احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





کارت زهرآگینِ طـالبان و حکمتیـار

گزارشگر:چهار شنبه 13 دلو 1395 - ۱۲ دلو ۱۳۹۵

اخیراً خبرهایی از بازگشتِ حکمتیار قبل از لغوِ تحریم‌های سازمان ملل بر او و نیز تلاش برای گفت‌وگوهایِ بدون پیش‌شرط با طالبان شنیده شده است و این از یک برنامۀ بسیار پیچیده و خطرناکِ استخباراتی حکایت دارد؛ زیرا مردم می‌دانند که گفت‌وگوهای صلح در همۀ این مدت، نتایجِ لازم را ندشته و هر آن‌چه زیرِ این نام صورت ‌پذیرفته، یک سلسله اهدافِ سیاه را دنبال ‌کرده است.
شنیدن چنین خبرهایی، آن‌هم درحالی‌که بحثِ صلح با حزب اسلامی و طالبان هنوز به یک بازیِ پیچیده مانند است، برای مردم افغانستان به‌شدت هراسناک می‌نماید. همچنان از دیگر جنبه‌های سیاهِ آمدنِ حکمتیار، این است که او توسط پنجصد مردِ مسلح حفاظت می‌شود؛ این یعنی ایجاد یک مرکز خطرناکِ نظامی ـ سیاسی که می‌تواند سطحِ تهدیدها در پایتخت را به بلندترین حدِ ممکن برساند. به‌خصوص وقتی این خبر را با خبرِ رهاییِ دوهزار و اندی از زندانیانِ طالبان یکی بسازیم، درمی‌یابیم که بحث صلح با طالبان و آمدنِ حکمتیار نمی‌تواند برای افغانستان خبری نیکو و آرامش‌بخش باشد. کما این‌که جامعۀ جهانی این روند را با نگرانی زیرِ نظارت دارد و کسانی در دولت نیز خطرِ این نوع بازی‌ها را احساس کرده‌اند.
مسلماً این‌که حکمتیار قبل از فیصلۀ شورای امنیت و رفعِ تحریم‌ها وارد شود یا پس از آن، زیاد مهم نیست؛ مهم این است که زیر نامِ او و برنامۀ صلح با او، حرکت‌های بسیار خطرناکِ استخباراتی راه انداخته شده است که آیندۀ کشـور را با خطراتِ بیشتر و درگیری‌های تازه‌تر مواجه می‌سازد. همان‌گونه که سفیر بریتانیا در کابل گفته است: “برگشت حکمتیار به کابل مربوطِ حکومت افغانستان می‌شود و پشتیبانی شورای امنیت سازمان ملل از این اقدام، مهم است تا تمام اعضای این شورا از آن پشتیبانی کنند”.
اما اگر این پشتیبانی‌ها و فیصله‌های شورای امنیت توام با شرایطِ خاص نباشـد، هیچ سودی برای افغانستان از آن حاصل نخواهد شد. البته برای مردم افغانستان قابلِ درک است که مذاکرۀ بدون قیـدوشرط با طالبان و نیز خبر وارد ساختنِ حکمتیار آن‌هم با صدها نیروی مسلح، موقعیت دادن به اهدافِ استخباراتیِ پاکستان و دیگر کسانی‌ست که می‌خواهند در روند بازی‌های جدیدِ منطقه‌یی، به نان‌ونوا برسـند و بحران‌هایی تازه‌تری را برای درآمدهای اقتصادیِ بیشترِ خودشان تنظیم کنند و به پیش ببرند.
ارگ ریاست جمهوری باید این را درک کند که رهایی طالبان زیر نامِ حزب اسلامی و وارد کردنِ آقای حکمتیار در پناهِ پنجصد ـ شش‌صد فرد مسلح به کابل و نیز آغاز مذاکراتِ بدون قیدوشرط با طالبان، خبر از رویارویی‌هایِ تازۀ داخلی می‌دهد؛ به این معنا که این اخبار و تحولات، دیگر جریان‌های موثری که تا اکنون در کنار نظام ایستاده و سکوت اختیار کرده‌ بودند را به واکنش واخواهد داشت و این واکنش‌ها در مجموع، ما را به گذشتۀ نامیمون وصل خواهند کرد.
اکنون که هنوز وارد فازِ تقابل و ازهم‌پاشیِ فیزیکی نشده‌ایم، می‌توان این مسیر را اصـلاح کرد و ادامۀ کار را در راستایِ اهدافِ ملی و مصالحِ جمیعِ مردم افغانستان دنبال نمود. مسلماً بازی با برگۀ طالبان و آقای حکمتیار نه‌تنها هیچ سودی به حالِ دولت و حکومتِ موجود نخواهد داشت؛ بلکه این کارت‌های زهرآلود، اول از همه سرِ بازیگرِ خود را می‌خورند. ارگ ریاست‌جمهوری باید چنین نگاهی به حکمتیار و طالبان داشته باشد؛ زیرا در غیر این صورت، خود نخستین قربانی خواهد بود.

اشتراک گذاري با دوستان :

يک نظر

  • Nawid Parsa گفت:

    حال که یک بار دیگر اعمال صلاحیت و اتوریتی عالی مطرح است به جمعیت اسلامی ، جناب استاد عطا ، ریاست اجرائیه و حکومت وحدت ملی یاد آور می شوم که تنها مشارکت در حکومت با گرفتن چند کرسی مهم نیست بلکه ساختار قدرت عالی و اجرای قدرت مطرح میباشد. امید بیشتر سیاسی-حقوقی و حرکت به انحصار شکنی اجرای قدرت توجه نمائید تا کرسی خواهی :
    چند نکته مهم که باید بار بار تکرار شود:
    ۱- رئیس جمهور انتخاب شده باساس قانون اساسی نداریم. .
    ۲- اساس مشروعیت این حکومت “رئیس جمهور و رئیس اجرائیه ” را توافق سیاسی تشکیل میدهد که ملل متحد و امریکا ناظرین این توافق بودند.
    ۳- باساس توافق ۵۰/۵۰ اعمال قدرت ماده شصت و چهارم قانون اساسی در باره صلاحیت های رئیس دولت مشترکن بایدصورت گیرد
    .۴- شیوه عملی تطبیق این ماده عبارت از امضای متقابل هر دو فرد در راس قدرت در تمام اسناد ( فرامین ، مقرری ها ….) می باشد
    .۵- زمینه قانونی ایجاد نظام صدارتی بمیان آ ورده شود
    .۶- از لحاظ پروتوکول هر دو باید در راس مجالس نشسته و یکی تابع دیگری نمی باشد.
    ۷-شورای امنیت ملی و اداره اتمر که شخص انتصابی می باشد لغو و جای آن را شورای ریاست جمهوری به شمول وزرای امنیتی بگیرد..
    درین فضای بی اعتمادی گروه های مختلف تباری یک حرکت سیاسی عاجل برای احیای اعتماد متقابل و نجات وطن از طریق اتحاد صمیمانه سیاسی لازم است نه ملت سازی بر محور یک قوم و یک زبان بر وفق اجندای غنی-کرزی
    نوید پارسا