در مکـــتب تمـــدن آفــــرین رمضـــــــــــــان

گزارشگر:خواجه بشیر احمد انصاری/ 16 سرطان 1393 - ۱۵ سرطان ۱۳۹۳

بخش چهارم 

mnandegar-3پرسش‌های سه‌گانۀ یک متفکر

«علی عزت بیگوویچ» رهبر فقید بوسنی، اندیشمند بزرگی است که خود را سخت مدیون تفکرِ آن بزرگ‌مرد می‌دانم. او می‌گوید:
در آن شش سال (۱۹۸۳م ـ ۱۹۸۸م) که در میان دیوارهای بلند زندان به‌سر می‌بردم، هر زمانی که غذای بهتری تناول می‌نمودم، حالتم به‌هم می‌خورد. در آن روزها گرسنه‌گی بیشتر از هر چیز دیگری مرا کمک می‌نمود و معنویاتم را بالا می‌برد. روزه از ویژه‌گی‌های انسان و مظهر قدرتِ برین اوست، زیرا در حالی‌که هم انسان و هم حیوان می‌خورند و می‌نوشند ولی انسان تنها موجودی است که ارادۀ روزه گرفتن را داشته و روزه را می‌توان بالاترین تعبیر از ارادۀ انسان دانست. روزه دارای اسرار بزرگ، مفاهیم برین و فواید فراوانی می‌باشد، که سیطرۀ روح بر جسد مهم‌ترین معنی آن را تداعی می‌نماید.
در دوران زندان، پس از آن و هم‌چنان در سال‌هایی که ریاست‌جمهوری بوسنی را عهده‌دار بودم، پیوسته از خود می‌پرسیدم که ملت‌های مسلمان ما با آن‌که نمازشان رابطۀ تنگاتنگی با نظافت و وقت‌شناسی دارد، چرا نمی‌توانند در عمل، الگوی نظافت و وقت‌شناسی باشند. ملت‌های ما که سی روز رمضان را روزه می‌گیرند، چرا الگوی اصول‌گرایی و قانون‌مندی نیستند. چرا این تجربۀ دشوار روزۀ رمضان در امتداد چهارده قرن نتوانسته است مفهوم نظافت، وقت‌شناسی و قانون‌مندی را جزوِ سرشتِ انسان مسلمان سازد. چرا التزام ما به نظافت در نماز و شناختن وقت دقیقِ آن از یک‌سو و صبر بر گرسنه‌گی در رمضان از سوی دیگر نتوانسته است نظافت، احترام به وقت، صبر و شکیبایی در عرصه‌های مختلفِ زنده‌گی را در شخصیت اجتماعی و ذهن جمعیِ ما مسلمانان نهادینه سازد.
او در پایان اعلام می‌نماید:
هر که توانست پاسخ قناعت‌بخشی به پرسش‌های سه‌گانۀ فوق ارایه نماید، از نظر من مستحق جایزۀ نوبل خواهد بود!
نمی‌دانم که پاسخ شما به این سه پرسش آزاردهنده چه خواهد بود.

روزه؛ نردبان تکامل انسانی
با آن‌که دانشـمندان در فـواید صـحیِ روزه خیلی نگـاشـته‌اند، ولـی مخاطب اصلیِ روزه روح، جوهر و نفس آدمی می‌باشد. آقای «زیگموند فروید» را که پدر روان‌شناسی غرب نامیده‌اند، معتقد بود که شخصیت آدمی از سه بخش ساخته شده است: «اید»، «ایگو» و «سوپرایگو»؛ یعنی: «او»، «من» و «منِ برتر». از نظر این دانشمند، «اید» تحت تأثیر غرایز حیوانیِ انسان قرار داشته و بر اساس «اصل لذت» عمل می‌نماید. اما «سوپر ایگو» یا «قاضی وجدان» بُعد دیگر شخصیتِ آدمی است که از قوانین اجتماعی و اخلاقی، تشکیل و از محیط خارج به درون ذهن انسان نفوذ می‌نماید. این «سوپرایگو»، غرایز حیوانی را کنترل و سانسور می‌کند تا شخص بتواند در جامعه زنده‌گی کند. قسمت اعظم «سوپر ایگو» در ضمیر خودآگاه قرار داشته، اما قسمت کمی از آن در ضمیر ناخودآگاه نفوذ کرده است و باعث می‌شود که آدمی از برخی اعمال خود، به‌طور ناخودآگاه، احساس گناه کند. از نظر فروید «اید» برای فرار از دست «سوپرایگو» از مکانیسم‌های مختلفی استفاده می‌کند که یکی ار این شیوه‌ها، تغییر قیافه و تغییرشکل است. اما «ایگو» یا «میانجی» سعی می‌نماید تا غرایز حیوانی را با رعایت قوانین اخلاقی ارضا کند. کار «ایگو» بسـیار دشـوار است؛ زیرا از یک‌طـرف با هـوس‌ها و وسوسه‌های شهوانی و خشن «اید» دست و پنجه نرم می‌کند و از سوی دیگر با احکام اخلاقی و اجتماعی «سوپرایگو» سر و کار دارد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.