احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۳۰ سرطان ۱۳۹۲
بخش دوم و پایانی
۱ـ آگاهی از این راز، زندهگی مرا روشنتر کرده یا تیره و تار؟
گاهی حفظ بعضی از رازها موجب میشود زندهگی برای فرد رنجآور و تلخ شود، مانند خاطرۀ بعضی اتفاقات دردناک یا مورد بدرفتاری واقع شدن که در نتیجه، آن فرد نمیتواند با اطرافیانش ارتباط خوبی برقرار کند. در واقع با وجود گذشت زمان و سپری شدن سالیان متمادی، فرد همچنان از یادآوری آنها آزردهخاطر میشود، اما به دلایل مختلف نمیتواند با کسی در مورد این راز صحبت کند و به همین دلیل از جریان مسیر عادیِ زندهگی دور میشود.
۲ـ آیا حفظ این راز میتواند موجب آزار فرد دیگری شود؟
اگر پاسخ شما به این پرسش مثبت است، هماکنون عهد خود را بشکنید و راز را برملا کنید. به یاد داشته باشید، اگر حفظ یک راز میتواند برای فرد دیگری خطرناک بوده یا برای او مشکلساز شود، هرگز این راز را حفظ نکنید.
۳ـ آیا در شرایطی قرار گرفتهام که دوست داشتم راز را فاش کنم؟
تمایل به افشای راز میتواند بارها تکرار شود، نادیده گرفتن شرایطی که بتوانیم راز را فاش کنیم، همیشه افتخارآمیز نیست. گاهی حفظ بعضی رازها موجب میشود عذاب وجدان گرفته و خودمان را فردی دروغگو بپنداریم. گاهی رازنگهداری موجب میشود خود را از دیگران دور کنیم و منزوی شویم.
اگر حفظ رازی برایتان مشکلساز شده، باید با فرد مورد اعتمادی مشورت کنید؛ کسی که اطمینان دارید خودش به بخشی از مشکلات شما مبدل نخواهد شد. بهترین گزینه در این موارد، مشاور است. یک مشاور آگاه علاوه بر آرام کردن شما میتواند به درستی تشخیص دهد که آیا راز شما از نوع اول است یا نوع دوم و آیا باید آن را با افراد مرتبط در میان بگذارید یا نه.
رازهای کوچک مانند ستارههای کوچک به مرور زمان سرد و خاموش میشوند و نیازی نیست خودتان را درگیر آنها کنید. اما اگر شما و مشاورتان معتقد هستید راز دلتان از نوعی است که کمکم به سیاهچاله تبدیل میشود، مدتی صبر کنید. اگر همچنان معتقدید این راز، بزرگ و حیاتی است و حفظ آن برای فرد یا افرادی مشکلساز خواهد شد، باید دست به کار شده سراغ فرد قدرتمندی بروید؛ کسی که قدرت و توانایی لازم برای مواجه شدن با این راز را دارد و میتواند شرایطی را که پس از افشای راز رخ میدهد، به خوبی مدیریت کند. در مورد مشکل سارا، این فرد قدرتمند رییس بیمارستان است.
ما در ارتباط با اطرافیانمان کمکم متوجه میشویم چه کسانی رازهایشان را با ما در میان میگذارند. برای رهایی از استرس و نگرانیهای ناشی از حفظ راز، زمانی که کسی قصد مطرح کردن رازی با شما را دارد، ابتدا از خودتان سه سوال یاد شده را بپرسید و اگر اطمینان حاصل کردید که حفظ رازِ این فرد برای شما مشکلساز نخواهد شد، اجازه دهید به صحبتهایش ادامه دهد. اما در غیر این صورت، از ابتدا با تغییر دادن موضوع صحبت یا راهی دیگر، خودتان را از دردسر و جنجال نجات دهید.
منبع:
PSYCHOLOGY TODAY
Comments are closed.