احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





جماعتِ تبلیـغ و روش دعوتِ آن

گزارشگر:استاد عزیز احمد حنیف/ دوشنبه 7 حوت 1396 - ۰۶ حوت ۱۳۹۶

بخش چهارم/

mandegar-3۴) اکرام مسلمان
جماعت تبلیغ نه‌تنها به اکرام مؤمن بلکه به اجلال و احترامِ نوع بشر تأکید می‌نماید و از راه بزرگداشت بنی نوع انسان می‌تواند رابطۀ دوستانۀ‌ تنگاتنگی با مخاطبان خود تأمین کند. این رابطۀ نزدیک وقتی با انگیزۀ درونی عمیقِ ایمانی مبنی بر رسانیدن دین برای مردم یک‌جا می‌شود، فضای تأثیرگذاری و تأثیرپذیریِ کاملاً متفاوت و نیرومندی میان متکلم و مخاطب ایجاد می‌کند و از این رهگذر، دعوت پیروان جماعت تبلیغ نسبت به اندیشه‌های اسلامی معاصر دیگر، بیشتر بر قلب مخاطب تأثیر می‌افکند.
افرادی که در صفوف نهضت تبلیغ تربیت یافته‌اند، با مطالعۀ دقیق سیرت پیامبر اعظم صلی‌الله علیه وسلم به‌خصوص در ایام دعوت مکی، در راستای تبلیغ دین، با صبر و شکیبایی و گشاده‌رویی، به هرنوع توهین و تحقیر و استهزاء و تهدید و حتا دشنام آماده اند. آن‌ها مردم را به‌خاطر عدم آگاهی از دین معذور می‌دانند؛ بدین لحاظ، هیچ‌گاه در مقابل مردم به عمل بالمثل اقدام نمی‌کنند.
پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وسلم، هنگام برگشت از سفر طایف در خطاب به فرشتۀ مؤظفِ کوه‌ها که برای فرود آوردن دو کوه بر سَر مردم مکه از سوی خداوند آمده بود، با خون‌سردی تمام گفت: «امیدوارم خداوند از نسل‌شان کسانی را پدید آورد که خدای واحد را پرستش نموده و به او چیزی را شریک نیاورند». (۴ج۳/ص۱۴۲۰ش۱۷۹۵)
رعایت این اصل زمینۀ محبت‌افزایی، اعتماد و باورمندی، احترام و شفقت، عفو و گذشت و ایثار و تعاون و فضایل اخلاقیِ دیگر را در میان افراد جماعت و فراتر از آن مساعد می‌سازد؛ وقتی هریک از هم‌سفران با حرمت گذاشتن به همراهش تلاش نماید خدمتی به وی انجام دهد، و جانب مقابل نیز با عین باورمندی، سعی کند رفیقش را با گذاشتن کفشِ وی به پیش پایش اکرام کند و از این طریق در شخصیت هریک تواضع و انکسار وجود داشته باشد، احساس انسانیِ عمیقی در نهاد افراد زاده می‌شود که تعبیر از آن، با زبان قلم دشوار است.
بزرگان جماعت به اصل تکریم مؤمن، زیاد تأکید می‌ورزند و بدین باور اند که اگر این اصل رعایت گردد، دروازه‌های دعوت به هرطرف به روی آن‌ها گشوده می‌شود؛ در غیر آن‌صورت، جماعت قربانی فتنه‌های بزرگی خواهد شد که کارش هرگز به جایی نخواهد کشید.
۵) اخلاص
اخلاص در باور جماعت تبلیغ به معنای پاکیزه‌گی قلب از آلوده‌گی‌های شرک و ریا به‌خاطر عبادت و کسب رضای خداوند متعال، یکی از مهم‌ترین مسایلی‌ست که فرد بدون آن نمی‌تواند مؤفقانه در راه دعوت گام بردارد و سخنش بر مخاطبان تأثیر بگذارد. این امر از راه ریاضت در شخصیتِ فرد به وجود می‌آید که از نشانه‌های آن، سنجش اعمال در میزان رضایت و محبت الهی به ‌دور از قضاوتِ مردم می‌باشد.
شخصی که معنا و مفهوم اخلاص را درک کرده و آن را در شخصیت خویش پرورش داده است، در انجام اعمال و راه و رسم زنده‌گی، هیچ‌گاه بر قضاوت و دیدگاه‌های مردم تکیه نمی‌کند؛ با وجود آن‌که از سوی مردم مورد ملامت و سرزنش قرار گیرد و گاهی منافع مادی وی تهدید شود.
امام بخاری از عمر بن خطاب رض نقل نموده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمود: «پاداش و ارزشمندی هر عملی به نیت بسته‌گی دارد و هر شخصی ـ حتماً ـ نتیجۀ نیتِ خود را درمی‌یابد). (۱ج۱ص۶)
امام مسلم در حدیث معروفی نقل کرده است که در روز قیامت سه شخص مورد بازپرس الهی قرار می‌گیرند که در اعمال‌شان اخلاص نداشته‌اند: مجاهدی که در میدان نبرد سخت با دشمن رزمیده است و عالِمی که شهرتش مرزها را درنوردیده است و تاجری ثروتمند که دست سخاوتش به همه‌گی رسیده است؛ این سه طایفه به دلیل این‌که منظورشان، کسبِ شهرت دنیوی در میان مردم بوده است، اعمال ایشان مورد پذیرش الهی قرار نمی‌گیرد و به فرشته‌گان مؤظف دستور داده می‌شود که آن‌ها را کشان کشان به جهنم بیـندازند. (۴ج۴/ص۲۰۹۹ش۲۷۴۳).
اخلاص در راه دعوت، با اصول پنج‌گانۀ دیگر رابطۀ مستقیم دارد و همواره از درون، برای دعوتگر انگیزه تولید می‌نماید تا با امید و باورمندی به خداوند متعال مبنی بر کسب پاداش اخروی به پیش حرکت کند و نومیدی و افسرده‌گی را هیچ‌گاه به دل راه ندهد.
۶) تفریغ وقت برای تبلیغ
جماعت تبلیغ بدین باور است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم در مکه و مدینه، پیوسته به قبایل مختلف سفر می‌کرد و مردم را به اسلام فرا می‌خواند. صحابۀ کرام نیز هم‌زمان با توسعۀ قلمرو سیاسی اسلام به شهرهای مختلفِ دنیا پراکنده شدند و زنده‌گی‌شان را به دعوت در راه خدا وقف کردند و بدین ترتیب دین مقدس اسلام در سراسر دنیا گسترش یافت.
کسانی‌که بستر راحت و آسایش را ترک می‌کنند و به قصد نشر و پخشِ دین خدا توشه‌یی به کمر می‌بندند و با تحمل گرسنه‌گی و تشنه‌گی و بی‌خوابی و مشقت‌های دیگر، راه سفر به قصد دعوت الی الله را در پیش می‌گیرند، احساس درونی‌شان را آفریده‌گار هستی به‌خوبی درک می‌کند و به‌عوض هر گامی که در این راه می‌‎بردارند، پاداش بی‌حسابی برای‌شان نصیب می‌فرماید و دروازه‌های نعمتِ خود را نیز به روی آنان می‌گشاید.
خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است: «کسی که در راه خدا هجرت کند، سرزمین‌های فراخ و آزادی فراوان می‌بیند و گشایش و آسایش خواهد یافت و هرکه از خانۀ خود بیرون آید و به سوی خدا و رسول هجرت کند، و سپس مرگ او را دریابد، اجر او بر عهدۀ خداست، و خداوند بسی آمرزنده و مهربان است». (النساء:۱۰۰)
بدین ‌لحاظ، یکی از اصول شش‌گانۀ جماعت، اختصاص دادن بخشی از وقت برای خروج در راه الله متعال برای تبلیغ دین است.

خروج برای تبلیغ و روش دعوت
برای تشکیل دسته‌های تبلیغی کدام قاعدۀ مشخص و تعریف شده‌یی وجود ندارد اما طوری که از روش عملی جماعت دیده می‌شود، دسته‌های دعوتی از شش نفر گرفته تا بیست نفر تشکیل می‌گردد و گاهی بیشتر از آن نیز می‌تواند باشد. به‌طور معمول، حد اوسط تعداد این دسته‌ها ۱۲ نفر است و از مراکز به نقاط دیگر شهر و به ‌گونۀ مشخص به مساجد اعزام می‌گردند و همچنان ممکن است به شهر دیگری و یا کشور دیگری عزیمت کنند و یک نفر از سوی مرکز به ‌عنوان امیر جماعت انتخاب می‌شود که سایر اعضا موظف به پیروی از او هستند. کمترین مدت اقامتِ ایشان در هر مسجد سه روز به‌صورت شبانه‌روزی می‌باشد؛ شب‌ها در مساجد استراحت می‌کنند و بعد از هر نمازی به دعوت مردم مشغول می‌شوند و روزها در ساعات غیر از نماز، در میانِ‌ هم یکدیگر را ارشاد می‌کنند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.