احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:غلامحسن زاهدی - ۰۹ جدی ۱۳۹۸
اگر به زندهگی روزمره خود یک نگاه عمیق و دوراندیشانه بیندازیم، در مییابیم که جامعه شدیداً به یک مدیر موفق و کارا نیازمند است. ما در عصری زندهگی میکنیم که شاید بهتر باشد آن را عصر مدیریت و شیوههای مدیریتی نامید. به طور مثال: وقتی شما در شفاخانه میروید، به نحوۀ مدیریت آنجا رو بهرو میشوید. هنگامی در یک ادارۀ دولتی رجوع میکنید، با شیوههای مدیریتی آن اداره بر میخورید. مادامی که در یک شرکت خصوصی مراجعه میکنید، به روشهای متفاوت مدیریتی آن شرکت مواجه میشوید. نتیجه میگیریم که مدیریت در تمام بخشهای زندهگی انسان نفوذ کرده و تمام امور زندهگی بشر را تحت تاثیر خود قرار داده است.
از مدیر و مدیریت تعریفهای گوناگون توسط داشمندان ارایه شده است، ولی به منظور روشنایی موضوع یک تعریف از علمای مدیریت به عنوان مُشت نمونۀ خروار مطرح میکنم.
مدیر در لغت به معنای ادارهکننده و کارگردانی را گویند و در اصطلاح عبارت از شخصی است که مسوولیت عملکرد و تنظیم فعالیتهای اشخاص تحت اثرش را به عهده دارد.
با اتکا به تعریف فوق، امروز جامعه به فرد نیازمند است که بتواند تمام بُعدها و بخشهای سیاسی، اقتصادی، اجتماع، فرهنگی، ارتباطات، ادبی… آن را مدیریت و به سوی یک جامعه ایدهآل و مدرن که خواست هر شهروند کشور است، سوق دهد. یک مدیر ویژهگیهای زیادی دارد، ولی یکی از خصیصههای بارز آن تعهد و صداقت است که در صدر همه خصلتها قرار دارد.
در دنیای امروز مدیریت اهمیت برازنده در زندهگی مردم دارد که میتوان به شکل زیر توضیح داد تا خوانندهگان محترم به جایگاه مدیریت و شیوههای مدیریتی پی برده و آن را در زندهگی شخصی و اجتماعی خود عملی نماید. شاید کسی بتواند یک انجنیر موفق باشد، یا یک داکتر لایق و زبردست باشد، ولی هرگز نمیتواند یک مدیر موفق باشد. زیرا اگر یک انجنیر مسوولیتش را به وجه احسن انجام ندهد، ساختمان به صورت مسلکی و معیاری ساخته نمیشود. اگر یک داکتر وظیفۀ خود را درست انجام دهد، نهایت یک مریض هلاک میشود. اما اگر یک مدیر وظیفۀ سپرده شده را به شکل درست آن انجام ندهد، یک جامعه (ملت) به بیراهه رهنمایی میشود که برایند آن عواقب خطرناک و جبرانناپذیر است.
جامعهیی که مدیر کارکشته و لایق نداشته باشد، بدون شک آن مردم به مشکلات و مشقتهای گوناگون مواجه میشود. زیرا مدیران میتوانند نقش حیاتی و بنیادی را در جامعه به عنوان داکتران متخصص و مسلکی ایفا نماید. به این معنا که از یک طرف نقاط ضعف، مشکلات، نارساییها، آسیپپذیریها و ناهنجاریهای جامعه را بررسی و شناسایی مینماید و از طرف دیگر، نسخههای کارساز و قابل تطبیق را جهت حل مشکلات به شکل عملی پیشکش مینماید.
مدیران کارفهم و در عین حال صداقت، تعهد و پاسخگو به مردم باشند، بدون شک تصمیمهای معقول و منطقی را به مبنای درک شرایط موجود جامعه و با مشورههای سازنده و دوراندیشانه اتخاذ مینمایند تا هدفهای کوچک، متوسط و بزرگ جامعه تحقق پیداکند.
لازم به ذکر است که تصمیمها و برنامههای مدیران جامعه نباید برمبنای سلیقۀ شخصی و فردی استوار باشند، بلکه براساس مطالعۀ دقیق و کارشناسانه مشکلات مردم اتخاذ شوند. به بیان دیگر، تمام آحاد و اقشار جامعه شامل برنامههای انکشافی، امنیتی، زراعتی، مواصلاتی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی… باشند. زیرا برایند عملکردهای شخصی که تنها بتواند منفعت یک شخص تامین کند، مطمیناً جامعه به بحران کشانیده میشود و مدیریت آن وقت دشوار و غیرممکن است.
در یک جمعبندی کُلی به عنوان یک شهروند این کشور، به این نتیجه رسیدهام که مدیر و مدیریت از سطوح پایین گرفته تا لایههای بالای جامعه نیاز جدی پنداشته میشود. جامعهی بدون مدیر و مدیریت، جامعۀ بیسر، بیبرنامه، بیهدف، بیاراده… میباشد.
باید مدیران جامعه از صلابت و سلامت و در عین حال تعهد و صداقت برخوردار باشند تا هدفهای جزئی و کلی مردم را براساس قانون و امکانات دست داشته، مو بهمو پیاده کنند.
Comments are closed.