احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۴ دلو ۱۳۹۹
فرهاد فرامرز
روش تحقیق، بنیادیترین ابزار پژوهش بوده و دانستن آن برای محققان و دانشجویان، ضروری پنداشته میشود که باید برای مطالعه و تحقیق هدفمند، روشها را فراگرفت. متاسفانه خیلی از پژوهشگران و دانشجویان، از روی ندانستن و یا هم از سر سهلانگاری؛ این مورد مهم را مدنظر نمیگیرند، حالانکه نوشتههایی که یک روش مشخص را پیروری نکنند، از اعتبار و جایگاه علمی چندانی برخوردار نخواهند بود. در این نوشتار، تلاش صورت گرفته تا به فرضیه و جایگاه آن در تحقیقاتکمی پرداخته شود.
از آنجایی که حدس و گمان و فرضیهسازی در زندهگی روزمره برای هرشخصی اتفاق میافتد: نسبت به اتفاقی، دچار حدس و گمان یا پیشداوری میشوند؛ علت را جستجو میکنند. در تحقیقات علمی نیز باید این اتفاق بیفتد و محقق، با فرضیهسازیهای منطقی و دقیق؛ خودش را به نتایج مطلوب میرساند.
فرضیه یا حدس و گمان که معادل انگلیسی آن ” Hypothesis” است، از ضروریات تحقیق؛ بهویژه تحقیقات تبینی بهشمار میرود که محقق با آن میتواند مسیر پژوهش خود را مشخص کند. بهعبارتدیگر، فرضیه راهحل مسئله است که به یافتن نظم و ترتیب در بین واقعیات کمک میکند و هم سبب دستیابی به نتیجه میشود. در تحقیقات کمی؛ فرضیه نیز از ضروریات مهم بهشمار میرود که بدون درنظرداشت دقت در مسئلۀ فرضیه، ما نمیتوانیم به نتایج مطلوب برسیم.
تاریخچۀ فرضیه
به نوشتۀ دکتر محمدجعفر پاکزاد «فرضیه پس از قرن هفدهم رواج مییابد» او مینویسد: هرچند فرضیهآزمایی عمدتا از قرن هفدهم میلادی به اینطرف رواج پیداکرده؛ اما فرضیهسازی، تاریخچۀ بس بلندتری دارد. از قدیمالایام، بهخصوص پس از پیدایش تفکر منطقی در بین جوامع متمدن بشری، انسانها برای کشف حقیقت و پی بردن به علل رویدادهای جهان واقع به گمانهزنی پرداختهاند. البته گمانهزنی یا فرضیهسازی در قدیم، حتا در فرارسیدن قرن هفدهم، در شرایطی متفاوت صورت گرفته است.
هرچند در آنزمان برخوردهای علمی متفاوتتر از امروز بود، وفاق علمی میان دانشمندان و پژوهشگران، به شکل امروز وجود نداشت، بنابراین؛ هر دانشمندی مفاهیم، اصول، روشها و فرضیۀ خود را شخصا ابداع کرده و بهکار برده است. «با شکلگیری رنسانس و دگرگونیهای اجتماعی و فرهنگی پسازآن، فرضیهسازی وارد مرحلۀ نوینی شد: دانشمندانی همچون گالیله، کپلر و نیوتون که آنان را پیشروان روش علمی خواندهاند، فرضیه را بهصورت خلاق و عملیاتی در تحقیقات خود بهکار بردند و آن را از راه مشاهده و آزمایش، بهدقت ارزیابی کردند.
در این دوره با پدید آمدن دو خط فکری (تجربهگرایی و عقلگرایی) یکی در جزایر بریتانیا و دیگری در قاره اروپا، زمینۀ پیدایش و رواج روش علمی، فراهم آمد» (نسب, ۱۳۹۰). در این زمان در اروپا چندین مکتب فکری-فلسفی شکلگرفته بود که نقش این مکاتب را در گسترش روشهای علمی، نمیتوان نادیده گرفت.
در خصوص دستیابی انسان به معرفت؛ عقلگرایی تفاوتهای آشکاری با تجربهگرایی دارد» (سرشت, ۱۳۷۹).
با توجه با گفتههای بالا، برای رسیدن به فرضیه، از دو راه میتوان پیش رفت: «تجربه و عقل» یا به عبارتی استقراء و قیاس. ولی اگر با دید روانشناختی به موضوع بنگریم، بین تجربه و عقل؛ مبانیت کامل نمیبینیم. تجربه میتواند زمینه را برای آفرینش گری ذهن فراهم کند. بر سبیل مثال، سیگار کشیدن یکی از علل ابتلا شدن به سرطان است، یا افراد خلاق، دارای تفکر واگرا هستند. این محصلِ استنباط استقرایی است. امروزه، تقریبا همۀ طرفداران استنباط عقلی و نیز اکثریت غالب هواداران استنباط استقرایی در روش علمی، باوردارند که فرضیه باید از خلاقیت ذهنی و قدرت ابتکار محقق سرچشمه بگیرد (سرشت, ۱۳۷۹).
گذشته از این، آقای پاکزاد در ایران، دهه ۱۳۷۰ را آغازگر اکثریت پژوهشهای علمی میداند و از جمله، به گسترش علوم تربیتی و رفتاری تاکید میکند و مینویسد: فرضیهآزمایی که معمولا با بهرهگیری از آزمونهای معنیدار آماری انجام میشو، جایگاه ممتازی یافته است. با توسعۀ دورههای مختلف تحصیلات تکمیلی در دانشگاههای بزرگ کشور، فرصتهای مناسبی برای تحقیق؛ در اختیار دانشجویان و استادان قرارگرفته است (نسب, ۱۳۹۰).
فرضیه چیست؟
فرضیه در حقیقت راهحل پیشنهادی پژوهشگر برای حل مسئله است. به همین انگیزه، تدوین یک فرضیۀ پسندیده بستهگی به چگونهگی بین مسئله دارد. فرضیه ابزار نیرومندی است که پژوهشگر را قادر میسازد تا نظریه را به مشاهده و مشاهده را به نظریه ربط دهد. فرضیه، یک قضیۀ شرطی یا فرضی است که تایید یا رد آن، باید بر اساس سازگاری مفاهیم آن و به استناد مدارک تجربی و دانش گذشته؛ آزمایش شود. فرضیه، جملهای است که انتظارات محقق را درزمینۀ رابطه میان متغیرها بیان میکند (گلستان, ۱۳۹۰).
در تعریف فرضیه میتوان گفت: فرضیه عبارت از حدس یا گمان اندیشمندانه دربارۀ ماهیت، چگونگی و
روابط بین پدیدهها، اشیاء و متغیرها، که محقق را در تشخیص نزدیکترین و محتملترین راه برای کشف
مجهول کمک مینماید؛ بنابراین فرضیه گمانی است موقتی که درست بودن یا نبودنش باید مورد آزمایش قرار
گیرد (نیا, ۱۳۸۹).
فرضیهسازی، یکی از ستونهای اصلی تحقیق بهشمار میرود. فرضیه قلب و اساس تحقیق است. ما فرضیهها را میسازیم تمام تحقیق بر محور فرضیات است. گاهی از این ستونهای پژوهش به سادهگی عبور میکنیم.
روششناسان بر چند مؤلفه در تعریف فرضیه تأکید میورزند: نخستین چیزی که در تعریف فرضیه به چشم میخورد، تبیینی است ارتجالی که شخص محقق درباره نوع روابط بین دو متغیر ابراز میکند.
نقش فرضیهها در تحقیق علمی
فرضیهها ضمن اینکه محقق را برای پیگیری و انجام امور تحقیق جهت میدهد باعث میگردد که: نخست، مطالعۀ منابع و ادبیات مربوط به موضوع تحقیق، جهتدار شود و از مطالعۀ منابعی که ربطی به پژوهش ندارند جلوگیری به عمل آید.
دوم، پژوهشگر را نسبت به جنبههای موقعیتی و معنیدار مسئلۀ پژوهش، حساستر مینماید.
سوم، فرضیه باعث میشود تا محقق، مسئلۀ پژوهش را بهتر درک کند و روشهای گردآوری اطلاعات را بهتر تعیین نماید.
بهندرت پیش میآید که اهل علم، تحقیق و پژوهشی را بدون فرضیه یا پرسش آغاز کنند. تحقیقِ بدون فرضیه مانند آن است که مسابقۀ دو صحرانورد، بدون نقطۀ آغاز باشد. یا اینکه بدون آنکه بدانیم چه میخواهیم وارد بازار شویم.
پژوهشگران ارتباطات جمعی، برای آغاز مرحلۀ جمعآوری اطلاعات از واژههای سؤالات تحقیق یا فرضیههای تحقیق استفاده میکنند. سوالات تحقیق معمولا در مطالعاتی با عنوان پژوهشهای اکتشافی دستهبندی میشوند. در این نوع پژوهش، محقق بهجای یافتن رابطه بین دو متغیر، درصدد جستجوی نشانههای برآمده از دادههاست. بنابراین، محقق از قبل اطلاعاتی ندارد که بتواند پیشبینی(فرض)کند؛ اما پژوهشگران در اکثر تحقیقات، از فرضیه استفاده میکنند و بهاینترتیب میتوانند دربارۀ نتیجۀ تحقیق پیشبینی کنند. لذا پرسشها و فرضیههای پژوهش، مشابه اند مگر در فقدان عنصر پیشبینی در سوالات تحقیق. (صابری, ۱۳۹۹).
فرضیه بهمثابۀ یک دستورالعمل اجرایی؛ محقق را از دوراهی و حیرت به درآورده، به او میگوید هماکنون تحقیق را از کدام مسیر ادامه دهد. فرضیه با چنین حیثیتی، ازآنجهت نیاز است که وقتی محقق به دنبال علت یک پدیده یا رویداد است، همزمان دو یا چند احتمال در کار است و هریک از این احتمالات اقتضای ویژه خود را دارند و اطلاعاتی معین را میطلبند. آنچه به محقق کمک میکند تا در مسیر مشخصی حرکت، و اطلاعات منسجم را دستوپا کند فرضیه است (نسب, ۱۳۹۰).
فرضیه در تحقیقات کمی
با درنظرداشت اینکه در برخی از تحقیقات، استثناهایی وجود دارد که از فرضیه استفاده نمیشود؛ اما در تحقیقاتی که فرضیه در آنها استفاده میشود، فرضیه از جایگاه کلیدی برخوردار است که حتا بدون فرضیه، پیش برد تحقیق ناقص و حتا ناممکن مینماید. «تحقیقات کمی در عالیترین شکل خود، کار را با فرضیه آغاز میکنند و اساسا در روش کمی، وجود فرضیه، پیش از جمعآوری اطلاعات، یکی از بنیانهای ارزیابی تحقیقات است؛ اما تحقیقات کیفی چنان نیست، آنجا پژوهش با فرضیه یا پیشبینی آغاز نمیشود.» بلکه با پارادیمها شروع میشود (رنجبر, ۱۳۹۲).
فرضیهسازی یکی از مراحل حساس تحقیق را تشکیل میدهد؛ چراکه فرضیهها نقش راهنما را دارند و به فعالیتهای تحقیقاتی جهت میدهند. فرضیه، بهویژه در پژوهشهایی که هدف آنها کشف روابط علت و معلولی باشد، ضروری است . فرضیهها در پژوهشهایی که هدف آنها تعیین وضعیت موجود یک پدیده است، اهمیت کمتری دارد (گلستان, ۱۳۹۰).
فرضیهها کمک میکنند محقق سهلالوصولترین راهها و محتملترین جهتها را برای رسیدن به هدف تحقیق انتخاب کنند (نیا, مقدمهای برروشتحقیق در علوم انسانی, ۱۳۸۸). فرضیهها بر مبنای شناسایی «مشکل» ارایه میشوند. برای اینکه در جریان تحقیق به نتایج مطلوب برسیم، لازم است در تشخیص مشکل و موضوع دقت داشته باشیم، در غیر آن، راه بهجایی خواهد کشید که انتظار نمیرفت.
منابع فرضیه
محقق میتواند فرضیههای خویش را از منابع مختلف بهدست بیاورد:
کشف و شهود: فرضیههایی که از کشف و شهود ناگهانی ناشی میشود ممکن است در برخی موارد برای گسترش و پیشرفت علم سودمند باشد.
منطق و استنتاج: فرضیههایی که از طریق منطق بهدست میآیند با شرایط ویژه، با نظریهها در ارتباطاند. این نوع فرضیهها را قیاسی میخوانند .
مشاهده و تجربه: در بسیاری موارد مشاهدۀ امور و پدیدههای اجتماعی سرچشمۀ فرضیه یا فرضیههاست.
تحقیقات پیشین: تداوم تحقیقات خود از منابع فرضیه است.
با انجام هر تحقیق، پرسشهایی چند پاسخ مییابند. درعینحال هر تحقیق، ضمن آنکه موجبات پیشرفت دانش را فراهم میسازد؛ خود پرسشهایی پدید میآورد که سرچشمۀ فرضیههایی تازهاند.
فرهنگ: دانش انسانی در چارچوب هر فرهنگ، رنگ و صبغهای ویژه مییابد، به مسایلی خاص توجه مینماید و زمینههای ویژهای نیز میپذیرد. ازاینرو که باید گفت: فرضیههایش تابع فرهنگ اند، هم فرهنگ وسیع و فراگیر، هم فرهنگهای خاص و جزئی (گلستان, ۱۳۹۰).
چگونه فرضیه بسازیم؟
فرضیهسازی یکی از مراحل مهم و حساس پژوهش را تشکیل میدهد؛ زیرا فرضیهها نقش راهنما را داشته و به کارهای تحقیقی سمتوسو میدهند. فرضیه بر اساس تشخیص مسئله یا مشکلی ساخته میشود. بهخاطر این، انتخاب موضوع عنوان پژوهش که همانا تشخیص سخت است، باید دقت لازم را داشت و پیشینۀ موضوع را خوب مطالعه کرد.«فرضیهها در ذهن دانشجو و محققان، بهصورت انفرادی و یا ترکیبی از مبادی زیر پدیدار میشوند تا بهعنوان سرچشمۀ پیدایش و شکلگیری فرضیه و گمان علمی در ذهن پژوهشگر عمل نماید:
۱-معلومات پیشین، که قالب گزارههای نظری مانند اصول و قوانین علمی، نظریهها، حقایق، مفاهیم، مدلها و غیره وجود دارند و در شکلِ ادبیات نظری پژوهش، تدوین میشوند.
۲-تجربیات دیگران، همانند پیشینه پژوهشی و تجربی سایرین که دربارۀ موضوع یا مشابه آن وجود دارد.
۳-تجربیات پژوهشگر؛ در محیط واقعی یا محیط آزمایشگاه.
۴-تعامل با دیگران؛ گفتگو و مصاحبه با صاحبنظران و متخصصان (نیا, مقدمهای برروشتحقیق در علوم انسانی, ۱۳۸۸).
فرایندی که برای ساختن فرضیه، باید طی شوند:
در گام نخست، باید موضوع تحقیق را مشخص کنیم. بعد اهداف فرعی تحقیق را تعیین کنیم. سپس متغیرهای تحقیق را بنویسیم و در آخرین گام، به فرضیهسازی میرسیم. برای وضاحت بیشتر لازم است مثالی بزنیم:
اگر موضوعمان «محتوای روزنامههای کابل در سال ۱۳۹۹» باشد.
اینجا اهداف فرعیمان اینها خواهد بود:
۱-بررسی محتوای روزنامهها بر اساس موضوع. ۲- روزنامهها محتوای خود را بر اساس اصول روزنامهنگاری ارایه میکنند.
اینجا دوتا متغیر خواهیم داشت: ۱-موضوع محتوا. ۲-اصول روزنامهنگاری. بااینحال، فرضیههای ما در تحقیق؛ اینها بوده میتوانند: ۱-سنجش نوع موضوعات در روزنامهها. ۲- احتمالا بین نوع موضوع و صفحهآرایی روزنامه رابطه وجود دارد» (صابری, ۱۳۹۹).
پیش از پرداختن به انواع فرضیهها لازم است به متغیرها بپردازیم: هر صفت یا ویژهگی یا عنصر کمی و یا عنصر کیفی که در یک تحقیق تغییرپذیر باشد عبارت از متغیر است (صابری, ۱۳۹۹). و یا به تعبیر “کرلینجر” (۱۹۸۶) متغیر یک نماد است که میتوان عدد یا ارزش را جاگزین آن کرد. بهعنوان مثال، X یک متغیر است و در حقیقت، نمادی است که میتوان عدد یا ارزش را جانشین آن قرار داد. بااینحال، نظر به متغیرها میتوانیم فرضیهها را تقسیمبندی کنیم: فرضیۀ وصفی، فرضیۀ ساده، فرضیۀ جهتدار، فرضیۀ بیجهت، فرضیۀ عمومی و محدود و فرضیه صفر
۱-فرضیۀ وصفی: آن است که فقط یک متغیر دارد. چه بهصورت پرسشی باشد و چه بهصورت خبری.
۲-فرضیۀ ساده: آن است که از دو متغیر ساخته شده باشد.
فرضیه ساده هم میتواند یکزمانی فرضیه صفر باشد. مثلا هرگاه منکر وجود رابطه در میان دو متغیر شدید، فرضیۀ شما، فرضیۀ صفر است. مثال دیگر: میان جنسیت افراد و استفاده از وسایل ارتباطجمعی رابطه وجود ندارد. این فرضیه میتواند صفر باشد.
۳- فرضیۀ چندمتغیره: آن است که از حد اقل سه فرضیه ساخته شده باشد.
۴- فرضیه جهتدار: آن است که در آن متغیرها یا مستقیم است و یا معکوس. وقتی فرضیه میگوید: احتمالا بین پایگاه اجتماعی افراد و استفاده از وسایل ارتباطجمعی رابطه وجود دارد، میتوان این متغیر را جهتدار معرفی کرد (صابری, ۱۳۹۹).
۵-فرضیۀ بیجهت: فرضیۀ بدون جهت، فرضیهای است که در آن، جهت ارتباط بین متغیرها یا جهت اثر متغیر مستقل بر متغیر وابسته مشخص نیست. وقتی محقق براساس ادبیات تحقیق و تجارب علمی و عملی نتواند رابطۀ بین متغیرها را حدس بزند، فرضیه را بهصورت بدون جهت بیان میکند (گلستان, ۱۳۹۰).
۶- فرضیۀ عمومی و محدود: این دو فرضیه، عمدتا برمیگردد به سطح مطالعۀ ما. اگر سطح مطالعۀ ما فرد باشد، فرضیه محدود است و اگر سطح مطالعۀ ما کلان باشد، عبارت از فرضیه عمومی است» (صابری, ۱۳۹۹).
۷- فرضیۀ صفر
فرضیۀ صفر، خلاف فرضیۀ تحقیق، به عدم وجود رابطه بین متغیرها اشاره میکند. این فرضیه بیان میکند که متغیر مستقل بر متغیر وابسته اثر ندارد و بین متغیرها رابطه یا تفاوت وجود ندارد.
فرضیۀ صفر را فرضیۀ پوچ یا آماری نیز میگویند.
این فرضیه انتظار محقق درمورد رابطه بین متغیرهای تحقیق را نشان نمیدهد. فرضیۀ صفر بیان میکند که بین متغیرهای تحقیق هیچ رابطهای وجود ندارد و هر رابطۀ مشاهدهشدهای تنها ناشی از شانس و تصادف است .
فرضیۀ صفر برای کاربرد آزمونهای آماری مناسبتر است. پس از آزمون آماری فرضیۀ صفر یا تایید یا رد میشود (گلستان, ۱۳۹۰).
آزمون فرضیهها
آخرین مرحله در چرخۀ تحقیق، آزمون فرضیه برای تأیید یا رد آن است و بعد تعیین استلزامات منطقی این آزمون
برای نظریهای است که فرضیه بدان وابسته است. اگر یافتههای تحقیق با فرضیه برابر بود پس تأیید میشود. بااینحال، همانطور که والاس تأکید میکند آزمونپذیریی پارهای از فرضیهها بیشتر است:
اساساً آزمون پذیریی فرضیهای بالاتر است که بتوان ابطال آن را با شمار زیاد یافتههای تجربی منطقاً ممکن نشان داد درحالیکه برای تأیید آن یک یا چند یافته کافی باشد. حتا وقتی فرضیهای اساساً آزمونپذیر است باید عملاً نیز آزمونپذیر باشد، یعنی کسب اطلاعات مقتضی از مشاهدۀ امکانپذیر و روشهای گردآوری آن برای محقق شناختهشده و عملی باشد.
پس از آزمون فرضیه با ارزیابی نظریه، نحوۀ تنظیم فرضیه، روشهای آزمون فرضیه و بررسی دقیق همۀ این موارد برای تأیید صحت و مناسبت آزمون فرضیه باید فرضیه را رد یا قبول کرد.
وقتی فرضیهای رد یا قبول شد استلزمات منطقی این نتیجهگیری باید در نظریه منعکس گردد. طرق مختلفی در انعکاس آزمون فرضیه در نظریه وجود دارد (گلستان, ۱۳۹۰).
نتیجهگیری
در مقالۀ حاضر، ضمن اینکه به این پرسش «فرضیه در تحقیقات کمی چه جایگاهی دارد» پرداخته شده، به تاریخچۀ پیدایش و ترویج فرضیه در تحقیقات علمی و همچنان به چگونگی فرضیهسازی در تحقیق، مختصرا اشاره شده است.
فرضیه از مهمترین و ضروریترین عناصری است که در تحقیقات کمی بهکار میرود و محقق را در مسیر مشخصی هدایت میکند.
با توجه به این حقیقت که در بعضی از تحقیقات استثناهایی وجود دارد که از فرضیه استفاده نمیشود؛ اما در تحقیقاتی که فرضیه در آنها استفاده میشود، مثل تحقیقات کمی، فرضیه از جایگاه فوقالعاده و مهمی برخوردار است که حتا بدون فرضیه؛ پیش برد تحقیق ناقص و حتا ناممکن است.
تحقیقات کمی در عالیترین شکل خود، کار را با فرضیه شروع میکند و اساسا در روش کمی، وجود فرضیه پیش از جمعآوری اطلاعات و دادههای تحقیق، یکی از اصلهای ارزیابی تحقیقات است؛ اما در تحقیقات کیفی چنان نیست، در تحقیقات کیفی پژوهش با فرضیه یا پیشبینی شروع نمیشود.
سرچشمهها
۱-دهخدا, ع. ا. (۱۳۱۹). فرهنگ لغات دهخدا. تهران: بانک ملی .
۲-رنجبر, م. (۱۳۹۲, ۶ ۱۷). رنجبر بلاک فا. Retrieved from mojtabaranjbar.blogfa.com.
۳-ساروخانی, ب. (۱۳۹۲). روشهای تحقیق پیشرفته . تهران.
۴-سرشت, م. ج. (۱۳۷۹). فرضیه در تاریخچه پژوهش علمی و مشکلات فرضیه آزمایی در علوم تربیتی و رفتاری. مجله علوم تربیتی و روانشناسی.
۵-صابری, ر. (۱۳۹۹). فرضیه چیست؟. تهران, تهزان, ایران.
۶-گلستان, د. ع.-د. (۱۳۹۰). روش تحقیق نظری در علوم اجتماعی . تهران.
۷-نسب, س. م. (۱۳۹۰). فرضیه؛ کجا لازم است؟. پژوهش, ۵-۱۴٫
۸-نیا, م. ر. (۱۳۸۸). مقدمهای برروشتحقیق در علوم انسانی. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه.
۹-نیا, م. ر. (۱۳۸۹). مفهوم و تعریف فرضیه. مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی.
Comments are closed.