احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





ازدواجی موفق با این اصول

گزارشگر:23 حمل 1393 - ۲۲ حمل ۱۳۹۳

mnandegar-3سه عامل مهم، افراد را به طرفِ ازدواج و تشکیلِ خانواده سوق می‌دهد: نیاز اقتصادی، میل به فرزند و عشق.
میل به فرزند که همان علاقه‌مندی به بقای نسل و حفظ نوع می‌باشد، عشق یا لذتِ جنسی یا نیازهای اقتصادی به عنوان مقدماتِ وصول به این هدف‌اند. از لحاظ جهان‌شناسی، وظیفۀ خانواده (زن و مرد) تنها امتداد نسل است و نیازهای اقتصادی یا شهوانی، به عنوان مقدمه‌یی برای رسیدن به این هدف بزرگ‌اند.

۱ـ احترام و گذشت
شما باید در همه حال و در هر شرایطی، به همسر خود احترام بگذارید. صمیمیت یک زوج، هیچ‌گاه حق توهین و تحقیرِ یکدیگر را به آنان نمی‌دهد. با اولین توهین به همسر، اولین گام برای فرو ریختنِ بنای خانواده برداشته شده است و اصالت خانواده زیر سوال می‌رود. هیچ خطایی از طرف همسر، شما را محق به توهینِ به او نمی‌کند. گذشت، لازمۀ هر رابطۀ طولانی‌مدت است. انسان در طول زنده‌گی، مرتکب خطاهایی می‌گردد و گذشت و راهنمایی دوستانۀ همسر، زمینۀ پیشگیری از وقوع مجددِ آن خطا را فراهم می‌کند، احساس صمیمیت را تقویت می‌کند و زنده‌گی را به کام زوجین شیرین می‌سازد.

۲ـ یک عشق، یک همسر
این اصل ضامنِ دوام و خوش‌بختیِ یک خانواده است. وفاداری به همسر، وفاداری به عشق را به ارمغان می‌آورد.
ـ برنامه‌ریزی برای زنده‌گی
توجه داشته باشید که از نظر جسمانی، روانی، اجتماعی و اقتصادی، صلاح نیست که یک زوج بلافاصله پس از ازدواج فرزنددار شوند و حداقل در سال اول زنده‌گی، می‌بایستی از روش‌های پیشگیری از بارداری استفاده نمود. بهترین سن حامله‌گی برای زن، بین ۲۰ تا ۳۰ سالگی است. حامله‌گی پیش یا پس از این سنین، احتمال خطرات برای سلامتی جنین و مادر را می‌افزاید. سعی کنید پیش از فرزنددار شدن، حداقل ۱ سال از ازدواج شما گذشته باشد تا رابطۀ شما با فرد مقابل به ثبات مطمینی رسیده باشد. هدف اصلیِ ازدواج و تشکیل خانواده، ارضای غریزۀ جنسی و شهوانی نیست، بلکه تولید مثل است. بدون شک، خالق بزرگِ هستی خواهان تداوم زنده‌گی انسانِ روی کرۀ خاکی است و تنها راه تداوم نسل بشر، آمیزش جنسی است. ولی هدف اصلی ازدواج، ارضای غریزۀ جنسی نیست، بلکه عاملی ورای تمتعات جنسی است که عبارت است از تولید نسل.

۳ـ تناسب‌های ضروری
تناسب فرهنگى، اعتقادات و مذهب، تحصیلات، شناخت کافى از شرایط یکدیگر، بلوغ فکرى و عاطفى و غیره از عوامل موثر در زنده‌گى موفق است. تناسب فرهنگى، یکى از مهم‌ترین عوامل در امر ازدواج است، زیرا معمولاً هر فرد واجد خصوصیات و سطح فرهنگِ متفاوت است که در آن رشد و زنده‌گى کرده و در بیشتر موارد بر اساس آن آموخته‌ها رفتار مى‌کند. در نتیجه، دو نفر هرچه از نظر فرهنگى و اجتماعى به هم نزدیکتر باشند، سازگارى آن‌ها پس از ازدواج بیشتر و آسان‌تر خواهد شد.
اهمیت دادن به اعتقادات و باورهاى مذهبى، یکى از اساسى‌ترین معیارهاى انتخابِ همسر است. با توجه به این واقعیت‌ها، حتماً باید قبل از ازدواج، زوجین به این امر توجه داشته باشند.
داشتن تحصیلات یک‌سان و متناسب هم در زنده‌گىِ موفق بسیار موثر است. در بیشتر مواقع، دیدگاه و بینشِ فرد تحصیل‌کرده نسبت به محیط خانواده‌گى و مسایل و مشکلات، واقع‌بینانه‌تر و منطقى‌تر است. بلوغ فکرى و عاطفى، عامل دیگرى براى ازدواج موفق است. رشد عاطفى و فکرىِ مناسب در پایدارى زنده‌گى زناشویى، نقش به‌سزایى دارد. چرا که فرد در زنده‌گى نیاز به توانایى فکرى و عاطفىِ مطلوبى دارد که داشتن یک ازدواج موفق و رسیدن به بلوغ عاطفى، مهم‌ترین عامل برقرارى آرامش افراد است. احساس مفید بودن و ثبات اجتماعى در افراد متأهل بیشتر است و متأهل‌ها نسبت به مجردها، ارتباطات اجتماعى بهترى برقرارمى کنند. البته اگر ازدواج موفق باشد، تمام این تأثیرات بیشتر مى‌شود.
منبع: تبیان

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.