گزارشگر:شنبه 7 اسد 1396 - ۰۶ اسد ۱۳۹۶
بخش پنجاوسوم/
توجه به مطبوعات
سال ۱۳۷۹ خورشیدی، من و عبدالحفیظ منصور مدیرمسوول هفتهنامۀ پیام مجاهد در پنجشیر، برای گرفتن معلومات تازه، میخواستیم به دیدار آمرصاحب برسیم. هنگامی که به دروازۀ خانۀ آمرصاحب در منطقۀ جنگلک رسیدیم، ناصر یکتن از دستیارانِ احمدشاه مسعود به ما گفت: آمرصاحب امروز کسی را نمیخواهد ببیند.
ما رفتیم و هفتهنامۀ پیام مجاهد را چاپ کردیم.
نزدیک شام، هنگامیکه هفتهنامۀ چاپشده را برای توزیع میبردیم، با آمرصاحب در منطقۀ دشتک سر خوردیم که طرفِ گلبهار در حرکت بود. زمانی که ما را دید، موتر را توقف داد.
به احترام آمرصاحب، من و منصور از موترِ خود پایین شدیم. آمرصاحب درحالیکه دروازۀ موترِ خود را باز کرده و یک پایِ خود را به زمین گذاشته بود، از آقای منصور پرسید: «اخبار را چاپ کردین؟» منصور گفت: بلی آمرصاحب!
آمر صاحب بسیار ناراحت شد و گفت: چرا یک بار مرا ندیدید، گپهای زیادی به شما داشتم!
منصور گفت: ما آمدیم اما ناصر (سکرتر آمرصاحب) گفت آمرصاحب امروز کسی را نمیبیند.
مسعود رو به طرفِ ناصر که در عقبِ موترِ آمرصاحب نشسته بود، کرد و گفت: بسیار آدمِ گنگس استی، من قوماندانها را گفته بودم نه اینها را!
اسیران پاکستانی
هفتهنامۀ پیام مجاهد، زمان مقاومت در پنجشیر بر اساسِ هدایت و حمایتِ احمدشاه مسعود نشر میشد.
یکی از شمارههای این هفتهنامه را بعد از چاپ، به آمرصاحب رساندم. او پرسید: موضوع جالبتان در شمارۀ قبلی چه بود؟
گفتم: آمرصاحب هفتۀ قبل نام اسیرانِ پاکستانی را نشر کردیم که مورد استقبال قرار گرفت و رادیو بیبیسی به نقل از هفتهنامۀ پیام مجاهد، این گزارش را نشر کرد.
آمرصاحب به من گفت: همین لحظه موترِ مرا گرفته، نزد انجنیر عارف برو و باقی شهرتِ اسیرانِ پاکستانییی که نزد او است را بگیر و در شمارۀ پیشِ رو نشر کن.
با راننده به محلِ بودوباشِ انجنیر محمدعارف سروری که آنزمان مسوول اطلاعاتِ جبهه بود، رفتم. انجنیر عارف مصروف بازی فوتبال بود و محافظینِ وی به من اجازه ندادند که با ایشان صحبت کنم.
دوباره برگشتم، شام شده بود، آمرصاحب میخواست به طرف خانۀ خود برود، همین که مرا دید، پرسید: چه کردی؟
موضوع را به آمرصاحب گفتم، آمرصاحب به یکتن از دستیارانش دستور داد که انجنیرعارف را عاجل بخواهند.
من به خانه برگشتم.
فردا صبح، هنگامیکه به دفتر هفتهنامه رسیدم، دیدم که شهرت اسیرانِ پاکستانی نیز به دفتر رسیده است.
بخش اولِ نامونشانِ اسیران جنگی پاکستانی در شمارۀ ۲۵ مورخ ۱۷ سنبلۀ ۱۳۷۹ خورشیدی، درست یکسال پیش از شهادت آمرصاحب، چاپ شد.
اولین گزارش اسیرانِ پاکستانیِ گرفتارشده در جبهات جنگ شامل ۳۹ نفر میشد که نام، نام پدر، ولسوالی، ولایت، سن، ملیت، تنظیم مربوطه، محل اسارت و تاریخ اسارت آنها نشر و درج گردیده بود.
– ولایت بلخ: ۳ نفر اسیر در سال ۱۳۷۶
– ولایت تخار: ۶ نفر اسیر در سال ۱۳۷۷
– ولسوالی جبلالرسراج: ۳ تن اسیر در سال ۱۳۷۶
– ولایت پروان: ۹ تن اسیر در سال ۱۳۷۵ و ۱۳۷۶
– ولسوالی سالنگ: ۱۲ تن اسیر در سال ۱۳۷۵ و ۱۳۷۶
– ولایت کاپیسا: ۴ تن اسیر در سال ۱۳۷۶
– ولسوالی قرهباغ کابل: ۲ تن اسیر در سال ۱۳۷۶
این اسیران جنگی مربوط: حرکتالانصار، جمعیت علمای پاکستان، آیاسآی، حرکتالمجاهدین، اسلامیمحاذ، حزب مسلملیک و جماعت تبلیغی کشور پاکستان بودند.
بخشِ دومِ شهرت اسیران پاکستانی، در شمارۀ ۲۶ مورخ ۲۴ سنبلۀ ۱۳۷۹ چاپ شد. این فهرست شامل ۳۸ تن میشد که در سالهای ۱۳۷۵، ۱۳۷۶ و ۱۳۷۷ خورشیدی، در ولایات پروان و تخار در جبهات نبرد دستگیر شده بودند.
بخش سومِ شهرت اسیران به تاریخ ۳۱ سنبلۀ ۱۳۷۹ خورشیدی، در شمارۀ ۲۷ هفتهنامۀ پیام مجاهد چاپ شد. این فهرست شامل سالهای ۱۳۷۵، ۱۳۷۶، ۱۳۷۷ و ۱۳۷۸ میشد و جنگجویان پاکستانی از مناطق بگرام، بلخ، قرهباغ، دره صوف، غوربند، سالنگ و کاپیسا دستگیر شده بودند.
نشر این اسنادِ محکم و موثق، دلیلی بر مداخلۀ آشکارِ پاکستانیها بود که در رسانههای بیرون از کشور غوغا برپا کرد؛ اما باعث هیچگونه فشار بالای پاکستان، از طرف سازمان ملل متحد و دیگر کشورها نگردید.
Comments are closed.