاهده کردند و از اطرافشان پراکنده شدند.
بله، سیاست در میان سیاستبازانِ ما دارای مفاهیم و تعاریفِ گوناگون میباشد؛ اما به مفهوم اصلی و بنیادیِ آن که عبارت از «وسیلۀ تأمین منافع ملی و جمعی میباشد» کمتر توجه شده است. از آنجا که جامعۀ ما یک جامعۀ اسلامی و مذهبیست، بایستی سیاستِ کشور نیز اسلامی و اخلاقمحور باشد. اما با کمال تأسف این ارزش در عرصۀ سیاسیِ مملکت لحاظ نمیشود. به عنوان نمونه: نقض صریح قانون اساسی در ابعاد وسیع آن (که بر اساس گزارشها تمام مواد قانون اساسی نقض شده است به استثنای مادۀ مربوط به پرچم ملی کشور)؛ نقض تفاهمنامۀ حکومت وحدت ملی؛ برگزاری انتخابات پارلمانی با تقلبِ گسترده (که اعلان نتایج آن بعد از هشت ماه صورت گرفت) و ارایۀ آمار و ارقامِ نادرست از پیشرفت اقتصادی و وضعیت عمومی زندهگی مردم و… که تمام این روایتها و رویدادها بیانگرِ نبود اخلاق در رفتار سیاسی زمامداران کشور است.
اما احمدولی مسعود به سیاست به مثابۀ عرصۀ خدمت و گشایشِ مشکلاتِ تاریخی افغانستان و مردمانش نگاه میکند. از همین رو، در این هجده سال بهجای حضور در حکومتهای فاسد و جمعآوری ثروت نامشروع، در بیرون از حکومت ماند و برای ایدهها و اندیشههایش سخاوتمندانه از بضاعتِ شخصیِ خود هزینه کرد و تا کنون نیز چنین میکند.
انتخابات دور چهارمِ ریاستجمهوری، بسیار مهم و در ضمن با چالشهای جدی مواجه میباشد و مردم افغانستان مخصوصاً حوزه مقاومت که به دنبالِ نمایندۀ راستینِ خود میگردند، باید به شخصیتهایِ پایدار و وفادار توجه نمایند تا مسیرِ گمشدۀ تاریخ پُرافتخارِ خویش را دوباره پیدا کرده و بیش از این، شکست و شرمساری را تحمل نکنند. هستند کسانی که با نقابِ جهاد و مقاومت وارد کارزار انتخابات ریاستجمهوری شدهاند و خود را نمایندۀ این حوزه مینمایانند، اما هیچ بعید نیست که با یک فشار و یا یک تشویق بیرونی، آرای مردم را به معامله بگذارند و بهجای پیروزی، ذلت و زبونی را برای مردمِ ما به ارمغان آورند.
سوگمندانه، نبودِ اخلاق و تعهد و برنامه در رفتار سیاسیِ رهبران جامعه، سرزمینِ ما را بی روح کرده و تمام روزنههای اُمید را به روی مردم ما بسته است. اما برای اینکه سیاست در جامعۀ ما ماهیتِ اصیلِ خود را پیـدا کند و اصولِ آن آنگونه که ایجاب میکند به منصۀ اجرا گذاشته شود، چارهیی نیست جز اینکه سیاستمدارانِ بابرنامه، اخلاقمحور و مقاومتگر شناسایی شوند و مورد تأیید و حمایتِ ملت قرار بگیرند. احمدولی مسعود شخصیتیست که در طول ۱۸ سالِ گذشته هیچگونه بدرفتاریِ سیاسی از آن سر نزده و اصولِ سیاسی را حفظ نموده است. گفتمان سیاسیِ جامعۀ ما که با چالشهای زیادی مواجه میباشد و آسیبهای بزرگی را در عرصههای گوناگون بر زندهگی مردم وارد ساخته، متأثر از عوامل مختلفِ داخلی و بینالمللی است. در عرصۀ داخلی مهمتر از همه، عدم تعریفِ درستِ «رهبری» در جامعه و «عدم آگاهی»ِ دقیقِ مردم از رهبران میباشد. شناختِ دقیق از رهبران باید شامل هویتِ شناسنامهیی، سابقۀ تحصیل، سوابق اجتماعی ـ سیاسی، نوعیت اندیشه، میزانِ تعهد و صداقت در گفتار و کردار باشد.
به منظور جبرانِ اشتباهاتِ گذشته و تغییر گفتمانِ سیاسی و حکومتداریِ آنارشیکِ موجود به گفتمان و حکومتداریِ منظم و هدفمند و تعالیبخش، باید در این دورۀ سرنوشتساز با چهرههای تکراری، آزمودهشده و ناکام وداع گفت و از احمدولی مسعود که اولاً از لحاظ فکری و رفتاری به قهرمان ملی نزدیکتر است و ثانیاً از برنامه و نقشۀ راهِ مدون برخوردار میباشد، حمایت و پشتیبانی کرد تا بتوان قدرت را به مردم بازگرداند، استبداد را از نظامِ سیاسی برداشت و حکومت را وسیلۀ خدمتگزاری و تحققِ ارزشهای ملی و تاریخی ساخت.
Comments are closed.