دیدگاه نخبه‏گان در کنفـرانس آجنـدای ملـی

- ۱۰ جوزا ۱۳۹۴

دو شنبه ۱۱ جوزا ۱۳۹۴

 

یادداشت: «افغانستان به کدام مسیر روان است»، عنوان نشست جمع بزرگی از نخبه‌گان کشور پیرامون وضعیت نگران‌کنندۀ جاری بود که روز دوشنبۀ هفتۀ گذشته (۴ جوزا) از طرف کنفرانس آجندای ملی در کابل برگزار گردید.
در این نشست، نخبه‎‏گان سیاسی و تحلیل‌گران، ۹ ماهه‌گی دولت وحدت ملی را به نقد و بررسی گرفتند و نگرانی‌های خود را از ناحیۀ بازی کلان و پروژۀ بزرگ، موج افراط‌گرایی، پدیدۀ نوظهور داعش، نقش آی‌اس‌آی و موقعیت نامعلوم افغانستان ابراز داشتند. نقش برجستۀ نخبه‌گان کشور در معادلات جاری نیز مورد گفتمان قراmnandegar-3ر گرفت.
اشتراک‌کننده‌گان این کنفرانس ضمن تأکید بر تقویت نظام اما تغییرات در نحوۀ حکومت‌داری، تطبیق مو به موی تفاهم‌نامه اما دعوتِ لویه جرگۀ اضطراری در مدت شش‌ماه، به ضرورتِ تهیۀ یک استراتژی مدونِ ملی در چارچوب آجندای ملی، سرتاسری ساختنِ کنفرانس‌های دایم‌الفعال آجندای ملی، تشخیص مشکلات و یافتن راه حل‌ها و سایر مسایل ملی پرداختند.
اینک دیدگاه‌های مطرح شده توسط نخبه‌گان این کنفرانس را می‌خوانید:

بخش چهارم
دکتر عبدالقیوم سجادی عضوی مجلس نماینده‌گان: با تشکر از جناب احمدولی مسعود. این بحث‌ها در یک جلسه جمع‌بندی نمی‌شود و باید این گونه جلسات ادامه داشته باشد.
در بحث کنونی، باید واضح بگوییم که مشکل اساسی چه است و در کدام بخشِ دولت مشکل و جود دارد. در دولت وحدت‌ ملی یک فضایی‌که تحمل‌پذیری وجود ندارد. اما این‌که ما بگوییم دست‌آوردی داریم، واقعاً بسیار مشکل است؛ یعنی حکومت وحدت‌ملی فعال عمل نکرده است و این‌که چرا فعال عمل نکرده، دلایل مختلف دارد:
یک: نظام سیاسی حد اقل در چهار حوزه باید تأمین کنندۀ نظام‌های اجتماعی خود باشد تا کار آمد شود؛ در غیر آن ناکارآمد است. در عرصۀ استخراج؛ در عرصۀ توزیع و برآورده‌ساختن امکانات کاری؛ در عرصۀ تنظیم یا وضع قوانین دموکراتیک برای مشارکت بیشتر مردم در عرصۀ فرهنگی و خلق بیشتر انگیزه‌های درونی و بالاخره پاسخ دادن به نیازها و اولویت‌های امنیتی و اقتصادی و امثال این‌ها.
برای بر آورده‌ساختن این اهداف و مقابله با چالش‎ها، دولت وحدت ملی زمانی می‌تواند موفق باشد که منابع ما بسیج شود. در عرصۀ بحث قانونی دولت، در برگزاری انتخابات پارلمانی و انتخابات ولسوالی‌ها متسفأنه حکومت وحدت‌ملی ناکام بوده و نتوانست به موقع زمینه را فراهم کند؛ در عرصۀ حق باور در بعضی از کشورهای عربی و بعضی از کشورهای دیگر، هنوز هم نظام افغانستان را یک نظام اسلامی نمی‌دانند؛ حد اقل هنوز هم افغانستان کشوری است که حق جهاد کردن را در این سرزمین مشروع می‌دانند. پس ما نتوانسته‌ایم در عرصه‌های مذکور که زمینه باور دینی و ملی ما است و با آن سازگاری دارد، خود را عیار بسازیم.
چرا این ناکامی‌ها وجود داشته؟ سه نکته بسیار کوتاه را در این مورد اشاره می‌کنم:
۱- تفاهم و توافق در بین رهبران دولت وحدت ملی وجود ندارد. وقتی تفاهم و توافق نظر وجود ندشته باشد، دست‌آوردی هم نیست.
۲ – فقدان مقابله با چالش‌های کنونی است. ما دربارۀ چالش‌هایی صحبت می‌کنیم که در حال حاضر به آن دست وپنجه نرم می‌کنیم.
۳ – نبود فرهنگ ملی‌گرایی؛ رهبزان حکومت وحدت ملی دوست دارند با اراده شخصی خود حکومت کنند و سیاست را امری شخصی تلقی کنند و نه یک کار جمعی و مردمی که خواست شهروندان است. این سه مؤلفه در بین عواملی که مطرح می‌شود، وجود دارد. بناً عواملی خارجی را می‌توان در پهلویش اضافه کرد.
راه حل چیست؟
من فکر می‌کنم دو راه حل وجود دارد: راه اولی این است که چون گزینه و بدیل و جود ندارد؛ بناً حکومت وحدت‌ملی را نهادهای مدنی و نخبه‌گان سیاسی تحت فشار قرار دهند که بر مبنای توافق نامه‌یی‌که دولت و حدت‌ملی شکل گرفته عمل کنند.
راه حل دومی این است که ما با راه‌انداختن چنین جلسه‌ها و بحث‌ها، بین نخبه‌گان سیاسی همسویی ایجاد کنیم و دولت وحدت‌ملی را برای حرکت در مسیر منافع ملی افغانستان وادار سازیم. چهار الا پنج مسأله‌یی‌که خطوط قرمز برای دولت است، روی این‌ها باید توافق نظر ایجاد شود. حکومت و نهاد حکومتی را باید مکلف بسازیم که در این راستا عمل بکند.
هر روز در مقابل کشورهای بیگانه موضع‌گیری‌هایی اعلام می‌شود و بعداً دیده می‌شود که دیدگاه یک یا چند نفر بود است که رهبران وحدت‌ملی آن‌ها را از خود نمی‌دانند. چنین برخوردهایی، به‌جای این‌که حکومت وحدت ملی را مؤثر سازد، روز به روز ناکار آمد می‌سازد.
عبدالقهار سروری: با تشکر از جناب احمدولی مسعود که بعد از دوازده سال، این راه را ادامه دادند. حکومت وحدت‌ملی دست‌آوردها و مشکلات بسیار زیاد دارد.
شکل گیری دولت وحدت ملی در فضای آشفته و نابسامان خود یک دست آورد بود. اما رهبران دولت وحدت ملی نتوانستند انتظارات مردم را برآورده سازند. آنها به وعده های شان عمل نکردند. متأسفانه میان رهبران و مردم یک نوع بی اعتمادی به وجود آمده است.

از دیدگاه من یکی از فکتورهای اساسی که حکومت وحدت‌ملی را نگذاشت تا موفق به درآید عدم موجودیت اعتماد مدون و موفق در سیستم این حکومت است.
در تشکل اساسی دولت وحدت ملی، دوتیم داریم. این دوتیم نتوانسته اند یک پل ارتباطی را که از طریق آن بتوانند مشکلات دولت را حل کنند، ایجاد کنند و تیم‌هایی که در دولت وحدت ملی شریک استند، از فکتورهای درجه دو تشکیل شده‌اند که هرکدام برنامه‌های خود را دارند. متسفأنه نتوانسته اند که از رأس تیم یک شبکۀ ارتباطی را ایجاد کنند و در کل می‌توان گفت که عدم موجودیت یک پروسۀ ارتباطی شفاف و برابر با شعار ملی در افغانستان باعث شد تا افراد استفاده‌جو و استخباراتی نابکار داخل سیتم شوند و ارایۀ معلومات نادرست به آقایان داکتر عبدالله و دکتر غنی این‌ها را اخفا بکنند و چهرهای ناکار آمد را در بین این‌ها و مردم قرار بدهد.
اگر در همین زمینه ارتباط برقرار نشود و آقای عبدالله یک طرف و آقای غنی طرف دیگری اغفال شوند، چهره‌های نابکار میان این دو نفر و مردم قرار بگیرند و میان اعضای برجسته این دو تیم خلا به وجود آید؛ در حالی که اگر ما بخواهیم یا نخواهیم در رأس مردم قرار دارند با این خلاها دولت به طرف بحران خواهد رفت.
بناً ما می‌توانیم اگر از یک نقطه هم باشد؛ سیتم ارتباطی را در بین دولت وحدت ملی ایجاد کنیم.
فرخنده ناصری: پشنهاد من این است که «لویه‌جرگه» تاریخی پس از یک‌ونیم سال بسیار ناوقت است. دولت وحدت ملی در ۹ ماه کدام نتیجه‌یی نداد و حالت مردم بدترشد؛ خوب‌ نشد. اگر این جرگه اضطراری پیشتر از موعد تعیین شده برگزار شود و این نخبه‌گان سیاسی بتوانند یک اصلاح را بیاورند بهتر خواهد شد.
هارون میر آگاهی مسایل سیاسی: در بحث نخست و در موضوع جهانی‌شدن و پیشرفت تکنالوژی و کم‌رنگ‌شدن مرزهای جعرافیایی در جهان، این بحث در حکومت‌ داری بیشتر مورد توجه است و خیلی از این مرزهای داخلی و خارجی قابل بحث نیست و در دنیا تکنالوژی یک پل ارتباطی در بحث‌های جهان بین‌المللی است. در وضیعت افغانستان در مسأله خارجی و در رابطه به موضوع بین‌المللی می‌توان ارتباط جدی ایجاد کرد.
این یک طرز دید دوستان است که مشکلات در چه است و راه‌های حل پیشنهادی ما و شما در کدام عرصه قابل پیش‌بینی است. تا از تمام راه‌ها و پشنهادها ما بتوانیم یک جمع بندی بهتر برای حل بحران‌های کنونی بیابیم.
استاد زیوری استاد دانشگاه: تنها راه‌حل را اگر بخواهیم، بهتر است. در افغانستان دو راه کاری وجود دارد؛ چنانچه آقای کرزی گفته است در سیزده‌ سال امریکا ما را بازی داد. حکومت پاکستان (دربارۀ صلح) یک بازیچه است در دست یک کشور دیگر. اگر صبحت کنیم بهتر است مستقیم صحبت کنیم. امروز چین و پاکستان خط و مرز تعیین می‌کنند و کار پاکستان چینی و پاکستان انگلیسی و امریکایی است، نه خود پاکستان که در گفت‌وگوهای صلح با ما همکار باشد.
حکومت وحدت‌ملی یک دست‌‌آورد است و یک وظیفه را می‌تواند انجام دهد؛ آنهم این است که لویه جرگه اضطراری را دایر کند. چیزی با ارزش‌تر از قانون اساسی وجود ندارد که لویه‌جرگه هم قانون اساسی را روشن ساخته و روابط را با قدرت‌های جهان روشن‌تر بسازد که آنهم یکی امریکا است، انگلیس است، اتحادیه اروپا و کشورهای عضو دیگری مانند چین، روسیه، هندوستان و… است. این کشورها استند که در منطقه سخن دارند و لویه‌جرگه باید موضع خود را در بعد خارجی در قبال این کشورها روشن بسازد.
احمد سعیدی کارشناس سیاسی: حکومت وحدت ملی در ضعف وناتوانی قرار دارد. این حکومت حرف ناشنو است. وحدت در بین رهبران وجود ندارد و بدون برنامه است؛ دروغ‌گو و فریب‌کار است. به آنچه که برای مردم وعده داده بودند، عمل نکردند. در قدم اول شخصیت‌های جهادی، فرهنگی و شخصیت‌های برجستۀ دیگری را در نظر نگرفتند.
ما طرف‌دار سقوط نظام نیستیم؛ چون این نظام خون‌بهای هزارها شهید و زخمی، بچه‌های این سرزمین است.
در قدم نخست، با این دو شخصیت آقایان عبدالله و اشرف غنی باید بحث شود و راه‌های حل برای‌شان گفته شود که این راهی که انتخاب کرده اید، راه درست نیست؛ بل به ترکستان روان استید و اگر باز با خیره سری عمل نکردند باز این ملت افغانستان برخواهد خاست و رایی که برای این‌‌ها داده اند، دوباره طلبان خواهد شد. و اگر باز حرف ناشنوی کردند، آن وقت به طریق دیگری باید پیش رفت.
شکیبا هاشمی عضو مجلس نماینده‌گان: درست است که حکومت وحدت ملی برای مردم افغانستان یک نیاز است؛ اما سوء استفاده کردند از نام وحدت ملی؛ واقعاً یک خیانت ملی است. چون ما دیگر از جنگ خسته شدیم و رهبران حکومت وحدت ملی می‌خواهند هر کاری را به تنهایی انجام دهند؛ ولی این درست نیست. به خاطر اینکه حکومت وحدت ملی نیاز است؛ نباید ما خاموشی اختیار کنیم و خاموشی ما به تباهی دیگران منجر شود. از این پس باید خاموش نباشیم و در بحث بلندکردن صدای خود و ملت باید جدی عمل کنیم. سه بحث و طرح شد: بحث اول بحران‌های داخلی و خارجی و همچنان در نتیجه‌گیری نظر خود را بگوییم. در بحث اینکه بحران‌‎ها چگونه به وجود میاید. هرکاری‌که به در ستی انجام نشود، بحران زا است.
این‌که حکومت وحدت ملی به کدام علت دست‌آورد ندارد، اول این‌ها خلاف قانون اساسی عمل می‌کنند و رییس جمهور صلاحیت‌های وزرا و پارلمان را به خود اختصاص داده و هم‌آهنکی در بین حکومت وحدت ملی وجود ندارد. این موضوع را عملاً در امضای تفاهم نامه امنیتی دیدیم؛ وقتی رییس امنیت آگاه نیست و رییس جمهور با هر کس دیگری این تفاهم نامه را امضا می‌کند، دیده می‌شود که در بین حکومت هم‌آهنگی وجود نداد.
کسانی‌که طرح حکومت وحدت ملی را داده‌اند که به وجود آمد، باید راه‌هایی را به خاطر نجات از بحران را نیز نشان دهند. هرگاه از این بحران اگر این حکومت نجات داده نشود؛ این بحران دامن‌گیر همه ملت خواهد شد و دشمن نیز بلای حکومت غالب خواهد شد.
شما می‌بینید که القاعده اول به طالب تبدیل شد و طالب امروز به داعش تبدیل شده است. ما کم‌طالع نیستیم، بل رهبرانی‌ که در نصیب ما شده اند، ما را کم طالع ساخته اند.
از موقعیت استراتیژیک افغانستان تا امروز هیچ کسی استفاده کرده نتوانسته؛ پاکستان از موقعیت خود خوب استفاده می‌کند؛ ولی رهبران ما از موقعیت خود هیج استفاده کرده نتوانستند.
در اخیر پشنهاد من به طراح آجندای ملی آقای احمدولی مسعود این است که این کنفرانس را سرتاسری بسازد و از حوزه کابل بیرون کند و به جنوب، شرق، غرب و شمال افغانستان بروند و نظریات مردم را در بیرون از کابل نیز بشنوند.

اشتراک گذاري با دوستان :