احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
نویسنده:عبدالمعین معین - ۰۹ حوت ۱۳۹۹
پیش از آنکه به روز سرباز بپردازم؛ میخواهم تعریف واضحی از سرباز ارائه دهم. سرباز از نظر من مفهومی از فداکاری و از خودگذری افرادی است که در راه دفاع از مردم، سرزمین و ارزشهای خود در برابر هر نوع تجاوز بیگانه و اَعمال بیگانه پرور ایستادگی میکنند، سر میبازند و جان میفِشانند.
در شرایطیکه اندیشههای افراطگرایانه در جهان رو به شیوع گذاشته است؛ مردم افغانستان نیز به تنهایی با این هیولای جهانی مواجهه میکنند و در این راه دشوار هر روز قربانی میدهند. از آنجا که ایستادگی، مقاومت و اتحاد همگانی یک اصل ملی و اخلاقی در برابر دشمنان پنداشته میشود؛ بیراهه نیست اگر بگویم ملتی که نتواند در برابر دشمنان سرزمینی خویش متحد شود؛ محکوم به نابودیست.
از نظر من، بیش از هر زمانی نیاز است تا مردم افغانستان در یک اتحاد میهنی قرار بگیرند و به دفاع از ارزشهای مشترک خود برخیزند. ارزشهایی که هویتسیاسی و فرهنگی شان را با خود حمل میکند و همه را در زیر چتری به نام “جمهوریت” معنا میبخشد.
به عبارتی این یک تکلیفملی و دینی است که از حقیقتی مسلم پرده بر میدارد. حقیقتی که ریشه در مبارزات نجات بخش مردم افغانستان دارد. اگر به آموزههای دینی نظرکنیم؛ درمییابیم که هر جنگی جواز ندارد و نمیتواند برای تامین عدالت و برابری باشد. در اندیشههای کنفوسیوس تنها جنگی که مشروعیت پیدا میکند؛ جنگِ به دفاع است که از آن به دفاع مقدس نیز تعبیر شده است. در چارچوب این نظریه به خوبی میتوان جنگ نیروهای امنیتی و دفاعی کشور را با طالبان توجیه کرد و آن را مقدس و مشروع دانست. واضح است که این جنگ برای دفاع از مردم و ارزشهای پذیرفته شده سرزمینی است که آزاد و مستقل است. طالبان که یک نیروی جنگی بی قاعده هستند تنها هنرشان خشونت آفرینی و ویرانی همه ارزشها و ساختارهای افغانستان است که به هیچ عنوان توجیه شرعی و اخلاقی ندارد.
وقتی از یکی از رهبران سیاسی طالبان که در کابل زندگی میکند پرسیدم آیا جنگ طالبان در برابر مردم و دولت افغانستان را هنوز تایید میکنید؛ پس از لحظهای سکوت به منگفت: هر جنگی باید یک روز قطع شود و صلح دایمی حاکم گردد. از سخنانش فهمیدم که از جنگهای بی اعتبار طالبان خسته شده است و برای یک زندگی آرام، سایه “جمهوریت” را برگزیده است.
در این میان، یکی از چیزهایی که میتواند به نیروهای امنیتی و دفاعی کشور این امکان را بدهد تا در برابر دشمنان سرزمین خود بدون هیچ تردیدی مبارزه کنند؛ پیوند عاطفی متقابل آنها با مردم است که بزرگترین پشتیبان ارزشی و انگیزشی برای نابودی دشمنان به شمار میرود.
مردم افغانستان با تمام سختیها و دشواریهای امنیتی این را درک کرده اند که باید از نیروهای امنیتی و دفاعی کشور خود حمایت کنند و پیوند عاطفی خود را با آنها حفظ نمایند. پیوندی که میتواند پرچم استقلال و آزادی آنها را بر فراز قلههای پیروزی بلند کند.
باری، مردم افغانستان به درک مشترک و همگانی از تعریف دشمن رسیده اند و میدانند که طالبان اهداف کشورهای بیگانه را دنبال میکنند و ماموریت یافته اند تا تمامی بنیادهای ارزشی، تاریخی و تمدنی این سرزمین را نابود سازند. نباید از یاد بُرد که جنگ طالبان هرگز یک جنگ رهاییبخش به منظور تامین عدالت اجتماعی نیست. جهان نیز باخبر است که طالبان به نیابت و با حمایت بیگانه، با مردم و دولتهای افغانستان جنگیده اند و هرگز تابع هیچ قوانین اخلاقی، دینی، ملی و بین المللی نبوده اند/ نیستند. آنها هر جنایتی را برای از بین بردن مردم افغانستان انجام میدهند که تاریخ به آن گواهی میدهد و آن را فراموش نخواهد کرد.
از جانبی باید اذعان داشت که این مردم افغانستان هستند که آرزو دارند تا صلح دایمی و پایدار در کشورشان تامین گردد. صلحی که در آن عدالت و برابری و آزادی نهفته باشد و امتداد زندگی اجتماعی سیاسی همه شهروندان را در سایه قانون اساسی تضمین کند. نیروهای امنیتی کشور که برای تامین امنیت و صلح هماره به دشمنان مردم افغانستان پیامی واضح داشته اند؛ بارها از آنها خواسته اند که دست از جنگ و خونریزی و انسان کُشی بردارند و به فرایند صلح بپیوندند و آن را برای مردم افغانستان مطالبه کنند نه برای تامین اهداف نیابتی بیگانگان. این را هم نباید از نظر دور ساخت که صلح برای مردم افغانستان تنها نتیجه مبارزات نیروهای ملیِ امنیتی و دفاعی کشورشان است که شهامت آنها را با شهادت شان گره زده است.
در واقع مردم افغانستان با درک واضح از ایثار و شهامت و ایستادگی نیروهای امنیتی و دفاعی خود، از روز سرباز بزرگداشت میکنند. به بیان دیگر، این روز به معنای تجدید پیمان مردم با کسی به نام “سرباز” است که حکایتی از شهامت تا شهادت دارد؛ و این امری انکار ناپذیر است.
Comments are closed.