احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:ناجیه نوری - ۰۵ دلو ۱۳۹۸
نشر تصاویر خشونت و کشتار از اثر حملات انتحاری و یا هم قتلها در رسانهها و شبکههای اجتماعی در افغانستان به یک امر معمول تبدیل شده است و مردم هر روز گواه دست به دست شدن چنین تصاویر اند. نشر این تصاویر چه پیامدهای دارد و چقدر میتواند روی روان مردم تأثیر گذار باشد و چقدر میتواند کشتار و قتلها را برای مردم به یک امر عادی مبدل بسازد. این مورد را با جامعهشناسان، نهادهای حامی رسانهها و نویسندهگان مطرح کرده و به پاسخهای متفاوتی دست پیدا کردهایم. اینان اما در خشونتگستری پخش اینگونه تصاویر نگاه مشترک دارند.
صدیقالله توحیدی رییس کمیتۀ مصونیت خبرنگاران در گفتوگو با روزنامۀ ماندگار میگوید: از لحاظ قانونی نشر تصاویر قربانیان جنگ و خشونت منع است و رسانههای رسمی اجازۀ نشر تصاویر خشونت، قربانیان جنگ، حملات انتحاری و حتا مجرمین را ندارند.
او تاکید کرد: کدام قانون خاصی برای رسانههای اجتماعی وجود ندارد، اما براساس ماده ۴۵ قانون رسانهها، تمامی رسانههای رسمی مکلف اند تا از نشر تصاویر خشونت و قربانیان جنگ و حملات انتحاری پرهیز کنند.
رییس کمیتل مصونیت خبرنگاران همچنان گفت: برای رسانههای که مدیر مسوول و صاحب امتیاز دارد نشر تصاویر خشونت و قربانیان جنگ منع است و خلاف قانون شمرده میشود.
آقای توحیدی افزود: اما برای شبکههای اجتماعی در این مورد تاکنون کدام قانونی پاس نشده و مانع قانونی برای شبکههای اجتماعی وجود ندارد تا مانع نشر چنین تصاویری شود.
آقای توحیدی در پیوند به اینکه چرا برای شبکههای اجتماعی قانون وجود ندارد گفت: در تماسهای که ما با قانوندانان رسانهیی جهان داشتیم، باورشان این است که شبکههای اجتماعی رسانه مسوول نیست و هر کسی میتواند یک صفحه ایجاد کرده و هرآنچه که دلش بخواهد در آن نشر کند، مگر اینکه کسی شکایت کند و براساس شکایت طرف مقابل آن صفحه شناسایی و پیگیری شود.
اما محمد داوود راوش جامعهشناس و استاد دانشگاه کابل به این باور است که نشر تصاویر خشونت، قتل و قربانیان جنگ سبب شده تا مردم خشنتر و بیمهری افزایش پیدا کند.
استاد راوش میگوید: متاسفانه یک بخش اعظم از جامعه ما مریض است. در کشورهای دیگر مردم از اتفاقات بسیار کوچک متأثر و ناراحت میشوند، اما چهل سال کشتار و قتل سبب شده تا مردم با موارد دیدن خشونت و قتل بسیار عادی برخورد کنند و متاسفانه درک مردم ما یک درک بسیار بیرحمانه است و مرگ و کشتار به یک مورد عادی مبدل شده است.
به گفتۀ آقای راوش: در سایر کشورها دیدن تصاویر قتل و کشتار برای اطفال مجاز نیست و اطفال حتا اجازه داشتن موبایل را ندارد، اما در افغانستان کودکان در کنار والدین در رسانهها، تصاویر قتل و خشونت را تماشا میکنند. یعنی استفاده از تکنالوژی در افغانستان یک استفاده بی رویه است و حتا کودک ده سال موبایل و انترنیت در اختیار دارد.
او همچنان گفت: در کنار اینکه استفاده از انترنیت در افغانستان بسیار بیرویه است، نشر تصاویر خشن و قتل نیز یک امر معمول و بیرویه است. بازی کودکان هم در افغانستان بازی با تفنگ و وسایل جنگ است، بنابراین کودکان از کودکی جنگ و خشونت میآموزند، موردی که بسیار خطرناک است و جامعه را به طرف تباهی سوق میدهد.
او تاکید کرد: در کشور ما همواره برای جوانان قلدر، زورگو و قاتل الگو است و بیفرهنگی به یک فرهنگ مبدل شده است، طوری مثال میگویند فرهنگ فساد، فرهنگ دزدی در حالیکه در هیچ جای دنیا فساد فرهنگ نیست.
او گفت: در افغانستان یک دانشمند، یک فرهنگی، یک استاد و یک انسان فرهیخته الگو نیست، اما یک زورگو و دزد و قاچاقبر الگو است و اکثریت جوانان از آنان تقلید میکند. بنابراین در چنین جامعه نشر تصاویر خشن و خشونت هم مبدل به یک فرهنگ شده و هر کسی که زودتر آن را نشر کند برای خود فخر حساب میکند در حالیکه در سایر کشورهای دنیا پخش تصاویر خشن یک فرهنگ بد است و مردم آن را نمی پسندند.
به باور استاد راوش: بسیار از موارد حقیقت است، اما نباید هر حقیقت را گفت، یعنی شخصی که تصویر قتل و خشونت را نشر میکند، فکر میکند خبررسانی کرد و کار عالی انجام داده. چون او اساسات ژورنالیزم را نمیداند و سواد ندارد، اما این دولت است که باید جلو آن را بگیرد که متاسفانه در افغانستان مثل خیلی از کارهای که انجام نشده است یکی از موارد همین مساله است.
یعقوب یسنا نویسنده و تحلیلگر به این باور است که نشر تصاویر افراد متهم در رسانهها طبق قانون ممنوع است. باید هویتشان محفوظ بماند. نشر تصاویر قربانیهای جنسی و… نیز ممنوع است. اما متاسفانه معمولاً در افغانستان این تصاویر نشر میشوند.
او میگوید: چند روز پیش وزارت داخله افرادی را از شهر کابل بهنام دزد و… گرفتار کرد که تصاویرشان نشر شد. این کار طبق قانون درست نیست. اما نشر تصاویر فاجعهیی که چند روز پیش صورت گرفته بود و کودکان با تبر به قتل رسیده بودند، برای نشان دادن عمق آن فاجعه و واقعیت آن فاجعه نشر چنین تصاویر مجاز است. اما نه توسط هر کسی در شبکههای اجتماعی بل توسط رسانههای رسمی که مجوز فعالیت دارند.
به باور آقای یسنا: رسانههای رسمی با پیام هشدار که کودکان نباید این تصاویر را ببینند و… این تصاویر را میتوانند نشر کنند.
او تاکید کرد: اما اگر از بحث قانونی نشر چنین تصاویری بگذریم، از نظر پیامد اخلاقی، فرهنگی، روانشناسی و اجتماعی به نشر چنین تصاویری توجه کنیم، طبعاً نشر چنین تصاویری میتواند پیامد منفی بر روان افراد داشته باشد. از یک طرف میتواند بر روان تعدادی تأثیر روانی بگذارد که موجب ناراحتیهای روانی این افراد شود و از طرف دیگر از نظر اجتماعی و فرهنگی میتواند موجب عادیسازی خشونت شود.
او همچنان افزود: پس بهتر است فیلتر و ملاحظۀ قانونی و رسانهیی در نشر تصاویر متهم، قربانی و سایر خشونتها و فاجعهها در نظر گرفته شود.
Comments are closed.