تلاطم‌ آب و هوا و بحران‌های انسانی: کدام کشورها بیشتر در معرض خطر هستند؟

گزارشگر:جوشوا بازبی و نینا ون اوکسکول/ برگردان: پروانه حسینی - ۱۹ حمل ۱۳۹۸

mandegarتابستان و پاییز گذشته، آتشسوزیهای جنگلی در غرب و توفانهای شدید در شرق امریکا توجه رسانه‌های عمومی را جلب کرد. اما حوادث اقلیمی در سال ۲۰۱۸ در کشورهای رو به توسعه هم پیامدهای ناگواری برای انسانها داشته است؛ از سیلهای عظیم در کرالای هندوستان تا خشکسالی شدید در افغانستان که میلیونها نفر را گرفتار کرد.
سراسر دهه‌ی گذشته، دانشگاهیان و سیاست‌گذاران به شدت درگیر بحث دربارۀ تغییرات آب و هوایی و تهدیدهای امنیتی پیامد آن بوده‌اند که به درگیری‌های داخلی می‌انجامد. پیچیدهگی‌های ارتباط‌ میان عوامل مختلف سبب می‌شود که سیاست‌گذاران از تغییرات آب و هوایی در ترکیب با عوامل دیگر با عنوان مبهمِ «تهدیدافزا» یاد کنند. ولی اطلاق تهدیدافزا به تغییرات آب و هوایی آن‌قدرها مفید‌ نیست مگر این که همراه با شناسایی ویژه‌گی‌هایی باشد که کشورها را مستعد بی‌ثباتیِ بیشتر می‌کند.
در واقع، چند عامل پرمخاطره بعضی کشورها را در مقابل پیامدهای تغییرات آب و هوایی آسیب‌پذیرتر می‌کند: وابستگی شدید به کشاورزی، وجود درگیری‌های اخیر، و نهادهای سیاسی مبتنی بر تبعیض. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که در کشورهایی که بعضی یا تمام این عوامل خطر وجود دارد، تغییرات آب و هواییِ شدید به نتایجِ فاجعه‌باری مثل خشونت، بحران غذایی، و بی‌خانمانی شدید مردم می‌انجامد.
ما از این عوامل برای شناسایی کشورهایی استفاده کرده‌ایم که در سال‌های آینده بیشتر در معرض خطر بی‌ثباتی آب و هوایی و بحران‌های انسانی قرار دارند. امیدواریم به این ترتیب بتوانیم پیشاپیش به سیاست‌گذاران هشدار دهیم که در چه نقاطی تغییرات آب و هوایی در کوتاه‌مدت بر بی‌ثباتی تأثیر می‌گذارد و در چه نقاطی باید هر چه سریع‌تر به تلاش برای کاهش این تأثیرات پرداخت.

کدام کشورها در خطر هستند؟
نقشۀ زیر کشورهایی را نشان میدهد که به نظر ما بیشتر در معرض خطرات ناشی از بیثباتی آب و هوایی هستند. شمار چشمگیری از کشورها – ۲۰ کشور در کل – با ترکیبی از دو خطر اول، وابستگی به کشاورزی و درگیری‌های اخیر، مواجه‌اند. این کشورها با رنگ نارنجی مشخص شدهاند. ۹ کشور دیگر (آنگولا، جمهوری دموکراتیک کنگو، میانمار، پاکستان، روآندا، سودان جنوبی، سودان، اوگاندا، و یمن) علاوه بر دو عامل اول، از محرومیت سیاسی قومیِ زیادی رنج می‌برند. این کشورها در نقشه با رنگ قرمز مشخص شده‌اند.
چرا این عوامل خاص این قدر مهم هستند؟ وابستگی شدید به کشاورزی یعنی معیشت بخشهای بزرگی از شهروندان با کشاورزی پیوند دارد. تکانههای آب و هوایی مثل خشکسالی و سیل، زراعت را مختل میکند. در کشورهای وابسته به کشاورزی، این تکانهها به معنای کاهش شدید درآمد و ناامنی غذایی شدید است. کاهش درآمد زراعی بر جذابیت منابع جایگزین درآمد مثل ِیاغی‌گری و راهزنی می‌افزاید. بخش قابل ملاحظهیی از درآمد حکومتهای این کشورها حاصل مالیاتهایی است که بر صادرات مواد کشاورزی وضع می‌کنند. با استفاده از دادههای سازمان بینالمللی کار، ما کشور دارای سطح «بالای» وابستگی به کشاورزی را کشوری تعریف کردیم که ۴۰ درصد از جمعیتش در بخش کشاورزی کار میکنند. ۶۶ کشور در این دسته جا گرفتند. در بعضی کشورها مثل مالاوی و سومالی بیش از ۸۰ درصد نیروی کار در بخش کشاورزی شاغل‌اند.
دومین عامل خطر، درگیری اخیر، نیز میتواند با تکانههای آب و هوایی همراه شود و به بحران بینجامد: بیش از ۴۰ درصد از کشورهای مواجه با بحران غذایی در سال ۲۰۱۷، بار مضاعفِ درگیری را هم به دوش می‌کشند. مهمتر این که، درگیری اخیر شاید بهترین نشانۀ گسترش درگیری در آیندۀ نزدیکِ یک کشور باشد زیرا احتمال دارد که هنوز رهبران و گروههایی در این کشورها به سلاح دسترسی داشته باشند یا بتوانند مردم را برای جنگ بسیج کنند. با استفاده از اطلاعات برنامه‌ی دادههای درگیری اوپسالا، بیش از ۴۰ کشور را شناسایی کردیم که درگیریهای‌شان (بنا به تعریف، درگیری‌یی که حکومت یکی از طرف‌هایش باشد) را در پنج سال منتهی به ۲۰۱۸ ثبت کرده بودند.
سومین عامل، نهادهای سیاسی مبتنی بر تبعیض – که گروههای اجتماعی مشخصی را به حاشیه میبرند یا از قدرت محروم میکنند – همراه با حکومتهایی که در مقابل برخی از گروههای مردم مسوولیت کمتری احساس میکنند، خطر بیثباتی و لزوم اقدامات بشردوستانۀ فوری را افزایش میدهند. برای مثال، هنگام کمبود مواد غذایی، دسترسیِ احتمالاً کمتر گروههای حاشیهیی به کمکهای حکومتی، خطر بحران انسانی را بالا میبرد و به نارضایی علیه حکومت می‌انجامد.
به نظر جودیت ام برتهاور، متخصص علوم سیاسی، کشورهایی که دستکم ۲۰ درصد از جمعیت خود را رسماً از قدرت سیاسی کنار میگذارند، کشورهایی با حد «بالا»ی محرومیت سیاسی به شمار می‌روند. در یک محاسبه با استفاده از معیارهای برتهاور و اطلاعات به دست آمده از دادههای روابط قدرت قومی (EPR)، دریافتیم که در حال حاضر ۳۵ کشور نهادهای مبتنی بر تبعیض شدید دارند. همان طور که در نقشه هم میتوان دید، ۹ کشور وابستگی شدید به کشاورزی و درگیری اخیر هم داشتند. (دستکم در دو کشور دیگر، کامرون و اتیوپی، سطوح بالای تبعیض دیده میشد که در داده‌های EPR مشخص نشده بود.)

ترسیم نقشۀ خشکسالی‌ها
کشورهایی که با هر سه عامل پرمخاطرۀ پیش‌گفته مواجه‌اند، با تکانههای آب و هوایی درگیر خواهند بود. یکی از جدیترین تکانهها – به‌ویژه در کشورهای وابسته به کشاورزی – خشک‌سالی و کمبود آب است. با نگاهی به کشورهای در معرض خطر، خواه آن‌هایی که اخیراً درگیر کمبود آب شده‌اند و خواه آن‌هایی که در آیندۀ نزدیک با آن روبهرو خواهند شد، می‌توان نه تنها کشورهای آسیب‌پذیر نسبت به تغییرات آب و هوایی در آینده بلکه کشورهای مواجه با خطر تکانههای آب و هوایی جدی در حال حاضر را هم شناسایی کرد.
اگرچه به سختی می‌توان کمبود آب را در مقیاس جهانی محاسبه کرد اما یک الگوی توازن آبی وجود دارد که عواملی نظیر بارش، دما، جغرافیا، میزان تبخیر، و سایر عوامل لازم برای تخمین ناهنجاری‌ها – شناسایی جاهایی که مقدار آب سطحی بالاتر یا پایینتر از حد معمول است – را با هم ترکیب می‌کند. شرکت مشاور آی ساینسز یک مدل شاخص امنیت آب (WSIM)طراحی کرده است که برای ایجاد یک شاخص مرکب از مازادها و کمبودهای آب، هم دادههای تاریخی و هم گزارش‌های آب و هوایی را در نظر میگیرد. به درخواست ما، آی ساینسز داده‌های محلی خود را تجمیع و تمام کشورهای جهان را بر مبنای سهم جمعیتی آنها و نسبت اراضی کم‌آب بین اکتبر ۲۰۱۷ و سپتامبر ۲۰۱۸، و فهرست مشابهی شامل کمبودهای آبی پیش‌بینی شده تا جنوری ۲۰۱۹ رتبه‌بندی کرد. آی ساینسز کشورهای مواجه با کمبود ده ساله، یا به طور متوسط یک خشکسالی در هر ده سال، را از کشورهای مواجه با کمبود مفرط سی ساله که به طور متوسط هر سی سال یک بار اتفاق میافتد، جدا کرد.
ما ۲۵ درصد کشورهای مواجه با بدترین کمبودهای آبی را بر اساس دادههای آی ساینسز بررسی و با فهرست خودمان از ۲۰ کشورِ در معرض خطر مقایسه کردیم. در نقشۀ زیر، کشورهای در معرض خطر بدون کمبود آب به رنگ آبی روشن آمدهاند. کشورهای مواجه با ده سال خشکسالی، که ۲۵ درصد بالای فهرست کشورهای اخیراً درگیر کم‌آبی یا کم‌آبی پیش‌بینی شدۀ آی ساینسز را تشکیل میدهند، به رنگ آبی ملایم نشان داده شدهاند و ۲۵ درصد کشورهای مواجه با بیش از سی سال خشکسالی را به رنگ آبی تیره میتوان دید.
در فهرست دادههای آی ساینسز برای دوازده ماه بین اکتبر ۲۰۱۷ و سپتامبر ۲۰۱۸، کشورهایی به چشم می‌خورند که با هر دو عامل وابستگی کشاورزی و درگیری متأخر مواجه‌اند. در افغانستان، ۶۴ درصد از جمعیت در معرض سی سال خشکسالی بودهاند؛ همین رقم در یمن ۴۳ درصد و در سومالی ۳۴ درصد است. صرف توجه به تک عاملِ جمعیت ممکن است سبب شود مشکلات مناطق روستاییِ کم‌جمعیت را نادیده بگیریم. ۸۰ درصد از اراضی افغانستان و ۳۸ درصد از اراضی جمهوری دموکراتیک کنگو با ده سال خشکسالی مواجه بودهاند، در حالی که ۳۶ درصد از اراضی سودان از سی سال خشکسالی رنج برده‌اند. هندوستان بین ۲۵ درصد کشورهایی نبود که از سهم جمعیت یا اراضی تأثیر می‌پذیرفتند اما حدود ۹۵ میلیون هندی، یا ۷.۲ درصد از جمعیت کشور، در سال گذشته یک دورۀ سی سالۀ خشکسالی را پشت سر گذاشته بودند.
آی ساینسز پیش‌بینی میکند که کمبود آب در سومالی، سودان، و یمن تا جنوری ۲۰۱۹ ادامه خواهد داشت اما شش کشور دیگر که در میان ۲۵ درصد مناطق مواجه با ده سال یا سی سال کمبود در فهرست ۲۰۱۸ – ۲۰۱۷ قرار ندارند، یعنی چاد، کامرون، جمهوری آفریقای مرکزی، اتیوپی، مالی، و نیجر، تا جنوری ۲۰۱۹ به چارک بالای جدول خواهند پیوست.

چه باید کرد؟
تلاش‌های امیدوارکننده‌یی در دست اقدام است تا بتوان خشونت سیاسی و بحرانهای غذایی را بهتر پیش‌بینی کرد. اخیراً بانک جهانی یک تحقیق آزمایشی بر اساس سازوکار عملیاتی قحطی خود (FAM) طراحی کرده است که میکوشد مناطق در معرض قحطی را با استفاده از سامانۀ تحلیل دادههای ماشین پیش‌بینی کند. پروژۀ سامانۀ پیش اخطاری خشونتِ دانشگاه اوپسالا(ViEWS) در حال بسط دادن پیش‌بینی درگیری منطقهیی در آفریقا است. تا پیش از کارایی نهایی این سامانه‌ها، فهرست ما میتواند به تشخیص کشورهای شدیداً مستعد بیثباتی آب و هوایی و بحرانهای انسانی کمک کند.
سیاست‌گذاران با این اطلاعات چه باید بکنند؟ در کشورهایی مثل یمن و سودان جنوبی، با سطح بالای خشونت مزمن، اولویت اصلی باید کاستن از درگیری مسلحانه باشد. کشورهایی که خشونت را مهار کردهاند، میتوانند از تواناییشان برای تشخیص و پاسخ به بحرانها و بهبود فرصتهای شغلی بهره برند. در این وضعیت، مداخلههای گوناگون متخصصان سیاست غذایی برای جلوگیری از قحطی– شامل حمایت غذایی و درآمدی و بیمۀ محصولات کشاورزی – می‌تواند مفید واقع شود. وقتی در سال ۲۰۱۵ اتیوپی دچار یک خشکسالی بزرگ شد، حکومت کشور توانست با استفاده از چنین سیاستهایی جلوی قحطی را بگیرد، اگرچه حتا این موفقیت هم نتوانست حکومت را کاملاً از اعتراضات مصون نگه دارد. با توجه به حساسیت خاص کشاورزی نسبت به تغییرات آب و هوایی، نهادهای بینالمللی و حکومتها باید سریعاً به چگونگی انطباق فعالیتهای کشاورزی با این تغییرات بپردازند تا از سقوط شدید بازده محصولات زراعی جلوگیری کنند.
بدیهی است که عوامل پر خطری که ما سعی در شناسایی و معرفی آن داریم تن‌ها عواملی نیستند که به بی‌ثباتی و بحران‌های انسانی می‌انجامند. اما تغییرات آب و هوایی ممتد احتمالاً مشکلات کشورهای در معرض خطر را در دهه‌های آینده تشدید می‌کند. در دهه‌های آینده، این کشورها با پیامدهای وخیم‌تری مواجه خواهند شد و حکومت‌های‌شان – که همین حالا هم شکننده‌اند – حتا بیش از گذشته تحت فشار شدید قرار خواهند گرفت تا خشونت را مهار و خوراک مردم‌شان را تأمین کنند. شناسایی مناطقی که احتمال بی‌ثباتی در آنها زیاد است، اولین قدم مهم برای کاهش خطر است.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.