احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۳۱ جوزا ۱۳۹۴
دو شنبه ۱ سرطان ۱۳۹۴
بیبرنامهگی و عدم توجه مسوولانِ دولتی به ولایت قندوز، سرانجام این ولایت را در معرض سقوطِ کامل قرار داد. اگرچه دستاورد دولت در بازپسگیری ولسوالی یمگانِ ولایت بدخشان امیدوارکننده است، اما سقوط کندز ضربۀ جبرانناپذیری بر پیکرۀ حکومت خواهد بود.
سقوط ولسوالی چهاردرۀ قندوز و درگیری در شهر کندز نشان میدهد که این ولایت در صورتی که مورد حمایتِ جدی قرار نگیرد، به دست مخالفان سقوط میکند و سقوط این ولایت میتواند سقوط چندین ولایتِ دیگر در شمالِ کشور را نیز در پی داشته باشد؛ زیرا با سقوط قندوز، راه بلخ و تخار قطع میشود و بدخشان نیز در معرض سقوط قرار میگیرد.
اگرچه دیروز دولت نیروهای امنیتیِ تازهنفس را به قندوز فرستاد و نیز مهماتِ جنگی را به این ولایت گسیل کرد؛ اما اگر چنین اقدامی زودتر صورت میگرفت، شاید طالبان نمیتوانستند تا این حد بر قندوز تسلط یابند.
ماههاست که جنگ میان نیروهای امنیتی و طالبان در ولایت قندوز ادامه دارد و باشندهگان ولسوالیها و حومههای شهر بهخاطر این جنگ آواره شده و به جاهای دیگر رفتهاند؛ اما در عوض گزارشهای محلی نشان میدادند که نیروها و افرادِ دیگری وارد قندوز میشوند و در مناطق مختلف جابهجا میگردند. مردم قندوز شکایت داشتند که این نیروهای مهاجر از پاکستان وارد قندوز میشوند و با خود اسلحه نیز دارند و به طرف دشت ارچی و ولایت تخار میروند، ولی دولت هیچ توجهی به حرفهای آنها نمیکرد.
حالا هم سقوط ولسوالی چهاردره و شیوع جنگ در قندوز، تعداد آوارهگان را بیشتر کرده و نیاز است که در این فصلِ تموز و ماه رمضان، به حالِ بیجاشدهگانِ این ولایت توجه شود. این مهاجران باید دارای کمپ و اردوگاهِ خاص شوند که تا حالا وجود ندارد.
از طرف دیگر، سروصداها و تصاویری که در صفحات اجتماعی از قندوز به نشر رسیده است و نیز آنگونه که نمایندهگان مجلس در قندوز میگویند، جابهجایی طالبان و نیروهای جنگیِ خارجی در قندوز و همچنین نرسیدن کمکهای بهموقع به نیروهای امنیتی در این ولایت، همه نشان میدهند که قرار است قندوز طی یک برنامۀ سیاسی به کامِ طالبان سپرده شود، اما هر بار این برنامه با مقاومتِ مردمِ محل و فرماندهان پیشینِ جهادی، در کنار ارتش و نیروهای پولیس، مواجه میشود.
سقوط قندوز میتواند زمینهسازِ سقوط سایر ولایتهای شمال باشد. مسلماً در صورت استقرار مخالفین در این ولایت، آنها برنامۀ عبور از این ولایت و گسترشِ قلمرو در شمال را دنبال خواهند کرد. بنابراین، دولت هرچه زودتر باید برای نجاتِ این ولایت اقدام کند. نیروهای تازهنفس باید از کابل و بلخ به قندوز فرستاده شوند تا مخالفین سرکوب گردند و امنیت به این ولایت بازگردد.
به رغم اینهمه، این سوال نیز مطرح است که طالبان چهگونه در این ولایت جابهجا شدهاند و چرا از ورود نیروهای جنگی از پاکستان به این ولایت جلوگیری نمیشود؟
بیتردید، حضور صدها جنگجوی داخلی و خارجی در ولایت قندوز بدون هماهنگی حلقاتی در درون ارگانهای امنیتی، ناممکن است؛ اما به نظر میرسد که بررسی این مسأله در دستور کارِ دولت قرار ندارد.
حضور قویِ نیروهای مسلح طالب در قندوز، تخار، بدخشان، جوزجان و فاریاب نشان میدهد که برنامۀ انتقال جنگ به شمال در حالِ تطبیق است و این یک پروژۀ بزرگِ سیاسی است که از طرف حلقهیی در دولت و برخی کشورهای خارجی مدیریت میشود.
۲ نظر
عامل همه این بدبختی و مشکل تراشی دور از خردشخصی اشرف غنی است چرا امر اجرای تذکره الکترونیکی رانمیدهد. یگانه دلیل اینست همه چیز را از عینک استخبارات پاکستان می بیند. با اجرای تذکره الکترونیکی بر علاوه اینکه تا حال نفوس دقیق کشور معلوم نیست شمار دقیق نفوس کشور معلوم میگردد. نهایت مهم اینست خصوصأ در ساحه پلان گذاری در بخش های اقتصادی پروژه های زیر بنای صحی کلتوری معارف ساختمانی امنیتی ده ها موارددیگر نهایت ارزشمند است. معلوم نیست روی چه دلیل خاص اسناد را بابه غنی در جعبه میز خود حبس داده شاید کدام طلسم در وی نهفته باشد بغیر از خودش مردم عادی راز وی را نمیداند. اگر افغانستان را دوست داردوافغان خود را میدانی وترقی و آبادی و رفاه ملت راواقعا می خواهی. دلیل منطقی امضا نکردن اسناد تذکره را با مردم در میان بگذارد اگر چنین نیست لحظه اغفال و تعلل در امضا آن نکنند. چرا ممکن است جامعه جهانی تمویل پروژه راممکن است فسخ کند و دولت توان تمویل پروژه را هم ندارد و از طرف عده هموطنان ما از مدرک معاش زندگی شبانه روزه خود و فامیل خود را تامین میکند.نشود نسبت عدم درگ و لجاج بیمورد رهیس جمهور گرچه کشور عمدأ به سوی هرج و مرج وزوال روان است بدبختر ازین نشود.گفته خردمندان و دانشمندان کشور هر لحظه از نقض ات برگردی مفادات است. حاجی مظفر
بازهم خویش خوری نسپردن کار به اهل کار قوماندان امنیه کابل توانایی ولیاقت این چوکی را ندارد.جای سوال این است موتر مملو از موادمنجره چطور از چندین پسته های امنیت و متر دیگر با تروریست هامقدار کافی مهمات واسلحه راکت انداز خود را به پارلمان رساندن دلیل اینست حتمأ اجینت های شان در وزارت داخله موجوداست همرایشان همکاری در انتقال مواد و جابجایی مواد و افراد کمک کرده شخص قوماندن موجوده کابل با سابقه خراب که دارد نباید بالایش صد در صد اعتماد کرد چراتمامی ترفیع وی قبل از معیاد معینه پی درپی به اساس اشاره استخبارت پاکستان همکاری خرم از طرف کرزی امضا شده وزیر صاحب داخله لطفأ بخا طر حفظ آبرو خود سوابق قوماندان امنیه کابل ده دقیقه بدقت بخوان ویا از یک شخص طرف اعتماد خود بیوگرافی وی را پرسان کن بعدأ تصمیم خود بگیر یک خانم خارجی هم امروز در شهر کابل اختطاف شد همه دست های نا مرعی در دستگاه پولیس است نمی توان بالای پولیس اعتماد کرداز جمله انفجارات داخل پارلمان خانه ملت شرم آور به اراکین وزارت داخله است.ناکامی قوماندان شهر شروع از قتل فرخنده تا حال چندین غفلت وظیوی پی در پی صورت گرفته شخص نالایق با سابقه خراب معلوم نیست روی چه خویش خوری درین چوکی که خارج از توانایی و پیشبرد امورات محوله تعین بست شده. آیامقامات ریاست جمهوری چشم بینا ندارد و یاپولیس لایق و فعال پاک نفس دیکر د وزارت داخله موجود نیست اگر کدام بی واسطه صاحب منصب پولیس پیدا شود چوکی را بوی بسپارید بالای خون مردم ووکلای ملت تجارت میکنند. اگر محترم وزیر داخله صلاحیت تبدیلی یک قوماندان کودن غیر فعال ولایت را ندارد شرافتمندانه همت کند استعفأ دهدتاکی شرم هم بیک انسان خوب است نسبت تن دادن به ذلت و بی غیرتی آغا بلی گفتن. حاجی صبور