احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:هجرتالله جبرئیلی - ۱۴ دلو ۱۳۹۸
بخش دوم/
اینکه یکی از محبان خدا، به برهوت بیمحبتی برود، و محبوب از دست دهد، برای خداوند ناخوشایند است. از این رو به سفیر و رسولش موسی علیه السلام وحی میکند که یکی از بندهگان و محبان ما را از محبت ما جدا کردی، و او را به برهوت بیمحبتی و بیمحبوبی فرستادی.
ای موسی بیدار شو! رسالت تو چیست؟ وصل کردن است یا فصل کردن؟ آیا دستگیر بندهگان شوی و به محبت من وصل شان کنی یا دستشان را از حبل محبت من رها کنی و به برهوت بیمحبتی و بیمحبوبی بفرستی شان.
غوغاسالاری دینمدارن در رسالت وصل
دینورزی دینمدارانه، رسالت وصل تولید میکند. دینمدار همه تلاشش این است که بندهگان خدا را با خدا وصل کند، اگر جایی ببیند که آنها به مشکلی در سیر سفر وصل روبهرو اند، مشکلاتشان را حل کند و ره رفتن را در سفر وصل به آنان بیاموزد.
از دیر باز، بدینسو، با آنکه رسالت وصل در جان دینمداران گرم است، اما چگونگی ادای رسالت به ما آموختانده نشده است، ما توانایی ادای این رسالت وصل را آن گونه که لازم است نداریم و بسیاری اوقات از طریق نارسایی در ادای رسالت وصل، بندهگان خدا را به بیابان و برهوت بیتکلیفی و بیمحبتی و بیمحبوبی سیر میدهیم.
یکی از جنبههای زندهگی که در آن الهیات وصل جنبۀ اجرایی پیدا میکند، نحوه لباس و پوشش است. انسان دینورز دینمدار، از خویشتن میپرسد که محبوب من چه پوششی را دوست دارد تا من بر تن کنم، و این همه از سر اختیار و انتخاب در وجود مومن جوانه میزند.
مومن مسلمان اسلاممدار، چه زن و چه مرد، میداند که نباید عورت نمایی-کند و برجستگیهای بدن خویشتن را در پیش نامحرمان به نمایش گذارد و این در ادبیات دینورزی دینمدارانه «حجاب» نام گرفته است که بر مرد و زن مسلمان فرض است.
چگونگی پوشش زنان یا به تعبیری حجاب، در کشورهای مسلمانی نماد از دینمداری و دینگریزی و دینستیزی شده است، تا آنجا که در شعار یکی از بزرگترین حرکتهای اسلامی معاصر آمده است: «حجاب زنان عفت ماست» در کشورهای غرب نیز میزان حجاب کردن زنان یک کشور – مطابق ادبیات آنان – نشاندهندۀ «اسلامگرایی» و «نااسلامگرایی» آن کشور است، و غربیان اولین مقابله را با این نماد شروع میکنند.
از این جهت است که نه غرب و نه اسلامگرایان، به حجاب و بیحجابی و بدحجابی مرد، این همیشه سلطهگر برتر تاریخ، توجهی نمیکنند، اما همین که زنی حجاب انداخت و یاحجاب پوشید، یا بدحجاب پوشید، غوغای شکست و موفقیت برپا میکنند و با غوغاسالاری بیحجابی یا بدحجابی یک یا چند دختر مسلمان را نماد فحشاء و دینگریزی و بیدینی و بیغیرتی و یا برعکس مدرن شدن و متمدن شدن و شهری شدن و … در یک شهر و کشور میدانند.
به عنوان نمونه، دینمداران در بیلبورد مینویسند: «بدحجابی از بیغیرتی مرد است. زنان با حجاب، مرزبان شرف مردها اند.»
بحث ما بر سر این است که: حجاب امر الهی است یا امر مرد خانه؟ حجاب امر محبوب است یا امر مردان قبیله؟
فرض را بر این میگیریم که امر مرد خانه باشد، یا امر مردان قبیله تا زن به وسیله حجاب شرف آنان را پاسداری کند، در این صورت عالم دین که سفیر رسول خداست، را با این رسالت قبیلهیی چه کار؟ بگذار که خان قبیله برود و غوغای قبیلهییاش را برپا کند.
فرض دوم که راستین است، این است که حجاب امر الهی است از بهر پاسداری عفت و عصمت زن. در این صورت زن بنده خدا و محب خداست، و امر معبود و محبوب را به جان و دل اجرا میکند، دیگر با غیرت مرد و شرف مرد چه کار است. بلکه این زن مومن شرف کتاب الهی را نگاه میدارد و دین خدا را شریف و مطاع نشان میدهد و بدین وسیله عفت و عصمت خویشتن را پاسداری میکند.
پس اگر عالم دین خویشتن را وارث انبیاء و رسول خدا میداند و رسالت وصل در جانش خانه کرده و جوانه زده است، غوغای قبیلهسالارانه را به کنار نهد و ندای الهی را با گفتار نیکو و رسولانه به گوش بندهگان و محبوبان خدا برساند. در آن صورت این بیلبورد غوغاسالار قبیلهیی این گونه اصلاح میشود: ««بدحجابی نافرمانی از امر معبود است، زنان با حجاب محبوب معبوداند.»
اگر دینمداران رسالت وصل را با غوغاسالاری قبیلهیی ادا کنند، دیری نخواهد ماند که بندهگان خدا را در بیابان و برهوت دینگریزی و دینستیزی و بیدینی خواهند راند و از سوی الله متعال عتاب شدید خواهند دید و عذاب عظیم در انتظار آنان خواهند بود و اگر غوغاسالاری قبیلهیی را به کنار نهند و رسالت وصل را به روش رسولان خدا بهویژه حضرت محمد رسول الله صلی الله علیه وسلم انجام دهند، بیشک با انبیاء الله محشور خواهند شد و در دنیا نیز شرف امامت مومنان را خواهند یافت.
Comments are closed.