احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۲ اسد ۱۳۹۶
بخش شصـتودوم/
با عجله دروازۀ اتاقها را یکی پیِ دیگر باز کردم، همچنان سکوتِ مطلق در این نگارستان حکمفرما بود، حضور انسان و حتا رسمی از انسان در این نگارستان دیده نمیشد. به زیرزمینی رفتم، طالبان نقاشیهای زیبایی از زن و مرد را زندانی کرده بودند. منزل اول و دوم را گشتم، دیدم همهچیز در جایِ خود قرار دارد. مطمین شدم و قفلی خریده، دروازۀ نگارستان را بستم و از آنجا بیرون شدم.
ساعت ۱۰:۳۰ به طرف موزیم که در دارالامان قرار داشت، حرکت کردم. نزدیک موزیم، محمد ایوب سالنگی فرمانده کندک اردوی آنزمان را دیدم. به سالنگی گفتم: موزیم جایی مهم است، اگر محافظینی به موزیم توظیف کنید، بسیار خوب میشود. سالنگی گفت: اگر درش قفل باشد، مشکلی نیست، ما امنیتش را میگیریم.
جالب این بود که اینبار در فتحِ کابل، اسباب و وسایلِ هیچ ادارۀ دولتی بیجا نگردید و دستِ دزدان و چپاولگران به موزیم نرسید. بعضی از مردم کابل، ساعت ۹ صبح و حتا چاشت روز، از فرار طالبان آگاه شده بودند ولی بازهم باورِ این خبر برایشان دشوار بوده است.
من بعد از اطمینان از موزیم کابل و وظیفه دادن به کارمندان این موسسه، طرف آرشیف ملی و کتابخانۀ عامه حرکت کردم.
به آرشیف ملی که همیشه این اداره را از بیرون دیده بودم، داخل شدم. دو نفر از کارمندان حضور داشتند و به من اطمینان دادند که خیر و خیرتی است.
طرف کتابخانۀ عامۀ کابل حرکت کردم؛ جادهها خالی بود و ازدحام نداشت. داخل کتابخانه شدم؛ ادارات زمانِ طالبان بسیار عجیب بود، هیچ نمیتوانستی آمر را از کارمند، مستخدم و نفر بیرونی و محافظِ دروازه تشخیص دهی. همه با پیراهن و تنبان و ریشهای بلند و ناشسته، چهرهنمایی میکردند.
همۀ مردمِ کابل به نظرم ناآشنا میآمدند، فکر میکردم که من به شهرِ دیگری وارد شدهام؛ همه با چهرههای خسته و خاکآلود، افسرده به نظر میرسیدند.
کارمندان کتابخانه سرِ راهم آمدند و بعد از اعلامِ خیرت بودن در این مرکز فرهنگی، مطمین شدم که همهجا آرامیست و همهچیز در حالتِ عادی قرار دارد. بنابراین، دوباره برگشتم به وزارت فرهنگ!
نصاب آموزشی
حوالی ساعت ۱۰ یکی از شبهای ماه اسد ۱۳۸۰ خورشیدی بود که بعد از اجازۀ آمرصاحب احمدشاه مسعود، به مجلس شبانۀشان در خواجه بهاءالدین، باغ قاضی کبیر، راه یافتم. در این مجلس، داکتر محیالدین مهدی، فرمانده گدا محمد خالد، مهندس توریالی غیاثی و جنرال ظاهر اغبر نیز حضور داشتند.
آمرصاحب با داکتر مهدی گرمِ صحبت بود. داکتر مهدی در مورد نصاب تعلیمی صحبت داشت و در مورد تغییراتی که برای افغانستانیها در نصاب آموزشی تاجیکستان صورت گرفته بود، معلومات میداد.
آمرصاحب در بخشی از سخنانِ خود در مورد نصاب گفت: نصاب آموزشی دینی افغانستان وضعِ خوبی ندارد، در کتابهای چاپ پاکستان که در مدارس دینی افغانستان درس داده میشوند، از چند دهه به اینسو هیچ تغییری نیامده و اصلاح نگردیدهاند. این کتابها متنهای کوچک و حواشی پُر دارند. آمرصاحب گفت: به باور من، این کار شاگردان و دانشآموزان را سرخورده و ذهنشان را مغشوش میکند.
مسعود گفت: اگر این حواشی مهم اند، باید جزوِ متن شوند؛ و اگر مهم نیستند، باید دور شوند تا کتابهای دینی از پراکندهگی نجات یابند.
Comments are closed.