احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





سخنرانی و فن بیان

گزارشگر:رسول خان امین - ۰۱ دلو ۱۳۹۷

بخش بیســت‌وهشتـم/

mandegarپایان سخنرانی
پایان سخنرانی، یکی از اصلی‎ترین قسمت‎های هر سخنرانی است؛ زیرا صحبت‎های ما را تکمیل می‎کند و مخاطب بیشترین جزییاتی که در یک سخنرانی به یاد می‎آورد، همین نکته‌های پایانی هست. پایانِ سخنرانی به اندازۀ شروعِ یک سخنرانی اهمیت دارد. زمانی ‌که داریم سخنرانیِ خودمان را انجام می‎دهیم، باید حواس‎مان به پایانِ سخنرانی باشد تا وقت کم نیاوریم. حتماً فلم‎هایی را دیده‌ایم که وقتی تمام شده‌اند، اصلاً متوجه نشده‌ایم که آخرِ فلم چی شد. آن‌وقت می‎گوییم «عجب فلمِ بی‌سَروپایی!» سخنرانی هم به همین شکل است، مخاطب نباید چنین حسی برایش دست دهد و بگوید که خُوب آخرش چی شد.
در ادامه، به چهار موردی که می‎توانیم ازش در پایان سخنرانی استفاده کنیم، اشاره می‎کنم:
جمع‎بندی و ارایۀ خلاصه‏یی از مطالب ارایه‌شده: با جمع‎بندی مطالبی که در قسمت بدنۀ یک سخنرانی ارایه می‌دهیم، می‎توانیم از آن‌چه در صحبت‎های‌مان مطرح شد، خلاصه‎یی بیان کنیم. نکته‎یی که در این قسمت خیلی مهم است این‌که: زمانی که به پایانِ سخنرانی می‎رسیم، بهتر است که اگر مورد جدیدی به یادمان آمد، دیگر بیان نکینم؛ چرا که ما وقتی در حال جمع‎بندی و ارایۀ خلاصه‎یی از مطالبی که بیان کردیم هستیم، ذهن مخاطب برای یاد گرفتنِ نکته یا سرفصلی جدید آماده‌گی لازم را ندارد. مخاطب در زمانی که ما در حال جمع‎بندی و بیان خلاصه‎یی از مطالب هستیم، در ذهنِ خود مطالبی که بیان شده را دسته‎بندی و جمع‎بندی می‎کند و همین‌طور در ذهنِ خودش چیزهایی را که یاد گرفته تجزیه و تحلیل می‌کند. بنابراین یکی از راه‎های خوب و قدرتمند برای پایان دادن به یک سخنرانی این است که مطالب را به‎صورتِ خلاصه و یا شاید هم تیتروار یک‌بار برای مخاطب مرور کنیم.
۱٫ دعوت به اقدام واضح: مورد بعدی که برای پایان دادن به یک سخنرانی می‎توانیم ازش استفاده کنیم و واقعاً هم تکنیکِ فوق‎العاده‎یی هست، این است که در پایانِ سخنرانی یک دعوت به اقدامِ واضح را انجام بدهیم. شاید برای‎تان سوال باشد که دعوت به اقدامِ واضح اصلاً چیست؟
دعوت به اقدام یعنی این‌که از مخاطب بخواهیم که کاری را در جهت موضوع و هدف سخنرانیِ ما انجام بدهد. نکته‎یی که در یک دعوت به اقدام باید در نظر بگیریم این است که دعوت به اقدامِ ما باید قابل اجرا شدن و عملی شدن باشد و همان‌طور که عرض کردم، باید در راستای هدف از سخنرانی ما باشد. معمولاً این قسم دعوت به اقدام‎ها هستند که در خاطر مخاطبان باقی می‎مانند. هرقدر این دعوت به اقدام‎ها خلاقانه‎تر و عملی‎تر باشد، می‎تواند تأثیر زیادی در مخاطب ایجاد کند. مثلاً: در یک سخنرانی دربارۀ سگرت، در پایانِ آن به مخاطب می‎گوییم که در پیش دروازۀ خروجی یک سطل آبی‌رنگ هست، اگر واقعاً تصمیم به ترک سگرت گرفته‎اید، قوطی سگرتی که در جیب‎تان هست را داخل آن سطل بندازید و ترک سگرت را از همین لحظه شروع کنید!
یا مثلاً: در یک سخنرانی دربارۀ حفظ محیط زیست و جلوگیری از قطع درختان، سخنران دستش را تَر کرد و به مخاطبان گفت؛ اگر می‎خواهید که شما هم سهمی در حفظ محیط زیست و قطع نکردن درختان داشته باشید، کافی‌ست زمانی‌که دست‎تان را با آب‌وصابون می‎شویید، به‌جای این‌که از دستمال کاغذی استفاده کنید، دست‎تان را ده مرتبه تکان بدهید و آن را این‌گونه خشک کنید.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.